مناسك حج (فاضل)

مشخصات كتاب

سرشناسه : فاضل موحدی لنکرانی، محمد، 1310 -

عنوان و نام پديدآور : مناسک حج/ مطابق با فتاوای محمد فاضل لنکرانی.

وضعيت ويراست : [ویراست؟]

مشخصات نشر : قم: دفتر آیه الله العظمی فاضل لنکرانی، 1382.

مشخصات ظاهری : 424 ص.؛ .م س 14 × 10

شابک : 3000 ریال ؛ 3000 ریال (چاپ پانزدهم).

يادداشت : چاپ پانزدهم: شهریور 1385.

موضوع : حج.

موضوع : فقه جعفری -- رساله عملیه.

رده بندی کنگره : BP183/9/ف 18م 8 1382

رده بندی دیویی : 297/3422

شماره کتابشناسی ملی : م 83-313

پيشگفتار

بِسْمِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ الرَّحِيمِ حج يكى از اركان دين و از ضروريات اسلام مى باشد، و بر هر فرد مكلفى كه جامع شرايط آن باشد واجب است، و اگر آن را با اعتقاد به وجوب ترك كند مرتكب گناه كبيره شده است، و اگر اصل وجوب حج را انكار كند چنانچه به انكار رسالت برگشت كند كافر مى شود. خداى سبحان در قرآن مجيد مى فرمايد: «وَ لِلّٰهِ عَلَى النّٰاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطٰاعَ إِلَيْهِ سَبِيلًا وَ مَنْ كَفَرَ فَإِنَّ اللّٰهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعٰالَمِينَ». «1»

______________________________

(1)- آل عمران 2: 97.

مناسك حج (فاضل)، ص: 20

شيخ كلينى قدس سره در روايت معتبرى از حضرت صادق عليه السلام نقل مى كند: «كسى كه بميرد در حالى كه حجةالاسلام را انجام نداده به دين يهود يا نصرانيت مى ميرد.

مگراينكه انجام ندادن به جهت نياز شديدى كه او را مستأصل كرده، يا بيمارى و علتى كه توانايى حج را از او گرفته يا ممانعت حكومت باشد» «1». تنظيم اين مناسك با نظارت بخش استفتاآت دفتر حضرت آيةاللّٰه العظمى فاضل لنكرانى، توسط آقايان حاج شيخ محمد عطايى و حاج شيخ محمد فرقانى زيد عزهما، انجام گرفته است. اميد است مورد استفادۀ كامل حجاج بيت اللّٰه الحرام

قرار گيرد.

______________________________

(1)- كافى: ج 4، ص 268، باب من سوّف الحج، ح او 5.

مناسك حج (فاضل)، ص: 21

اقسام حج و عمره

اشاره

حج سه نوع است: حج تمتع، حج قران و حج إفراد. و عمره دو نوع است: عمرۀ مفرده و عمرۀ تمتع. ابتدا اجمالًا احكام حج قران و إفراد و عمرۀ مفرده را متذكر مى شويم، و سپس تفصيلًا به بيان مسائل عمره و حج تمتع خواهيم پرداخت.

حج قران و إفراد

مسألۀ 1-- حج قران و حج إفراد وظيفۀ كسانى است كه منزل آنان مكه يا در كمتر از شانزده

مناسك حج (فاضل)، ص: 22

فرسخى (48 ميلى) مكه باشد.

مسألۀ 2-- كسى كه وطن او مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى مكه باشد يا در آنجا دو سال يا بيشتر مانده باشد و در اين مدت مستطيع شده باشد بايد حج قران يا إفراد انجام دهد. و نمى تواند حج تمتع بجا آورد. و اگر حج تمتع بجا آورد كفايت از حجةالاسلام او نمى كند.

مسألۀ 3-- كسى كه وظيفۀ اصلى او حج تمتع است چنانچه حجةالاسلام خود را انجام داده باشد، يا مستطيع نباشد، مى تواند حج إفراد بجا آورد. بر چنين فردى انجام عمرۀ مفرده بعد از حج إفراد واجب نيست.

مسألۀ 4-- حج قران و افراد مانند حج تمتع است. مگر در سه مورد:

1-- محل احرام حج تمتع فقط مكه است، و محل احرام حج قران و إفراد يكى از مواقيت

مناسك حج (فاضل)، ص: 23

معروفه يا منزل شخص كه داخل محدودۀ شانزده فرسخى مكه است مى باشد.

2-- در حج تمتع در حال اختيار طواف و سعى بايد بعد از وقوفين و اعمال روز عيد انجام شود، ولى در حج قران و إفراد در حال اختيار هم مى شود طواف و سعى را مقدم داشت.

3-- در حج تمتع قربانى واجب است، ولى

در حج إفراد مستحب است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 24

عمرۀ مفرده

اشاره

همانگونه كه حج به واجب و مستحب تقسيم مى شود، عمره نيز مانند حج به واجب و مستحب تقسيم مى شود.

مسألۀ 5-- كسى كه وظيفۀ او حج إفراد يا قران است چنانچه داراى شرايط استطاعت آن نباشد و فقط استطاعت عمرۀ مفرده را داشته باشد واجب است عمرۀ مفرده انجام دهد.

مسألۀ 6-- كسى كه وظيفۀ اصلى او حج تمتع است اگر به جهت عذرى حج او بدل به إفراد شده واجب است بعد از آن يك عمرۀ مفرده بجا آورد. و اگر انجام ندهد عمرۀ مفرده بر او مستقر مى شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 25

مسألۀ 7-- عمرۀ مفرده بر اهالى مكه و كسانى كه كه فاصله منزلشان تا مكه كمتر از شانزده فرسخ باشد در طول عمر به شرط دارا بودن شرايط آن يكبار واجب مى شود. و براى افراد ديگر كه وظيفۀ آنها حج تمتع است عمرۀ تمتع كفايت از عمرۀ مفرده مى كند. بنابراين عمرۀ مفرده بر آنها واجب نيست هر چند داراى شرايط آن باشند.

مسألۀ 8-- بر كسى كه قصد ورود به مكه را داشته باشد اگر نخواهد حج قران يا إفراد يا عمرۀ تمتع انجام دهد واجب است عمرۀ مفرده انجام دهد. و در ميقات به نيت انجام آن محرم شود.

مسألۀ 9-- اگر بخواهد از طريق هوايى از فضاى مكه عبور كند لازم نيست محرم شود.

مسألۀ 10-- عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست. ولى كسى كه قصد ورود به مكه را ندارد

مناسك حج (فاضل)، ص: 26

يا در همان ماه قمرى عمرۀ مفرده يا حج بجا آورده است يا شغلش ايجاب مى كند مكرراً

به مكه رفت و آمد كند مى تواند بدون احرام از ميقات عبور كند.

مسألۀ 11-- كودك، مجنون، بيهوش، و كسانى كه شرعاً مكلف نيستند لازم نيست براى ورود به مكه محرم شوند و ولىّ آنها در اين مورد وظيفه اى ندارد.

مسألۀ 12-- كسى كه عمره و حج بر او واجب نيست اگر عصياناً بدون احرام وارد مكه شد گناهكار است، ولى بعد از ورود به مكه تكليف خاصى ندارد، و ماندنش در مكه بى اشكال است.

مسألۀ 13-- كسى كه عصياناً از مواقيت معروفه بدون احرام گذشت و وارد مكه شد گرچه معصيت كرده ولى براى عمرۀ مفرده احرام از

مناسك حج (فاضل)، ص: 27

ادنى الحل «1» صحيح است، و رفتن به يكى از مواقيت لزومى ندارد.

مسألۀ 14-- كسى كه مى خواهد از جده براى عمرۀ مفرده به مكه برود چون از مواقيت پنجگانه عبور نمى كند مى تواند از حديبيه، جعرانه يا تنعيم محرم شود و معصيتى نيز مرتكب نشده است.

مسألۀ 15-- تكرار عمرۀ مفرده مانند تكرار حج مستحب است. ولى يك فرد در يك ماه قمرى نمى تواند بيش از يكبار براى خود يا براى فرد ديگرى عمرۀ مفرده انجام دهد. ولى بعد از حج انجام عمره در همان ماه اشكالى ندارد. و همين

______________________________

(1)- ادنى الحل يعنى نزديكترين نقطه به محدودۀ حرم كه حدود آن به صورت يك چند ضلعى نامنظم در اطراف مكه تعيين شده است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 28

طور است اگر در يك ماه چند عمره براى چند نفر بجا آورد.

مسألۀ 16-- انجام عمرۀ مفرده در طول سال حتى در ماههاى حج مانعى ندارد. چه اينكه قصد انجام حج تمتع را داشته باشد يا خير.

مسألۀ 17-- كسى

كه در ماههاى حج (شوّال، ذى القعده، ذى الحجّه) عمرۀ مفرده انجام دهد اگر تا ايام حج در مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد آن عمره كفايت از عمرۀ مفرده تمتع و مى تواند حج تمتع بجا آورد.

اعمال عمرۀ مفرده

اشاره

مسألۀ 18-- عمرۀ مفرده شامل هفت عمل مى باشد: 1- احرام.

مناسك حج (فاضل)، ص: 29

2- طواف. 3- نماز طواف. 4- سعى بين صفا و مروه. 5- تقصير يا حلق. 6- طواف نساء. 7- نماز طواف نساء.

1- احرام:

مسألۀ 19-- محل احرام عمرۀ مفرده علاوه بر مواقيت پنجگانه كه در عمرۀ تمتع ذكر خواهد شد ادنى الحل نيز مى باشد، ولى كسى كه در خارج از حرم قصد عمرۀ مفرده دارد و از يكى از مواقيت عبور مى كند بايد از آن ميقات محرم شود، و جايز نيست تا ادنى الحل احرام را تأخير بيندازد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 30

مسألۀ 20-- كيفيت احرام عمرۀ مفرده همانند عمرۀ تمتع مى باشد كه شرح آن در جاى خود خواهد آمد. و تنها در نيت تفاوت دارد. و با احرام آن كليۀ چيزهايى كه بر محرم حرام مى شود بر اين شخص نيز حرام مى شود.

2 و 3 و 4- طواف و نماز طواف و سعى:

مسألۀ 21-- طواف و نماز طواف و سعى عمرۀ مفرده بايد با تمام شرايطى كه در طواف و نماز طواف و سعى عمرۀ تمتع بيان مى شود انجام گردد.

مسألۀ 22-- كسى كه عمره يا حج مستحبى بجا مى آورد چنانچه طواف و سعى آن را به نيت وجوب بجا آورد اشكالى ندارد، هر چند قصد وجه لازم نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 31

5- تقصير يا حلق:

مسألۀ 23-- در عمرۀ مفرده بعد از سعى محرم مخيّر است با تقصير يا حلق از احرام خارج شود، بر خلاف عمرۀ تمتع كه تنها مى تواند تقصير كند.

و كيفيت تقصير همانند عمرۀ تمتع است كه شرح آن در جاى خود خواهد آمد.

6 و 7- طواف نساء و نماز طواف نساء:

مسألۀ 24-- در عمرۀ مفرده با تقصير يا حلق تمام محرمات احرام بجز همسر حلال مى شود.

و حليت آن نيز متوقف بر انجام طواف نساء و نماز آن است كه شرح آن در حج تمتع خواهد آمد. البته حرمت صيد حرم مادامى كه فرد در حرم باشد باقى است خواه محرم باشد يا از احرام خارج شده باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 32

بنابر آنچه كه ذكر شد عمرۀ مفرده با عمرۀ تمتع در سه چيز با هم فرق مى كنند: 1- ميقات. 2- تقصير يا حلق. 3- طواف نساء.

مناسك حج (فاضل)، ص: 33

حج تمتّع

مسألۀ 25-- كسى كه وطن او مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى آن نيست و دو سال هم در آنجا نمانده است وظيفه اش حج تمتع است، و اگر حج قران يا إفراد بجا آورد كفايت از حجةالاسلام او نمى كند.

مسألۀ 26-- كسى كه شرايط وجوب حج را ندارد يا حج واجب خود را بجا آورده حج بر او مستحب است.

مسألۀ 27-- ترك حج استحبابى براى كسى كه توانايى انجام آن را دارد بيش از 5 سال مكروه است.

مسألۀ 28-- مستحب است انسان در صورت

مناسك حج (فاضل)، ص: 34

توانايى، آشنايان و بستگان خود را به حج بفرستد. همان طورى كه مستحب است براى آنها حج بجا آورد.

مسألۀ 29-- كسى كه مخارج حج را ندارد مستحب است با قرض كردن يا حتى اجير شدن براى حج و نيابت از ديگرى حج بجا آورد.

مسألۀ 30-- اهداى ثواب حج استحبابى قبل از عمل يا هنگام آن يا بعد از آن براى ديگرى حتى چهارده معصوم عليهم السلام مستحب است. همان طورى كه انجام حج مستحبى براى

خود و به نيابت از چهارده معصوم عليهم السلام و همچنين به نيابت از پدر و مادر و خويشان و برادران دينى خود چنانچه غايب يا معذور باشند صحيح است.

مسألۀ 31-- زن شوهردار يا زنى كه در عدۀ طلاق رجعى است بدون اجازۀ شوهر خود نمى تواند حج مستحبى بجا آورد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 35

مسألۀ 32-- اگر زن بدون اجازۀ شوهر به عربستان رفت و ناچار بود كه همراه كاروان به مكه برود- چون ورود به مكه بدون احرام حرام است- مى تواند به نيت عمرۀ مفرده رجاءاً محرم شود و اعمال عمرۀ مفرده را انجام دهد. ولى نمى تواند حج تمتع بجا آورد.

مسألۀ 33-- براى انجام حج مستحبى اجازۀ پدر و مادر شرط نيست. بلى اگر رفتن به حج موجب اذيت و آزار آنها شود. و آنها نهى كنند جايز نيست. و در اين صورت سفر معصيت محسوب مى شود و حج او باطل است.

مسألۀ 34-- شخصى كه حج واجب خود را انجام داده اگر احتمال خللى در آن بدهد، يا احتمال بدهد كه آن هنگام مستطيع نبوده، يا بدون دليل بخواهد اعاده كند مى تواند به قصد ما فى الذمه

مناسك حج (فاضل)، ص: 36

بجا آورد «1».

مسألۀ 35-- شخصى كه اجير شده يا به عنوان خدمه اعزام شده مشروط بر اينكه فقط عمرۀ مفرده انجام دهد اگر از روى غفلت يا عمداً عمرۀ تمتع انجام داد عمرۀ او صحيح است. و اگر شرط كننده اجازه داد واجب است محرم به حج تمتع شود و حج بجا آورد. ولى اگر اجازه نداد حج تمتع واجب نيست و به همان عمره اكتفا كند. و احتياط مستحب آن است كه

يك طواف نساء بجا آورد. و اگر بدون اجازه محرم به حج تمتع شد نيز صحيح است و بايد حج را تمام كند، و در اين فرض طرف قرارداد حق فسخ قرارداد را دارد.

______________________________

(1)- يعنى قصد امتثال مطلق امر متوجه به او.

مناسك حج (فاضل)، ص: 37

عمره و حج كودكان

مسألۀ 36-- بر كودك مميز مستحب است عمره و حج بجا آورد، و عمل او صحيح است هر چند بدون اجازۀ ولىّ او باشد.

مسألۀ 37-- مستحب است ولىّ، كودك غير مميز خود را محرم كند، يعنى لباس احرام به او بپوشاند و به نيت انجام حج يا عمره اگر مى شود تلبيه را به او تلقين كند و گرنه خودش بجاى او بگويد.

مسألۀ 38-- مقصود از «ولىّ» در مسأله قبل ولىّ شرعى مى باشد، و در اين مورد مادر كودك ملحق به ولىّ شرعى است.

مسألۀ 39-- بعد از آنكه كودك محرم شد ولىّ

مناسك حج (فاضل)، ص: 38

بايد او را از محرمات احرام باز دارد. و اگر مميز نيست رعايت محرمات احرام او بر عهدۀ ولىّ است.

مسألۀ 40-- يكى از محرمات احرام كه سايه قرار دادن است، و احكام آن در جاى خود خواهد آمد، اختصاص به مردان دارد، و اين حكم شامل كودكان نمى شود.

مسألۀ 41-- كفارۀ محرمات احرام كودك بنابر اقوى در صيد و بنابر احتياط واجب در غير صيد بر ولى كودك است.

مسألۀ 42-- ولىّ پس از احرام كودك بايد او را وادار كند كه تمام اعمال عمره و حج را انجام دهد، و در اعمالى كه نياز به طهارت و وضو دارد احتياطاً بايد كودك را وضو بدهد و پاك نگاه دارد.

مسألۀ 43-- اگر كودك در

اثناى طواف بخوابد يا محدث شود، بنابر احتياط پس از تطهير و وضو

مناسك حج (فاضل)، ص: 39

دادن كودك طبق مسأله 509 عمل شود.

مسألۀ 44-- اگر بعد از طواف متوجه شوند كه كودك محدث شده، ولى ندانند كه حدث در حال طواف بوده يا بعد از طواف، اعتنا نكنند و طواف صحيح است.

مسألۀ 45-- اگر در اثناى طواف يا بعد از آن يقين كنند كه كودك در بين طواف محدث شده، ولى ندانند دور چندم بوده، احتياطاً طواف باطل است، و بنابر احتياط واجب پس از تطهير و وضو دادن كودك، دوباره او را طواف دهند.

مسألۀ 46-- اگر كودك در حال سعى خوابش ببرد مانعى ندارد، و مى توانند در همان حال سعى او را اتمام كند، چون نيتِ سعىِ كودك با سعى دهنده است، و طهارت نيز در سعى شرط نيست.

مسألۀ 47-- قربانى حج كودك بر عهدۀ ولىّ

مناسك حج (فاضل)، ص: 40

اوست. و اگر تمكن نداشت از طرف كودك روزه بگيرد. حتى اگر ولىّ كودك نيز حج تمتع انجام مى دهد و فقط تمكن از يك قربانى دارد بايد آن را براى كودك قربانى كند و خودش روزه بگيرد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 41

اقسام حج تمتع (واجب و مستحب)

اشاره

1-- حجةالاسلام.

2-- حجى كه با نذر و عهد و قسم انجام آن واجب مى شود.

3-- حجى كه با اجير شدن انجام آن واجب مى شود.

4-- در غير موارد مذكور حج مستحب است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 42

حجةالاسلام

اشاره

مسألۀ 48-- بر هر فردى كه مستطيع باشد، يعنى شرايط وجوب حج را داشته باشد در مدت عمر يكبار حج واجب مى شود. كه آن را «حجةالاسلام» مى گويند.

مسألۀ 49-- مستطيع بايد حج را فوراً انجام دهد. يعنى در اولين سال استطاعت بجاآورد. و اگر تأخير انداخت معصيت كرده، و واجب است در سال بعد انجام دهد.

مسألۀ 50-- بر مستطيع واجب است مقدمات انجام حج از قبيل تهيه وسايل و اسباب سفر را- به طورى كه بتواند در همان سال حج انجام دهد- فراهم كند. و چنانچه كوتاهى كند و نتواند در

مناسك حج (فاضل)، ص: 43

آن سال حج بجا آورد حج بر او مستقر مى شود و بايد در سالهاى بعد آن را انجام دهد هر چند استطاعت او از بين برود، مگر اينكه انجام حج براى او حرجى باشد.

مسألۀ 51-- كسى كه حج بر او مستقر شده اگر انجام حج براى او حرجى باشد بايد استنابه كند، واگر استنابه نكرد بايد بعد از فوتش يك حج نيابتى- ولو ميقاتى- از تركۀ او بگيرند.

مسألۀ 52-- چنانچه فردى با صيغۀ صحيح نذر كند يا عهد كند يا قسم بخورد كه حج تمتع انجام دهد به خاطر وفاى به نذر يا عهد يا قسم بايد حج را بجا آورد. و اگر عمداً آن را ترك كند بايد كفارۀ نذر يا عهد يا قسم خود را بدهد.

مسألۀ 53-- كليه شرايط نذر و عهد و

قسم كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 44

در توضيح المسائل آمده از جمله اجازۀ شوهر براى نذر، و انحلال نذر با نهى پدر در مسائل حج نيز جارى است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 45

شرايط وجوب حجةالاسلام

اشاره

مسألۀ 54-- حج با چهار شرط واجب مى شود: 1- بلوغ. 2- عقل. 3- حرّيت و برده نبودن. 4- استطاعت. بدون هر يك از اين شرايط حج واجب نيست، و اگر انجام شود كفايت از حجةالاسلام نمى كند. بنابراين اگر بعد از بلوغ مستطيع شد واجب است به حج برود.

1- بلوغ:

مسألۀ 55-- اگر كودك حج بجا آورد حج او

مناسك حج (فاضل)، ص: 46

صحيح است. ولى كفايت از حجةالاسلام نمى كند. بنابر اين اگر بعد از بلوغ مستطيع شد واجب است به حج برود.

مسألۀ 56-- اگر كودك مميز براى حج محرم شود و قبل از درك مشعرالحرام بالغ شود كفايت از حجةالاسلام مى كند. ولى احتياط مستحب تكرار حج در صورت استطاعت است.

مسألۀ 57-- كسى كه گمان مى كرد بالغ نشده و قصد حج استحبابى كرد و بعد معلوم شد كه بالغ بوده حج او كفايت از حجةالاسلام نمى كند. مگر اينكه قصد حجى را كه به عهدۀ اوست كرده باشد ولى فكر مى كرده حج استحبابى است.

مسألۀ 58-- كودك نابالغ قبل از اينكه در ميقات محرم شود اگر بالغ شد چنانچه از همان جا مستطيع باشد حج بر او واجب مى شود و كفايت از حجةالاسلام مى كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 47

2- عقل:

مسألۀ 59-- اگر مجنون را رجاءاً محرم كنند و او را همچون كودك وادار كنند كه اعمال عمره و حج را انجام دهد چنانچه قبل از درك مشعر عاقل شود كفايت از حجةالاسلام مى كند. ولى احتياط مستحب آن است كه در صورت استطاعت در سالهاى بعد حج را اعاده كند.

مسألۀ 60-- احتياط آن است كه مجنون را به اذن ولىّ شرعى او محرم كنند.

3- حريت و برده نبودن.
4- استطاعت.
اشاره

مناسك حج (فاضل)، ص: 48

استطاعت

مسألۀ 61-- كسى كه مستطيع باشد نمى تواند حج خود را به ديگرى واگذار كند.

مسألۀ 62-- كسى كه شرايط استطاعت را دارا است اگر چه غافل يا جاهل به وجوب حج باشد، حج بر او مستقر مى شود. و همچنين است اگر معتقد به عدم حصول شرايط استطاعت باشد و حج نرود سپس كشف خلاف شود.

مسألۀ 63-- اگر رفتن به حج موجب كار حرامى بشود بايد ملاحظه اهميت حج و كار حرام را بكند، و اگر اهميت حج بيشتر بود بايد به حج برود و الّا نبايد برود.

مسألۀ 64-- اگر اهميت كار حرام بيشتر بود ولى

مناسك حج (فاضل)، ص: 49

با انجام آن به حج رفت با اينكه معصيت كرده اما حج او صحيح است.

مسألۀ 65-- مستطيع بايد خودش حج بجا آورد و حج فرد ديگر از طرف او كفايت نمى كند، مگر در مورد بيمار و پير به شرحى كه مى آيد.

مسألۀ 66-- اگر به گمان اينكه مستطيع بوده حج واجب خود را انجام دهد و بعد معلوم شود كه مستطيع نبوده است، آن حج كفايت نمى كند و هرگاه استطاعت پيدا كرد بايد حجةالاسلام خود را بجاآورد.

مسألۀ 67-- در فرض سابق اگر در بين اعمال معلوم شود مستطيع

نبوده احرام او باطل است و لازم نيست بقيه اعمال را انجام دهد.

مسألۀ 68-- كسى طبق نظر مرجع تقليد سابق خود مستطيع بوده و بنابر همان تقليد حجةالاسلام خود را بجا آورده، ولى فعلًا از

مناسك حج (فاضل)، ص: 50

كسى تقليد مى كند كه معتقد است آن وقت مستطيع نبوده است، مى تواند به همان حج اكتفا كند و اعاده لازم نيست.

مسألۀ 69-- كسى كه خيال مى كرده مستطيع نيست و به نيت استحباب براى عمرۀ تمتع محرم شد، و بعد از اعمال عمرۀ تمتع در مكه متوجه شد كه مستطيع بوده، بايد حجةالاسلام بجا آورد، ولى نمى تواند به عمرۀ انجام شده اكتفا كند، و حكم كسى را دارد كه احرام عمره را از روى فراموشى ترك كرده است.

مسألۀ 70-- در فرض سابق اگر به نيت وظيفۀ فعليه محرم شده و از باب خطاى در تطبيق فكر مى كرده مستحب است، كفايت مى كند و مى تواند به همان عمره اكتفا كند و حج تمتع را انجام دهد.

مسألۀ 71-- كسى كه حج بر او مستقر بوده

مناسك حج (فاضل)، ص: 51

چنانچه بعد از احرام و قبل از دخول در حرم به هر دليل نتواند اعمال خود را بجاآورد و فوت كند و نيز چنانچه بعد از دخول در حرم و قبل از انجام اعمال در خارج حرم فوت كند ظاهراً حج از او ساقط نشده و بايد از تركۀ او استنابه كنند. و اگر داخل حرم بميرد كفايت از حجةالاسلام مى كند.

مسألۀ 72-- استطاعت به داشتن پنج چيز حاصل مى شود: 1- استطاعت مالى. 2- استطاعت بدنى. 3- استطاعت طريقى. 4- استطاعت زمانى. 5- رجوع به كفايت.

مسألۀ 73-- اگر كسى يكى

از اين شرايط پنجگانه را نداشته باشد حج بر او واجب نيست،

مناسك حج (فاضل)، ص: 52

اگر چه احتمال حصول آن را در آينده بدهد. كما اينكه تحصيل شرايط نيز بر او واجب نيست.

مسألۀ 74-- پس از حصول شرايط استطاعت در وجوب حج، بقاى آن نيز تا آخر اعمال حج لازم است. و اگر قبل از تمام شدن حج شرايط استطاعت از بين رفت كشف از عدم استطاعت مى كند.

استطاعت مالى
اشاره

مسألۀ 75-- استطاعت مالى به اين است كه مخارج رفت و برگشت حج و وسيلۀ رفت و آمد يا پولى كه بتواند بليط رفت و برگشت را تهيه كند داشته باشد، و همچنين مخارج خانوادۀ خود را در وطن داشته باشد.

مسألۀ 76-- فردى مستطيع است كه علاوه بر مخارج مذكور در مسأله قبل، ضروريات زندگى

مناسك حج (فاضل)، ص: 53

مثل خانۀ مسكونى و وسائل زندگى را نيز در حد شأن خود داشته باشد.

مسألۀ 77-- اگر كسى وسائل ضرورى زندگى خود را فروخته و صرف حج كند كفايت از حجةالاسلام نمى كند.

مسألۀ 78-- كسى كه منزل يا ماشين گرانقيمت دارد چنانچه با فروش آن بتواند منزل يا ماشين ارزانتر و مناسب شأن خود تهيه كند و با بقيۀ پول آن به حج برود واجب است آن را فروخته و به حج برود.

مسألۀ 79-- كسى كه پول ندارد ولى وسائلى دارد كه جزء ضروريات زندگى نيست مثل زمين، ساختمان، كتاب يا اشياء عتيقه، واجب است آنها را بفروشد و به حج برود.

مسألۀ 80-- اگر بتواند مقدارى از سرمايه يا زمين كشاورزى و باغ خود را بفروشد و به حج

مناسك حج (فاضل)، ص: 54

برود واجب است اين

كار را انجام دهد، مگر اينكه با باقيماندۀ آن نتواند مخارج زندگى خود را به طور متعارف تأمين كند.

مسألۀ 81-- كسى كه نياز به ازدواج دارد و ترك ازدواج موجب مشقت و ضرر براى اوست در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مخارج ازدواج را نيز داشته باشد.

مسألۀ 82-- كسى كه خودش نياز به ازدواج ندارد ولى فرزند او يا نوۀ او يا كسانى كه عرفاً مخارج ازدواج آنها به عهدۀ اوست نياز به ازدواج دارند، حكم مسألۀ قبل را دارد.

مسألۀ 83-- كسى كه مخارج حج را دارد و بدهى نيز دارد در دو صورت واجب است به حج برود:

1-- وقت پرداخت بدهى او نرسيده باشد و مطمئن باشد كه در موعد مقرر تمكن از پرداخت دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 55

2-- وقت پرداخت بدهى رسيده است ولى طلبكار راضى به تأخير پرداخت باشد و بدهكار نيز بداند كه در وقت مطالبه مى تواند آن را بپردازد. در غير اين صورت حج واجب نيست.

ولى اگر بدهى را نداد و به حج رفت كفايت از حجةالاسلام مى كند.

مسألۀ 84-- كسى كه طلبكار است و طلب او براى حج كافى است در موارد زير واجب است طلب خود را وصول كرده و به حج برود:

1-- وقت طلب او رسيده باشد و بدهكار توانايى پرداخت داشته باشد.

2-- وقت طلب نرسيده باشد اما بدهكار راضى به پرداخت باشد، گرچه با كم كردن مقدارى از طلب، مشروط بر اينكه موجب عسر و حرج نباشد.

مسألۀ 85-- زنى كه بتواند بدون مشكل مهريه

مناسك حج (فاضل)، ص: 56

خود را از شوهر دريافت كند چنانچه شوهر توان پرداخت داشته باشد واجب است

دريافت كرده و به حج برود.

مسألۀ 86-- اگر به كسى ارث برسد كه به مقدار مخارج حج باشد چنانچه ساير شرايط را نيز داشته باشد بايد به حج برود.

مسألۀ 87-- اگر بتواند قرض كند و پرداخت آن براى او مشكل نباشد واجب نيست قرض كند، ولى اگر قرض كرد و به حج رفت كفايت از حجةالاسلام مى كند.

مسألۀ 88-- كسى كه شك كند استطاعت مالى دارد يا خير، لازم است تحقيق كند كه چه مقدار پول دارد و هزينۀ حج او چه مقدار مى شود.

مسألۀ 89-- كسانى كه با وجوه شرعيه مثل سهم امام و سهم سادات تأمين مى شوند با همين پول مستطيع مى شوند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 57

مسألۀ 90-- پول قربانى هم جزء مخارج حج است و كسى كه آن را نداشته باشد مستطيع نيست، اگر چه ساير مخارج را داشته باشد.

مسألۀ 91-- زن اگر علاوه بر مخارج متعارف خود مخارج حج را نيز داشته باشد مستطيع مى شود و بايد به حج برود.

مسألۀ 92-- رضايت شوهر براى رفتن به حج واجب لازم نيست.

مسألۀ 93-- اگر كسى قبل از ايام حج استطاعت پيدا كرد نمى تواند پول خود را در راه ديگرى مصرف كند، يا آن را به ديگران حتى والدين و زن و فرزند خود ببخشد. بلكه اگر چنين كرد و حج بجا نياورد حج بر او مستقر مى شود.

مسألۀ 94-- كسانى كه براى خدمت در راه حج اجير مى شوند يا عوامل خدماتى حج مانند خدمه كاروانها، هيأت پزشكى، روحانيون و اعضاى

مناسك حج (فاضل)، ص: 58

ستادهاى مختلف حج كه به حج اعزام مى شوند اگر هزينۀ زندگى خانوادۀ خود را در مدت سفر- ولو از همين راه-

داشته باشند مستطيع بوده و واجب است حج خود را انجام دهند.

مسألۀ 95-- مستطيع نمى تواند اجير شود. اما اگر به واسطۀ اجرت حج استطاعت حاصل شود چنانچه اجاره براى سال اول باشد حج نيابى مقدم است. و اگر استطاعت او تا سال بعد باقى بود، سال بعد براى خود حج بجاآورد. ولى اگر اجاره براى سالهاى آينده يا مطلق بود بايد سال اول براى خودش حج بجا آورد، مگر اينكه مطمئن باشد در سال بعد نمى تواند حج نيابى را بجاآورد.

مسألۀ 96-- اگر با مال غصبى حج انجام شود صحيح است. مگر اينكه با لباس غصبى محرم شود يا با آن نماز بخواند، يا محل نماز و وقوف

مناسك حج (فاضل)، ص: 59

در عرفات و مشعر غصبى باشد.

مسألۀ 97-- اگر براى رفتن به حج لازم باشد به افراد ظالم پول بدهند يا ماليات به دولتهاى حاكم غيرمسلمان بدهند بايد اقدام كنند، مگر اينكه موجب عسر و حرج شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 60

حج بذلى

مسألۀ 98-- كسى كه هزينه حج را ندارد اگر كسى متكفل حج او شد، يعنى به او گفت به حج برو، و مخارج سفر حج و عائلۀ تو را تا بازگشت تأمين مى كنم، چنانچه اطمينان به او داشته باشد بر او واجب است كه قبول كند و به حج برود. اين حج را «حج بذلى» گويند.

مسألۀ 99-- در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست، ولى اگر رفت و آمد موجب اخلال در زندگى او شود واجب نيست قبول كند.

مسألۀ 100-- پول قربانى به عهدۀ باذل «1» است، ولى اگر كارى كرد كه موجب كفاره شد، كفاره به

______________________________

(1)- باذل: كسى كه

متكفل هزينۀ حج ديگرى است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 61

عهدۀ خود اوست.

مسألۀ 101-- كسى كه استطاعت مالى در وطن خود ندارد يا شك و شبهه در استطاعت خود دارد مى تواند پول همراه خود را به فردى ببخشد تا او آن پول را به عنوان حج بذلى به وى بدهد.

در اين صورت حج وى كفايت از حجةالاسلام مى كند.

مسألۀ 102-- اگر بدون ذكر حج، پولى به كسى هديه شود كه به مقدار هزينۀ حج باشد واجب نيست قبول كند. ولى اگر قبول كرد چنانچه ساير شرايط را داشته باشد. بايد به حج برود.

مسألۀ 103-- باذل مى تواند از بذل رجوع كند، و اگر در بين راه پشيمان شود بايد هزينۀ برگشت او را بدهد.

مسألۀ 104-- اگر باذل در بين راه از بذل خود رجوع كند يا مال بذل شده تلف شود وجوب حج

مناسك حج (فاضل)، ص: 62

ساقط مى شود، مگر آنكه شخص از همان مكان براى حج مستطيع باشد.

استطاعت بدنى

مسألۀ 105-- بر كسى كه قدرت بدنى براى انجام مناسك حج را ندارد يا حج گزاردن براى او زحمت و مشقت زياد دارد حج واجب نيست، اگرچه استطاعت مالى داشته باشد.

مسألۀ 106-- بر اين فرد واجب نيست نيابت براى حج بگيرد، و اگر گرفت حج مستحبى مى باشد.

مسألۀ 107-- بيماران يا سالمندانى كه به تنهايى قدرت انجام مناسك حج را ندارند و نياز به همراه دارند در صورتى حج بر آنها واجب مى شود كه علاوه بر هزينۀ حج خود هزينۀ مسافرت همراه را نيز داشته باشند. يا كسى از همراهان تبرعاً او را كمك كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 63

مسألۀ 108-- شخصى كه در مدينه در اثر تصادف يا

بيمارى يقين دارد از انجام طواف و سعى مطلقاً- حتى با تخت- عاجز است شرايط استطاعت را ندارد و تكليف ساقط است. بلى اگر قبلًا حج بر او مستقر بوده، يا در سالهاى بعد شرايط حاصل شد بايد حج بجا آورد.

مسألۀ 109-- كسى كه از ديدن جمعيت وحشت مى كند و اضطراب غيرقابل تحملى به او دست مى دهد، حكم فرض سابق را دارد.

مسألۀ 110-- اگر نذر كند كه مثلًا روز عرفه در كربلاى معلّى يا يكى از مشاهد مشرفۀ ديگر زيارت كند نذرش صحيح است. اما اگر مستطيع بوده يا در آن سال مستطيع شده بايد به حج برود و نبايد به نذر عمل كند، و در اين فرض كفاره ندارد.

مسألۀ 111-- اگر در فرض سابق به حج نرفت

مناسك حج (فاضل)، ص: 64

حج بر اومستقرمى شود، ولى بايد به نذر عمل كند و چنانچه به نذر هم عمل نكرد بايد كفاره بدهد.

استطاعت طريقى

مسألۀ 112-- يكى از شرايط استطاعت باز بودن راه است و اگر راه بسته باشد حج واجب نيست.

مسألۀ 113-- باز بودن راه در سال استطاعت معتبر است. بنابراين اگر در آن سال راه باز نبود حج واجب نيست، هر چند بداند در سال آينده راه برايش باز مى شود.

مسألۀ 114-- چون يكى از شرايط استطاعت باز بودن راه است. بنابراين در شرايط فعلى اگر از طريقى كه مخالف مقررات جمهورى اسلامى نباشد بتواند به حج برود بايد اقدام كند.

مسألۀ 115-- كسى كه پول حج را دارد و مى داند كه امسال براى حج ثبت نام نمى شود، لازم

مناسك حج (فاضل)، ص: 65

نيست پول را براى سالهاى بعد نگهدارد.

مسألۀ 116-- اگر براى تشرف به حج ثبت

نام به عمل آيد كسى كه داراى شرايط ديگر باشد واجب است ثبت نام كند، و اگر قرعه به نام او در همان سال اصابت نكرد، و راه ديگرى هم براى تشرف وجود نداشت مستطيع نيست و مى تواند پول خود را پس بگيرد. ولى اگر ثبت نام نكرد حج بر او مستقر مى شود.

مسألۀ 117-- اگر ثبت نام حج براى تشرف در سالهاى آينده باشد واجب نيست ثبت نام كند.

مسألۀ 118-- كسى كه شرايط استطاعت را بجز باز بودن راه داراست چنانچه به واسطه اجير شدن يا قبول نيابت راه برايش باز شود حكم مسألۀ 95 را دارد.

مسألۀ 119-- واگذارى و فروش فيش حج براى كسى كه حج بر او مستقر نشده و امسال نوبت

مناسك حج (فاضل)، ص: 66

حج او نيست، يا كسى كه حج واجب خود را قبلًا انجام داده، چنانچه خلاف مقررات جمهورى اسلامى ايران نباشد اشكالى ندارد.

مسألۀ 120-- كسى كه براى حج ثبت نام كرده و قبل از رسيدن نوبتش فوت مى كند در صورت عدم استقرار حج بر او، و عدم وصيت، فيش حج او مانند ساير تركۀ ميت بين ورثه طبق احكام ارث تقسيم مى شود.

مسألۀ 121-- كسى كه پولى را براى حج به نام ديگرى مثل پدر و مادر و همسر به حساب واريز مى كند اگر به آن افراد بخشيده باشد ملك آنان محسوب مى شود. ولى اگر به آنان نبخشيده، بلكه قصد كرده كه با پول خود آنان را به حج ببرد پول وديعه مال خودش است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 67

استطاعت زمانى

مسألۀ 122-- يكى از شرايط وجوب حج داشتن فرصت كافى براى رسيدن به حج در ايام خاص (يعنى

انجام عمرۀ تمتع قبل از نهم ذى الحجه و رسيدن به عرفات در روز نهم) مى باشد.

مسألۀ 123-- اگر هنگامى ساير شرايط استطاعت براى او حاصل شود كه نتواند در زمان مناسب به مكه برسد. حج بر او واجب نشده و مى تواند پولى را كه دارد صرف امور ديگر كند.

مسألۀ 124-- اگر ساير شرايط استطاعت در اوّل سال، مثلًا در ماه محرم حاصل شد كه مدت زيادى (حدود ده ماه) تا ايّام حج باقى مانده حج بر او واجب شده و نمى تواند قبل از رسيدن ايام حج خود را از استطاعت خارج كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 68

رجوع به كفايت

مسألۀ 125-- يكى از شرايط وجوب حج رجوع به كفايت است، يعنى از ناحيۀ حج، سرمايه، ملك، محل كسب يا شغلى كه با آن زندگى او تأمين مى شود از بين نرود. و پس از بازگشت بتواند زندگى خود و عائلۀ خود را تأمين كند.

مسألۀ 126-- همان طور كه گذشت در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست.

مسألۀ 127-- اگر فردى از حقوق باز نشستگى يا وجوهات شرعيه يا اجارۀ ساختمان مخارج زندگى خود را تأمين كند شرط پنجم استطاعت را دارا است، و چنانچه ساير شرايط مذكور را داشته باشد حج بر او واجب مى باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 69

خمس و احكام آن در حج

حج يكى از واجبات مالى است كه بر انسان واجب شده است و براى قبولى اين عبادت بايد از مال حلال در اين سفر استفاده شود. و الّا علاوه بر اينكه حج مورد قبول خداى سبحان واقع نمى شود. در بعضى از موارد موجب بطلان حج نيز مى شود. يكى از اين موارد نپرداختن خمس و زكات است كه احكام آن به تفصيل در توضيح المسائل آمده است و در اينجا به مناسبت اشاره اى به احكام آن در رابطه با حج مى شود.

مسألۀ 128-- با مال حرام يا مالى كه متعلق خمس يا زكات است و خمس يا زكات آن

مناسك حج (فاضل)، ص: 70

پرداخت نشده. جايز نيست به حج برود.

مسألۀ 129-- كسى كه خمس يا زكات بر ذمۀ او مى باشد، چنانچه علاوه بر آن مخارج حج را داشته باشد مستطيع است.

مسألۀ 130-- مخارج حج يا زيارت ائمه جزء مخارج سال محسوب مى شود. بنابراين اگر از درآمد همان سال صرف حج يا زيارت شود لازم نيست خمس

مبلغى كه صرف حج يا زيارت شده پرداخت شود. بلى اگر بخواهد از درآمد سالهاى سابق صرف كند. حتماً بايد قبل از مصرف خمس آن را بدهد.

مسألۀ 131-- كسى كه از درآمد سال خود براى حج يا عمره ثبت نام كند و در همان سال مشرف نشود، چنانچه قبلًا حج بر او مستقر نبوده بايد خمس آن را بپردازد. و همين طور است اگر با پولى كه خمس به آن تعلق گرفته و خمس آن

مناسك حج (فاضل)، ص: 71

پرداخت نشده ثبت نام كند. و در اين فرض بايد 14 آن را بپردازد.

مسألۀ 132-- پولى كه براى ثبت نام سفر حج پرداخت شده و سال خمسى بر آن گذشته و هنوز قرعه به نام او اصابت نكرده، چنانچه قبلًا حج بر او مستقر نبوده، لازم است خمس آن را بپردازد.

مسألۀ 133-- اگر با پول غصبى يا پولى كه خمس و زكات آن پرداخت نشده بليط هواپيما يا وسيلۀ مسافرتى ديگر را براى حج تهيه كند. هر چند كار حرامى انجام داده و ضامن است. ولى موجب بطلان حج او نمى شود.

مسألۀ 134-- اگر با پول غصبى يا پولى كه خمس و زكات آن پرداخت نشده لباس احرام و لباسى كه در آن طواف واجب انجام مى دهد يا نماز طواف مى خواند تهيه كند. طواف او اشكال دارد

مناسك حج (فاضل)، ص: 72

و موجب بطلان عمره يا حج مى شود.

مسألۀ 135-- قربانى اگر با عين پول غصبى يا پول متعلق خمس و زكات خريده شود كفايت از قربانى در حج نمى كند. و كسى كه اين چنين قربانى كند مثل فردى است كه عمداً قربانى را ترك كرده است.

مسألۀ

136-- كسى كه تاكنون خمس مال خود را نداده است. اگر از حقوق همان سال و قبل از گذشت سال، لباس احرام و قربانى و مصارف حج را تأمين كند مانعى ندارد، ولى اگر درآمد سالهاى قبل تهيه كند حكم غصب را دارد. و اگر شك دارد كه به اصل پول خمس تعلق گرفته يا خير مى تواند با آن لباس احرام و قربانى تهيه كند.

مسألۀ 137-- كسى كه خمس اموال خود را نداده باشد نمى تواند فقط با پرداخت خمس مخارج

مناسك حج (فاضل)، ص: 73

حج، حج خود را به صورت صحيح انجام دهد چون تصرف در مال متعلق خمس جايز نيست، و همين مقدار كه مى خواهد خمس بدهد و به حج برود تصرف در مال غيرمخمس است و اين كار منع از تصرف را برنمى دارد، چون هنوز در كل مال حق امام و سادات وجود دارد، و تصرف در مال مشترك هم حرام است.

مسألۀ 138-- در فرض سابق اگر امكان پرداخت خمس كل مال نباشد يا مشكل باشد مكلف مى تواند با اجازۀ مرجع تقليد خود مقدارى از مال را جدا كند و سپس خمس آن مقدار را بپردازد و با اين پول مخمس مخارج حج را بپردازد.

مسألۀ 139-- در فرض سابق مى تواند مقدارى از اموال خود را به قصد خمس به مرجع تقليد يا وكيل او بدهد تا بعد از قبول به خودش قرض بدهند، كه در اين فرض مى تواند آن مقدار را

مناسك حج (فاضل)، ص: 74

صرف مخارج حج يا عمره كند.

مسألۀ 140-- همراه داشتن پول يا اشياء متعلق خمس در حج يا عمره، حتى در طواف و نماز طواف موجب بطلان

حج يا عمره نمى شود.

مسألۀ 141-- شخصى كه در حين خريد لباس احرام نمى دانسته پولش غيرمخمس است و با آن لباس خريده و محرم شده و اعمال انجام داده اعمال او صحيح است. ولى خمس پولى را كه مصرف كرده مديون است و بايد بپردازد.

مسألۀ 142-- حاجى اگر قبل از رسيدن سال خمسى اش از درآمد سال خود سوغات خريد و پس از خريد، سال خمسى او فرا رسيد، چنانچه سوغات در حد شأن او باشد خمس ندارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 75

وصيت به حج

مسألۀ 143-- كسى كه حج بر او مستقر شده باشد هرگاه در خود آثار فوت را مشاهده كند بايد وصيت كند كه حج او را انجام دهند.

مسألۀ 144-- اين فرد حتى اگر وصيت هم نكند، بر ورثه واجب است كه از اصل تركۀ او يك حج نيابتى برايش بگيرند.

مسألۀ 145-- اگر وصيت كرده باشد كه از ثلث بردارند از ثلث برداشته مى شود، و اگر ثلث كافى نبود از اصل مال جبران مى شود.

مسألۀ 146-- اگر وصيت نكرده باشد كه از ثلث بردارند از اصل مال به مقدار حج ميقاتى برداشته مى شود، و اگر وصيت به حج بلدى كرده باشد

مناسك حج (فاضل)، ص: 76

مازاد اجرت آن از ثلث برداشته مى شود.

مسألۀ 147-- كسى كه فوت كرده و حج بر او مستقر بوده واجب است در همان سال اول براى او نيابت بگيرند. و حتى اگر نيابت از ميقات در آن سال ممكن نباشد از بلد ميت نيابت بگيرند. و در اين فرض تمام مخارج از اصل مال برداشته مى شود.

مسألۀ 148-- اگر وصيت كرده باشد كه شخص معينى براى او حج بجا آورد، يا از مال

معينى براى او حج بجاآورند لازم است طبق وصيت عمل شود.

مسألۀ 149-- كسى كه براى حج ثبت نام كرده اگر قبل از فوت فردى را اجير كند كه بعد از فوتش براى او حج بجا آورد. اگر آن شخص بعد از اجير شدن مستطيع شود، طبق مسأله 95 عمل كند.

مسألۀ 150-- اگر قبل از فوت وصيت كند كه فرد

مناسك حج (فاضل)، ص: 77

خاصى براى او حج بجا آورد ولى او را اجير نكند، اين فرد مى تواند طبق وصيت عمل كند و صحيح است. ولى اگر خودش مستطيع باشد احتياط اقتضا مى كند كه حج را براى خودش انجام دهد و براى ميت استنابه كند.

مسألۀ 151-- در فرض سابق اگر ورثه تنها به شرطى راضى شوند كه اين فرد حج را حتماً به نيابت از ميت انجام دهد، اگر خودش مستطيع باشد مى تواند حج را براى خودش انجام دهد و براى صاحب فيش استنابه كند حتى اگر ورثه ندانند. و حج او صحيح است. و در اين فرض اگر ميت وصيت نكرده باشد واجب است حج خود را انجام دهد و براى ميت استنابه كند.

مسألۀ 152-- اگر ورثه در گرفتن نيابت كوتاهى كنند تا اينكه مال تلف شود ضامن هستند و بايد از مال خود براى او نيابت بگيرند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 78

مسألۀ 153-- اگر خود ميت مال نداشته باشد بر ورثه واجب نيست از مال خود براى او نيابت بگيرند، هر چند از باب احسان سزاوار است كه براى او حج بجاآورند.

مسألۀ 154-- چنانچه شخص براى حج مستحبى مبلغ معينى را وصيت كند و آن مبلغ براى حج- ولو از ميقات- كافى نباشد

وصيت باطل است. و لازم است آن مبلغ را در كارهاى خير مصرف كنند. بلى اگر بدانند وصيت مقيد به حج بوده، با بطلان وصيت آن مبلغ طبق احكام ارث بين ورثه تقسيم مى شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 79

نيابت در حج

اشاره

نيابت يعنى شخص نايب عملى را كه برعهدۀ منوب عنه بوده انجام دهد تا منوب عنه برى ءالذمه شود. چه نايب عمل را مجانى و تبرعى انجام دهد يا اجير شود يا به عقد جعاله و امثال آن انجام دهد.

مسألۀ 155-- نايب بايد در نيابت قصد امتثال امر متوجه به منوب عنه را بكند. ولى لازم نيست اسم او را به زبان بياورد. و تعيين او به نحو اجمال و اشاره كافى است.

مسألۀ 156-- نايب بايد طبق فتواى مرجع تقليد خود عمل كند، اگر چه طبق فتواى مرجع تقليد منوب عنه عمل او اشكال داشته باشد. بلى اگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 80

منوب عنه از او خواسته باشد كه به كيفيت خاصى عمل كند بايد به گونه اى عمل را بجا آورد كه هم وظيفه طبق نظر مرجع تقليد خودش مراعات شده باشد و هم خواستۀ او.

مسألۀ 157-- نايب بايد عمره و حج را به نيت منوب عنه انجام دهد، و اگر به جهت فراموشى يا علت ديگرى براى خود محرم به احرام عمرۀ تمتع يا عمرۀ مفرده شد، بايد آن عمل را تمام كرده، و بعد براى انجام عمرۀ تمتع به نيت منوب عنه از يكى از مواقيت معروفه محرم شود.

مسألۀ 158-- نايب بايد طواف نساء را به قصد منوب عنه بجا آورد. ولى تا وقتى طواف نساء را به صورت صحيح انجام نداده، همسر بر

او حلال نمى شود. و منوب عنه وظيفه اى ندارد.

مسألۀ 159-- همان گونه كه نيابت در كل اعمال حج صحيح است در بعضى از اعمال حج نيز

مناسك حج (فاضل)، ص: 81

صحيح است. اما تبرّع در نيابت از فرد زنده در اجزاء كافى نيست و حتماً بايد منوب عنه وكالت دهد.

مسألۀ 160-- لباس احرام و پول قربانى و كفاره اگر واجب شود به عهدۀ نايب است. مگر اين كه شرط كند كه مستأجر بدهد.

مسألۀ 161-- كسى كه حج بر او مستقر شده و نمى تواند به مكه برود و ناچار است نايب بگيرد مى تواند از ميقات نايب بگيرد، اگر چه نيابت از بلد بهتر است.

مسألۀ 162-- اگر نايب بعد از احرام و دخول در حرم، در حرم بميرد كفايت از حج منوب عنه مى كند. اما اگر قبل از دخول به حرم. يا بعد از دخول و خارج از حرم بميرد كفايت از حج منوب عنه نمى كند.

مسألۀ 163-- نيابت يك شخص از چند نفر در

مناسك حج (فاضل)، ص: 82

حج واجب در يك سال صحيح نيست، بلى شخصى كه نيابت گرفته يك حج واجب انجام دهد مى تواند در جزئيات حج، مثل طواف، سعى، رمى، ذبح و ... از ديگران نايب شود.

مسألۀ 164-- نيابت يك شخص از خود و چند نفر براى حج استحبابى در يكسال. يا عمرۀ مفرده يا طواف مانعى ندارد. چه به نحو اجاره باشد يا تبرعى.

مسألۀ 165-- نايبى كه خودش حج يا عمره بجا نياورده احتياط مستحب آن است كه بعد يا قبل از اعمال نيابت يك عمرۀ مفرده براى خودش بجاآورد.

مسألۀ 166-- در فرض سابق چنانچه بخواهد آن عمرۀ مفرده را مشتركاً براى خودش

و منوب عنه و پدر و مادر و ... انجام دهد صحيح است.

مسألۀ 167-- نيابت در موارد زير صحيح است:

مناسك حج (فاضل)، ص: 83

1-- نيابت از ميت در حج مستحبى و واجب مطلقاً.

2-- نيابت از حى در حج مستحبى و واجب در بعضى موارد.

مسألۀ 168-- اگر كسى اجير شده باشد كه براى فرد ديگر حج بجاآورد واجب است طبق قرارداد اجاره عمل كرده و حج را به نيابت از او انجام دهد.

مسألۀ 169-- نايب به محض اجير شدن مستحق اجرت مى باشد. و اگر حجةالاسلام را انجام ندهد يا باطل انجام دهد بايد اجرت را پس بدهد.

مسألۀ 170-- اگر اجير شود كه در سال معينى حج بجاآورد تأخير جايز نيست، و اگر در سالهاى بعد بجا آورد هر چند ذمۀ منوب عنه برى مى شود.

اما نايب استحقاق اجرت را پيدا نمى كند.

مسألۀ 171-- اگر اجرت در مقابل برى ء الذمه

مناسك حج (فاضل)، ص: 84

شدن منوب عنه باشد و اجير بعد از محرم شدن و دخول در حرم، در حرم بميرد چون ذمۀ منوب عنه برى مى شود مالك تمام اجرت مى شود. و اگر قبل از دخول در حرم يا بعد از دخول، خارج از حرم بميرد استحقاق هيچگونه اجرتى ندارد.

مسألۀ 172-- اگر اجرت در مقابل رفت و برگشت و اعمال حج باشد، و اجير كل اعمال را انجام دهد، مالك تمام اجرت مى شود. اما اگر مقدارى از اعمال را انجام دهد چه ذمۀ منوب عنه برى بشود- مثل اينكه بعد از احرام و دخول در حرم بميرد- و چه نشود، فقط به همان مقدار استحقاق اجرت دارد.

مسألۀ 173-- كسى كه براى حج بلدى اجير شده واجب است

از محل زندگى منوب عنه به قصد حج حركت كند، و لازم نيست اين سفر متصل به روز حركت به حج باشد. بلكه مى تواند به قصد

مناسك حج (فاضل)، ص: 85

حج از آنجا به وطن خود آمده و پس از مدتى به حج برود.

مسألۀ 174-- نايب حق ندارد بدون اجازه، نيابت را به ديگرى واگذار كند و اگر چنين كارى را انجام داد و شخص ثالث عمل را بجاآورد هر چند ذمۀ منوب عنه برى مى شود. ولى بايد پول را به صاحبش برگرداند. و اجرت وى را بايد خودش بدهد.

شرايط نايب

اشاره

مسألۀ 175-- شرايطى كه در نايب معتبر است عبارتند از: 1- بلوغ. 2- عقل. 3- ايمان.

مناسك حج (فاضل)، ص: 86

4- آگاهى به مناسك حج. 5- معذور نبودن در اعمال حج. 6- وثوق و اطمينان به انجام حج.

بلوغ

مسألۀ 176-- نيابت غيربالغ در حج هر چند مميز باشد بنابر احتياط واجب صحيح نيست و كفايت نمى كند، و در اين مورد فرقى نمى كند كه تبرعى انجام دهد يا به اجاره.

عقل

مسألۀ 177-- نيابت مجنون، حتى مجنون ادوارى اگر در هنگام عمل مجنون شود صحيح نيست و كفايت نمى كند.

مسألۀ 178-- نيابت مجنون ادوارى اگر مطمئن باشد در طول اعمال حالت جنون بر او عارض

مناسك حج (فاضل)، ص: 87

نمى شود صحيح است، و همچنين نيابت سفيه نيز صحيح است.

ايمان

مسألۀ 179-- نايب بايد مؤمن باشد. يعنى علاوه بر اعتقاد به خدا، نبوت، معاد، شيعه دوازده امامى نيز باشد. و نيابت مسلمان غيرشيعه كفايت نمى كند.

آگاهى به مناسك حج

مسألۀ 180-- نايب هنگام اجير شدن بايد اجمالًا احكام حج را بداند تا اجارۀ او صحيح باشد. و لازم نيست تفصيلًا تمام مناسك حج را بداند.

بلكه اگر بتواند با ارشاد ديگرى مناسك را به طور صحيح انجام دهد كافى است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 88

معذور نبودن در اعمال حج

مسألۀ 181-- نيابت شخص معذور صحيح نيست. حتى اگر تبرعى باشد. و اگر اجير شده باشد مالك مال الاجاره نشده و بايد پول را به صاحبش برگرداند.

مسألۀ 182-- كسى كه نتواند اعمال اختيارى حج را انجام دهد. مثلًا شب عيد مجبور باشد همراه معذورين به منى رفته و وقوف اختيارى مشعر را درك نكند يا نتواند رمى جمره انجام دهد نمى تواند نايب شود. بلى نايب تنها مى تواند در ذبح ديگرى را وكيل كند.

مسألۀ 183-- افرادى كه مى دانند بايد شب عيد همراه زنان يا جهت انجام امور خدماتى حجاج قبل از طلوع فجر وارد منى شوند چنانچه بتوانند بين الطلوعين به مشعر برگردند و وقوف اختيارى را درك كنند مى توانند نيابت قبول كنند. و الا

مناسك حج (فاضل)، ص: 89

نيابت آنان صحيح نيست.

مسألۀ 184-- افرادى كه مجبورند قبل از ايام تشريق (روزهاى يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذى الحجه) جهت آماده سازى منى و عرفات يا تهيۀ اتوبوس به خارج مكه بروند و برگردند مى توانند نيابت قبول كنند، و از اين جهت مانعى ندارد.

مسألۀ 185-- كسى كه نماز او صحيح نيست، مثلًا در قرائت مشكل دارد، يا نمى تواند مستقيم بايستد، يا نمى تواند به صورت صحيح ركوع و سجود بجا آورد، نمى تواند نايب شود. و حتى اگر تبرعاً براى كسى حج بجا آورد مجزى نيست.

مسألۀ 186-- كسى كه نماز او صحيح نيست اگر مطمئن باشد مى تواند

نماز خود را تصحيح كند يا به هر صورت نماز خود را صحيح بجاآورد- اگر چه با تلقين ديگرى- نيابت وى صحيح است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 90

مسألۀ 187-- نيابت كسى كه لال است، يا كسى كه در هنگام اجير شدن مى داند كه هنگام اعمال نمى تواند وضو بگيرد صحيح نيست. و همچنين نيابت كسى كه دست يا پاى مصنوعى دارد صحيح نيست.

مسألۀ 188-- نيابت كسى كه به جهت ضيق وقت يا علت ديگرى بايد حج إفراد انجام دهد از كسى كه وظيفۀ او حج تمتع است صحيح نيست.

مسألۀ 189-- كسى كه حج بر او واجب است نبايد نيابت قبول كند. ولى اگر اجير شد هر چند معصيت كرده است ولى حج نيابى او صحيح است و مبرئ ذمۀ منوب عنه مى باشد و استحقاق اجرت المسمى را دارد. هر چند حج بر خودش مستقر مى شود.

مسألۀ 190-- نيابت زنى كه در موارد ذيل معذور است صحيح است:

مناسك حج (فاضل)، ص: 91

1-- به جهت عادت ماهانه مجبور شود حج إفراد انجام دهد يا اعمال حج را مقدم بر وقوفين كند.

2-- وقوف اختيارى بين الطلوعين مشعر را درك نكند و بعد از نيمه شب به منى برود يا شب رمى كند.

3-- به جهت عادت ماهانه از انجام طواف معذور باشد و استنابه كند.

مسألۀ 191-- در نايب شرط نيست كه همجنس منوب عنه باشد. لذا نيابت مرد از زن يا زن از مرد صحيح است.

مسألۀ 192-- نيابت صروره، يعنى كسى كه سال اول حج او است صحيح است.

مسألۀ 193-- نذر قبل از ميقات عذر محسوب نمى شود. لذا نيابت كسى كه مى خواهد با نذر صحيح قبل از ميقات محرم شود،

صحيح است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 92

مسألۀ 194-- شخصى كه به نيابت وارد جده شده اگر نگذارند به مواقيت معروفه برود عذر طارى محسوب شده و نيابتش صحيح است. و در فرض مزبور با نذر از جده محرم شود و در ادنى الحل احتياطاً تجديد احرام كند.

مسألۀ 195-- اگر نايب از روى جهل از مكه خارج شد و براى احرام مجدد نتوانست به مواقيت معروفه برود بايد از ادنى الحل به نيابت از منوب عنه محرم شود و حج تمتع را انجام دهد. اما كفايت آن از منوب عنه مشكل است.

مسألۀ 196-- اگر نايب در ارتكاب بعضى از محرمات احرام مضطر باشد يا حتى با اختيار انجام دهد نيابتش صحيح است. ولى كفارۀ آن به عهدۀ خودش مى باشد.

مسألۀ 197-- شخصى كه فكر مى كرد معذور است اگر از روى جهل به مسأله يا عصيان براى

مناسك حج (فاضل)، ص: 93

انجام اعمال حج اجير شود، اگر در هنگام اعمال عذر او برطرف شده و بتواند حج كامل انجام دهد صحيح است، و استحقاق اجرت المسمى را دارد.

مسألۀ 198-- كسى كه هنگام قبول نيابت اطمينان داشته كه مى تواند حج را به صورت صحيح انجام دهد، هر چند بعد از آن جزء معذورين قرار گيرد نيابت او صحيح و ذمۀ منوب عنه برى مى شود. و به عبارت ديگر عذر طارى ضررى ندارد.

مسألۀ 199-- كسى كه از ابتدا مطمئن بوده مى تواند حج تمتع انجام دهد و نايب شده نيابت او صحيح است، اگر چه بعداً به واسطه عذرى كه اتفاقاً پيش آمده مجبور شود حج إفراد انجام دهد. كه در اين صورت ذمۀ منوب عنه برى مى شود.

مسألۀ 200-- كسى كه

معذور است و نمى تواند

مناسك حج (فاضل)، ص: 94

حج نيابى انجام دهد اگر بخواهد براى كسى حج استحبابى بجاآورد مى تواند حج را به نيت خودش انجام دهد و ثوابش را به آن فرد هديه كند.

مسألۀ 201-- كسى كه عمرۀ تمتع را براى خودش بجاآورد واجب است حج تمتع را نيز براى خود بجاآورد. و اين شخص نمى تواند عمرۀ تمتع انجام شده را براى فردى منظور و به نيابت از او حج تمتع بجا آورد.

مسألۀ 202-- در فرض سابق اگر عصياناً بخواهد به نيابت از ديگرى حج تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت پنجگانه برود و از آنجا به نيابت از منوب عنه براى عمرۀ تمتع مجدداً محرم شود، و پس از انجام عمرۀ تمتع حج تمتع را به نيابت او بجا آورد، كه در اين صورت نيابت صحيح و مجزى از منوب عنه است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 95

وثوق و اطمينان به انجام حج

مسألۀ 203-- به مجرد گرفتن نيابت ذمۀ منوب عنه برى نمى شود، بلكه بايد حج انجام شود.

بنابراين اگر اجير به هر علتى حج را انجام نداد، بايد دوباره براى او نيابت بگيرند.

شرايط منوب عنه

اشاره

مسألۀ 204-- شرايطى كه در منوب عنه معتبر است عبارتند از: 1- ايمان. 2- عقل. 3- بلوغ. 4- عدم قدرت بر انجام مناسك.

مناسك حج (فاضل)، ص: 96

ايمان

مسألۀ 205-- نيابت از كافر و مسلمان غيرشيعه صحيح نيست. بلى چنانچه غرض عقلايى در بين باشد مى تواند حج را به نيت خود انجام داده و ثواب آن را به او هديه كند.

عقل

مسألۀ 206-- نيابت از مجنون در حج واجب صحيح نيست. بلى اگر قبل از جنون حج بر او مستقر شده باشد. در صورت يأس از بهبودى ولىّ او از مال او براى او نيابت بگيرد.

مسألۀ 207-- كسى كه حج بر او مستقر شده و سپس ديوانه شده اگر در زمان حيات براى او نيابت نگرفته باشند واجب است بعد از فوتش از تركۀ او استنابه كنند، ولو به حج ميقاتى.

مناسك حج (فاضل)، ص: 97

بلوغ

مسألۀ 208-- منوب عنه بايد بالغ باشد، بنابر اين نيابت از غيربالغ حتى اگر ولىّ شرعى او نايب بگيرد، صحيح نيست.

عدم قدرت بر انجام مناسك

مسألۀ 209-- كسى كه حج بر او مستقر شده اگر تمكن از مباشرت در حج را نداشته باشد چه به خاطر بيمارى كه اميد بهبودى آن را ندارد، يا به خاطر زندانى بودن، يا پيرى و ناتوانى يا حرجى بودن اعمال حج براى او نايب گرفتن براى انجام حج بر او واجب است.

مسألۀ 210-- نيابت از حى در حج واجب در صورتى صحيح است كه فردى كه حج بر او مستقر شده به جهت بيمارى يا پيرى قدرت انجام مناسك حج را نداشته باشد، يا انجام حج

مناسك حج (فاضل)، ص: 98

براى او مشقت و حرج داشته باشد و اميد بهبودى و رفع حرج نيز نداشته باشد.

مسألۀ 211-- در فرض سابق وجوب نيابت فورى است. اما اگر حج بر او مستقر نشده باشد اقوى عدم وجوب استنابه است.

مسألۀ 212-- كسى كه به جهت عدم وجود نايب يا گران بودن اجرت آن نتواند نايب بگيرد وجوب استنابه از او برداشته مى شود، ولى بعد از مرگ واجب است از تركۀ او برايش استنابه كنند. و همچنين است اگر تمكن از استنابه داشته و عصياناً ترك كرده است.

مسألۀ 213-- نيابت مجانى و تبرعى از ميت صحيح و مجزى است. اما نيابت تبرعى از شخص زنده چه در تمام اعمال حج يا بعضى از اعمال حج صحيح و مجزى نيست. مگر در رمى جمره كه در مسأله 825 خواهد آمد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 99

مسألۀ 214-- اگر كسى در حين انجام مناسك بيهوش يا ديوانه شد فرد

ديگرى نمى تواند تبرعاً اعمال او را تمام كند، بجز رمى بيهوش كه تفصيل آن در احكام رمى خواهد آمد، ولى اگر به علت بيمارى از انجام بقيۀ مناسك معذور شد مى تواند استنابه كند تا بقيه اعمال را طبق تفصيلى كه در جاى خود مى آيد انجام دهد.

مسألۀ 215-- شخص مى تواند به ديگرى وكالت دهد كه قربانى او را ذبح كند يا اگر عذرى براى او پيش آمد مثلًا بيهوش شد بقيه اعمال را به نيابت از او بجاآورد. ولى احوط اين است كه او را وكيل كند تا قربانى را خريده و ذبح كند و در صورت پيش آمدن عذر تتمه اعمال را به نيابت از او بجاآورد.

مسألۀ 216-- سه شرط اخير مربوط به حج واجب

مناسك حج (فاضل)، ص: 100

است. لذا در نيابت از حج مستحبى غير از شرط اول بقيه شروط در منوب عنه لازم نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 101

حج تمتع

اشاره

حج تمتع مركب از دو قسمت است: 1- عمرۀ تمتع. 2- حج تمتع.

مسألۀ 217-- اين دو قسمت را بايد يك نفر و به نيت يك فرد و در يك سال در ماههاى حج (شوال، ذى القعده، ذى الحجه) به دنبال هم بجا آورد، و الّا صحيح نيست.

مسألۀ 218-- عمرۀ تمتع مركب از پنج جزء است: 1- احرام. 2- طواف. 3- نماز طواف. 4- سعى بين صفا و مروه.

مناسك حج (فاضل)، ص: 102

5- تقصير. و حج تمتّع مركب از سيزده جزء است: 1- احرام. 2- وقوف در عرفات. 3- وقوف در مشعرالحرام. 4- رمى جمرۀ عقبه. 5- قربانى. 6- حلق يا تقصير. 7- طواف. 8- نماز طواف. 9- سعى. 10- طواف نساء. 11- نماز

طواف نساء. 12- ماندن در منى. 13- رمى جمرات سه گانه.

مناسك حج (فاضل)، ص: 103

بخش اول: عمرۀ تمتع

احرام

اشاره

مسألۀ 219-- هنگام احرام مراعات چهار چيز واجب است: 1- ميقات. 2- نيت. 3- لباس احرام. 4- تلبيه.

مناسك حج (فاضل)، ص: 104

ميقات

مسألۀ 220-- احرام عمرۀ تمتع بايد در محل خاصى كه «ميقات» ناميده مى شود انجام شود.

مسألۀ 221-- در راههايى كه به مكه منتهى مى شود پنج ميقات به نامهاى زير وجود دارد:

1-- مسجد شجره (ذوالحليفه).

2-- وادى عتيق.

3-- قرن المنازل.

4-- يلملم.

5-- جحفه.

مسألۀ 222-- اين پنج ميقات محل احرام عمرۀ تمتع است، و در حال اختيار احرام از غير اين مواقيت صحيح نيست. اما محل احرام عمرۀ مفرده علاوه بر اين موارد ادنى الحل نيز مى باشد. و ميقات احرام حج قران و إفراد علاوه بر اين موارد منزل فرد هم مى باشد (اگر منزل وى بين ميقات و مكه، يا خود مكه باشد) و ميقات حج تمتع فقط مكه مى باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 105

مسألۀ 223-- كسى كه در مكه باشد و بخواهد عمرۀ تمتع انجام دهد در حال اختيار بايد به يكى از مواقيت مذكوره برود، و نمى تواند از تنعيم محرم شود.

مسألۀ 224-- اگر اين فرد از رفتن به ميقات معذور باشد لازم است به خارج از حرم برود و از ادنى الحل (تنعيم) محرم شود. و در اين فرض احرام و عمرۀ تمتع او صحيح است.

مسألۀ 225-- كسى كه وارد مكه شده، ولى منزل او مكه يا در محدودۀ شانزده فرسخى مكه نيست، اگر بخواهد حج إفراد انجام دهد، بايد به يكى از مواقيت معروفه برود، و از آنجا محرم شود، و اگر از رفتن به ميقات معذور است احتياط اين است كه از جعرانه، و اگر نتواند از ادنى الحل محرم شود.

مسألۀ 226-- وادى

عقيق ميقات كسانى است كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 106

از راه عراق و نجد به مكه مى روند.

مسألۀ 227-- قرن المنازل ميقات كسانى است كه از راه طائف به مكه مى روند.

مسألۀ 228-- يلملم ميقات كسانى است كه از راه يمن به مكه مى روند.

مسألۀ 229-- جحفه ميقات كسانى است كه از راه شام به مكه مى روند.

مسألۀ 230-- كسانى كه از يك راه قصد رفتن به مكه را دارند اگر به هر دليلى قبل از رسيدن به ميقات از راه ديگرى ادامه مسير دادند. در ميقات كسانى كه از آن راه به مكه مى روند محرم شوند.

مسألۀ 231-- در ذوالحليفه «مسجد شجره» ميقات خصوص مسجد است. ولى در بقيه ميقاتها محل مورد نظر طبق تشخيص عرف ميقات است. و لازم نيست در مسجد باشد.

مسألۀ 232-- مسجد شجره ميقات كسانى است

مناسك حج (فاضل)، ص: 107

كه از مدينه منوره به مكه مى روند.

مسألۀ 233-- احتياط واجب آن است كه داخل مسجد شجره محرم شوند. نه خارج آن هرچند كنار مسجد باشد.

مسألۀ 234-- احرام از قسمت توسعه يافته مسجد شجره هم صحيح است و لازم نيست حتماً از مسجد اصلى محرم شوند هر چند مستحب است.

مسألۀ 235-- شخص جنب و حائض مى تواند در حال عبور از مسجد بدون توقف در آن محرم شود.

مسألۀ 236-- اگر جنب و حائض و نفساء عصياناً وارد مسجد شجره شده و در حال توقف محرم شود هر چند عصيان كرده است ولى احرام او صحيح است.

مسألۀ 237-- جنب يا حائض بعد از پاك شدن اگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 108

نتواند غسل كند و احرام در حال عبور از مسجد هم برايش ممكن نباشد بايد تيمم

كند و داخل مسجد محرم شود.

مسألۀ 238-- حائض و نفساء كه هنوز پاك نشده اند اگر نتوانند در حال عبور از داخل مسجد محرم شوند بايد كنار مسجد محرم شوند.

مسألۀ 239-- تقديم و تأخير احرام از ميقات جايز نيست و حتماً بايد از ميقات محرم شوند.

مسألۀ 240-- تأخير احرام براى كسى از مسجد شجره عبور مى كند جايز نيست. مگر در موارد اضطرار كه مى تواند احرام را تا «حجفه» تأخير بيندازد.

مسألۀ 241-- احرام قبل از ميقات با نذر صحيح است. بنابراين هر كس مى تواند نذر كند در مدينه يا شهرستان خود محرم شود، و در حال احرام از ميقات يا محاذات ميقات عبور كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 109

مسألۀ 242-- اگر محرم شدن قبل از ميقات مستلزم انجام عملى حرام باشد، مثلًا نتواند محرمات احرام را رعايت كند، نذر نسبت به آن صحيح نيست، و در اين فرض احرام قبل از ميقات نيز محل اشكال است.

مسألۀ 243-- نذر زن بدون اذن شوهر صحيح نيست، و اگر با همين نذر قبل از ميقات محرم شود احرام او باطل است. بلى اگر زن با اجازۀ شوهر به حج مشرف شده و شوهر همراه او نيست اگر از اجازه به اصل سفر فهميده شود كه ملحقات و لوازم آن هم مورد اجازه است، چنانچه بر زن لازم باشد نذر كند، نذر او در اين فرض صحيح است.

مسألۀ 244-- مادامى كه شخص علم يا اطمينان پيدا نكرده كه فلان محل ميقات است يا دو شاهد عادل شهادت نداده باشند نمى تواند محرم شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 110

مسألۀ 245-- كسى كه محل ميقات را نمى شناسد نمى تواند به گفتۀ راهنما كه مى گويد فلان محل ميقات است،

محرم شود، مگر اينكه از گفتۀ او اطمينان حاصل كند.

مسألۀ 246-- چنانچه از راهى به مكه برود كه از هيچ يك از ميقاتها عبور نمى كند بايد از محاذات ميقات احرام ببندد. و همان طور كه عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست، عبور از محاذات ميقات هم بدون احرام جايز نيست.

مسألۀ 247-- اگر از مسيرى برود كه محاذات دو ميقات قرار گيرد احتياط واجب است از محاذات اولين ميقات محرم شود.

مسألۀ 248-- مراد از محاذات جايى است كه كسى كه به طرف مكه مى رود. ميقات در دست راست يا چپ او واقع شود، به طورى كه اگر از آنجا بگذرد ميقات متمايل به پشت او شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 111

مسألۀ 249-- در تشخيص محاذات ميقات هم مثل محل ميقات بايد از روى علم و اطمينان يا شهادت دو نفر عادل عمل كند، و نمى تواند طبق قول يك نفر يا از روى ظن عمل كند.

مسألۀ 250-- كسانى كه با هواپيما به جده مى روند يا در جده كار مى كنند نمى توانند براى عمرۀ تمتع از جده يا حديبيه محرم شوند، بلكه بايد به يكى از مواقيت (مثل جحفه يا مسجد شجره) رفته از آنجا محرم شوند. ولى در عمرۀ مفرده لازم نيست به ميقاتهاى پنجگانه بروند، و مى توانند از ادنى الحل محرم شوند.

مسألۀ 251-- اگر احرام را از روى علم و عمد و بدون عذر از ميقات تأخير انداخت اگر نتواند براى احرام به ميقات بازگردد حج او باطل است.

مسألۀ 252-- كسى كه از روى جهل يا فراموشى يا عذر ديگر بدون احرام از ميقات عبور كند، در

مناسك حج (فاضل)، ص: 112

صورت امكان هر جا

كه يادش آمد بايد به ميقات برگشته و از آنجا محرم شود.

مسألۀ 253-- در فرض سابق اگر امكان رجوع به ميقات نباشد. اگر داخل حرم نشده از هر جا يادش آمد محرم شود، هر چند مستحب است تا مى تواند به طرف ميقات برگشته و دورتر از حرم محرم شود.

مسألۀ 254-- در فرض سابق اگر بعد از دخول به حرم يادش آمد و امكان و فرصت برگشت به خارج از حرم را دارد بايد خارج شده از ادنى الحل محرم شود. و احتياط مستحب آن است كه تا مى تواند به طرف ميقات برگردد، و اگر امكان ندارد از داخل حرم محرم شود.

مسألۀ 255-- كسى كه در ميقات لباس احرام و تلبيه را فراموش كرد و تا آخر اعمال عمره و حج متوجه نشد، و در عين حال عمداً مرتكب

مناسك حج (فاضل)، ص: 113

محرمات احرام شد عمره و حج او صحيح است، و كفارات احرام نيز بر او واجب نيست.

مسألۀ 256-- كسى كه در ميقات محرم مى شود.

لازم نيست مستقيماً وارد حرم شود، بلكه مى تواند به جاهاى ديگر برود، مثلًا به مدينه برگردد و چند روز در آنجا بماند.

[واجبات احرام]
نيت

مسألۀ 257-- نيت يعنى قصد انجام اعمال عمره يا حج. و لازم نيست قصد كند محرمات احرام را انجام ندهد، بلكه اگر قصد انجام محرمات احرام را هم داشته باشد چنانچه محرماتى باشد كه به صحت حج ضرر نزند، اشكالى ندارد.

مسألۀ 258-- لازم نيست نيت را به زبان بگويد يا حتى به قلب خطور دهد، بلكه انگيزه و داعى در انجام عمل مثل ساير عبادات كافى است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 114

مسألۀ 259-- احرام عمره يا حج

همچون ساير اعمال آن از عبادات است، و بايد با نيت خالص براى اطاعت خداى سبحان (قربةالى الله) انجام شود، و اگر با ريا انجام شود موجب بطلان احرام مى شود.

مسألۀ 260-- در نيت احرام بايد خصوصيات عمل معلوم باشد، يعنى مشخص باشد كه مى خواهد عمرۀ مفرده انجام دهد، يا عمرۀ تمتع، يا حج تمتع، يا حج إفراد يا قران، يا حج واجب يا مستحب، و اگر واجب است حجةالاسلام است يا حج نذرى.

مسألۀ 261-- اگر در اثر ندانستن مسأله يا غفلت به جاى عمرۀ تمتع نيت حج تمتع كرد يا برعكس. اگر نظرش اين باشد كه وظيفۀ خود را انجام دهد و عملى را كه خدا از او مى خواهد بجا آورد، و گمان مى كرد كه نام جزء اول حج است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 115

ظاهراً عمل او صحيح و عمرۀ تمتع محسوب مى شود.

مسألۀ 262-- اگر به هر علتى گمان كند كه حج تمتع مقدم است- با عنايت به اينكه حج تمتع چيست، يعنى قصد كند بعد از احرام به عرفات و مشعر برود و بقيۀ اعمال حج را انجام دهد- و نيت حج تمتع كند، احرام او باطل است.

مسألۀ 263-- در فرض سابق اگر با همان حال از ميقات عبور كرده است، حكم كسى را دارد كه بدون احرام از ميقات گذشته است.

مسألۀ 264-- كسى كه وظيفۀ فعلى او عمرۀ تمتع است، ولى مى داند كه نمى تواند اعمال عمرۀ تمتع را قبل از حج تمتع انجام دهد، و حج او بدل به إفراد مى شود نبايد نيت حج إفراد كند، بلكه بايد نيت عمرۀ تمتع كند و در ضيق وقت عدول به حج إفراد كند.

مناسك حج (فاضل)،

ص: 116

مسألۀ 265-- كسى كه مى خواهد حجةالاسلام بجا آورد، ولى در ميقات مى داند اگر بخواهد عمرۀ تمتع بجا آورد به علت تنگى وقت، وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، در اين صورت به نيت حج إفراد محرم شود.

مسألۀ 266-- در فرض سابق اگر تأخير در ميقات از روى عذر بوده، پس از حج إفراد بايد عمرۀ مفرده بجا آورد، و كفايت از حجةالاسلام مى كند.

و اگر حج او مستحبى است، انجام عمرۀ مفرده لازم نيست.

مسألۀ 267-- كسى كه حج واجب خود را انجام داده و دو مرتبه مشرف شده اگر از روى جهل يا فراموشى نيت حجةالاسلام كند، اشكال دارد، مگر اين كه قصد او انجام وظيفه بوده، ولى در اسم اشتباه كرده است.

مسألۀ 268-- نايب اگر به جهت فراموشى يا علت

مناسك حج (فاضل)، ص: 117

ديگرى براى عمرۀ تمتع يا عمرۀ مفرده به نيت خود محرم شد، نمى تواند دوباره به نيت منوب عنه محرم شود. بلكه بايد آن عمل را تمام كرده، و بعد براى انجام عمرۀ تمتع به نيت منوب عنه از يكى از مواقيت معروفه محرم شود.

مسألۀ 269-- اگر بعد از محرم شدن شك كند كه نيت حج تمتع كرده يا عمره تمتع، بنابگذارد كه نيت عمرۀ تمتع كرده، و عمرۀ او صحيح است.

مسألۀ 270-- قصد ابطال عمره يا حج يا بعضى از اعمال آن موجب بطلان آن عمل نمى شود.

مسألۀ 271-- اگر بعد از احرام در ميقات مجدداً براى عمل ديگرى نيت احرام كند چون احرام اول منعقد شده است احرام دوم باطل است.

مسألۀ 272-- اگر با احرام صحيح عمرۀ مفرده انجام دهد، و بعداً براى عمرۀ تمتع محرم شود،

و پس از آن متوجه شود كه اعمال عمرۀ مفردۀ

مناسك حج (فاضل)، ص: 118

سابق باطل يا ناقص بوده، بطورى كه از احرام خارج نشده، احرام دوم باطل است، و بايد عمرۀ مفرده را تكميل كند.

مسألۀ 273-- اگر در ميقات به قصد حج إفراد محرم شود و بعد متوجه شود كه وظيفه اش حج تمتع بوده است، احرامش باطل است، لذا نمى تواند نيت خود رابه عمرۀ تمتع يا حتى عمرۀ مفرده تغيير دهد. بلكه بايد براى انجام وظيفه اش مجدداً محرم شود.

مسألۀ 274-- اگر شخص در ميقات محرم شد و بعد از ورود به مكه پشيمان شد نمى تواند احرام خود را به هم بزند، و قصد محل شدن، او را از احرام خارج نمى كند، و اگر كارى كه موجب كفاره است بجاآورد بايد كفاره بدهد، و تا وقتى اعمال عمره يا حج را انجام ندهد. محل نمى شود.

مسألۀ 275-- كسى كه قبل از ميقات يا در ميقات

مناسك حج (فاضل)، ص: 119

بيهوش شده است وظيفه اى ندارد. بلى اگر ممكن است صبر كنند تا بهبودى حاصل شود، والّا مى توانند او را بدون احرام وارد مكه كنند.

اما اگر قبل از تنگى وقت اعمال بهبود يافت بايد به يكى از مواقيت معروفه برگردد و محرم شود، و اگر امكان برگشت نبود تكليفى ندارد. و معلوم مى شود در اين سال حج بر او واجب نشده است.

و الحاق بيهوش به جاهل و ناسى مشكل است.

بلى چنانچه قبلًا حج بر او مستقر بوده، يا بعداً استطاعت پيدا كرد، بايد حج بجا آورد.

لباس احرام

مسألۀ 276-- يكى از واجبات احرام پوشيدن دو جامۀ احرام است، كه يكى لنگ و ديگرى ردا ناميده مى شود. و

احتياط واجب آن است كه لباس احرام را قبل از گفتن لبيك بپوشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 120

مسألۀ 277-- دو جامه اى را كه بايد محرم بپوشد مخصوص مرد است، ولى زن قبل از تلبيه قصد كند همان لباسى را كه پوشيده لباس احرامش باشد. و لازم نيست ندوخته باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه فقط در حال نيت و تلبيه دو لباس احرام را بپوشد.

مسألۀ 278-- لازم نيست محرم جامۀ احرام را هميشه در بر داشته باشد، بلكه جايز است آنها را عوض كند، يا به هر علتى لخت شود.

مسألۀ 279-- افضل آن است كه محرم براى طواف همان جامه هاى احرام را كه با آن احرام بسته بپوشد.

مسألۀ 280-- محرم مى تواند بيش از دو جامۀ احرام بپوشد، ولى تمام آنها بايد شرايط لباس احرام را داشته باشد.

مسألۀ 281-- بايد لباس احرام را به گونه اى

مناسك حج (فاضل)، ص: 121

بپوشد كه يكى عرفاً لنگ تلقى شود، و مستحب است ناف تا زانو را بپوشاند و ديگرى رداء شمرده شود، و لازم است شانه و قسمتى از بدن را بپوشاند.

مسألۀ 282-- يك جامۀ بلند كه مقدارى از آن را به صورت لنگ ببندد و مقدارى را به صورت رداء به احتياط واجب كفايت نمى كند.

مسألۀ 283-- پوشيدن جامۀ احرام يك واجب تعبدى است، لذا بايد قصد اطاعت امر الهى را بكند، ولى كندن لباس معمولى واجب نيست با قصد قربت باشد هر چند مستحب است.

مسألۀ 284-- اگر عصياناً دو جامۀ احرام را نپوشد يا در لباس معمولى محرم شود هر چند گناه كرده است ولى احرام او صحيح است.

مسألۀ 285-- همانگونه در محرمات احرام خواهد آمد

مردان محرم بايد از پوشيدن لباس دوخته

مناسك حج (فاضل)، ص: 122

اجتناب كنند. لذا جامۀ احرام براى مردان نبايد دوخته باشد.

مسألۀ 286-- جامه اى كه لنگ قرار مى دهد نبايد نازك و بدن نما باشد، و احتياط واجب است كه رداء نيز نازك نباشد.

مسألۀ 287-- جامۀ احرام بايد از جنسى باشد كه نماز در آن صحيح باشد، بنابراين جامه حرير و غيرمأكول يا نجس غير معفو كفايت نمى كند.

مسألۀ 288-- بنابر احتياط واجب لباسى را كه زن در حال احرام مى پوشد از حرير خالص نباشد.

مسألۀ 289-- جامۀ احرام بايد پاك باشد، و اگر در حال احرام جامۀ احرام يا لباسى كه زن پوشيده نجس شود به احتياط واجب بايد آن را تطهير يا تبديل كند. ولى اگر تطهير نكند احرام او باطل نشده و كفاره هم ندارد.

مسألۀ 290-- احتياط آن است كه جامۀ احرام از

مناسك حج (فاضل)، ص: 123

پوست نباشد، هر چند لازم نيست منسوج و بافتنى باشد. لذا نمد هم كفايت مى كند.

مسألۀ 291-- لازم نيست شخص در حال احرام از حدث اكبر و اصغر پاك باشد، لذا شخص محدث لازم نيست فوراً غسل كند يا وضو بگيرد. بلى اگر بدنش نجس باشد احتياط مستحب است كه آن را پاك كند.

تلبيه

مسألۀ 292-- آخرين واجب در احرام، تلبيه است.

يعنى گفتن لبيك ها به شكل زير: «لَبَّيْكَ اللّٰهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ لٰاشَريٖكَ لَكَ لَبَّيْكَ» كه با يكبار گفتن آن محرم شده و احرامش صحيح است. هر چند تكرار آن مستحب است. و احتياط مستحب آن است كه بعد از مقدار واجب آن بگويد:

مناسك حج (فاضل)، ص: 124

«انَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لٰاشَريٖكَ لَكَ لَبَّيْكَ». و احتياط مستحب

آن است كه به جاى صورت اول بگويد: «لَبَّيْكَ اللّٰهُمَّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ، إنَّ الْحَمْدَ وَالنِّعْمَةَ لَكَ وَالْمُلْكَ، لٰاشَريٖكَ لَكَ لَبَّيْكَ». و مستحب است بعد از آن بگويد: «لَبَّيْكَ ذَا الْمَعارِج لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ داعِياً إلىٰ دارِ السَّلامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ غَفّارَ الذُّنُوْبِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَاالْجَلالِ وَ الاكْرامِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تُبْدِئُ وَالْمَعادُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَسْتَغنِي و يُفْتَقَرُ إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ مَرْهُوْباً وَ مَرْغُوباً إلَيْكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ إلهَ الْحَقِّ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ذَا النَّعْماء وَالْفَضْلِ الْحَسَنِ الْجَميلِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ كَشَّافَ الْكُرَبِ الْعِظامِ

مناسك حج (فاضل)، ص: 125

لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ عَبْدُكَ وَابْنُ عَبْدَيكَ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ ياكَرِيمُ لَبَّيْكَ». و خوب است اين جملات را نيز بگويد: «لَبَّيْكَ أتَقَرَّبُ إلَيْكَ بِمُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ بِحَجَّةٍ و عُمْرَةٍ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ وَهِذِه عُمْرَةُ مُتْعَةٍ إلىَ الْحَجِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ أهْلَ التَّلْبِيَةِ لَبَّيْكَ، لَبَّيْكَ تَلْبِيَةً تَمامُها وَبَلاغُها عَلَيْكَ».

مسألۀ 293-- ترجمه مقدار واجب تلبيه چنين است: «همواره دعوت تو را اجابت مى كنم خدايا، همواره اجابت مى كنم تو را، همواه اجابت مى كنم تو را، براى تو شريكى نيست، همواره اجابت مى كنم تو را». و ترجمۀ جملۀ بعد كه مستحب است چنين است:

مناسك حج (فاضل)، ص: 126

«همانا ستايش و نعمت و پادشاهى از آن تو است. شريكى براى تو نيست، اجابت مى كنم تورا».

مسألۀ 294-- بايد تلبيه را به مقدار واجب ياد بگيرد و به نحو صحيح بگويد، و اگر نتواند ياد بگيرد يك نفر به او تلقين كند تا به نحو صحيح بگويد.

مسألۀ 295-- اگر نتواند ياد بگيرد و با تلقين هم نتواند به صورت صحيح بگويد به هر نحو كه مى تواند بگويد، و ظاهراً همين مقدار كافى است، هر چند احتياط مستحب

آن است كه ترجمۀ آن را بگويد و نايب هم بگيرد.

مسألۀ 296-- كسى كه لال است و قادر نيست تلبيه را بگويد بايد با انگشت اشاره كند و زبانش را هم حركت دهد، و بهتر است نايب هم بگيرد.

مسألۀ 297-- اگر كسى لبيك را به مقدار واجب

مناسك حج (فاضل)، ص: 127

نگفت محرم نشده، و اگر موجبات كفاره در حال احرام را به جا آورد كفاره ندارد. و همين طور است اگر عمداً غلط بگويد يا با ريا آن را باطل كند.

مسألۀ 298-- تأخير تلبيه از ميقات جايز نيست، و اگر تأخير انداخت حكم كسى را دارد كه بدون احرام از ميقات گذشته است.

مسألۀ 299-- اگر از روى ندانستن يا فراموشى لبيك را نگفت و بعد از عبور از ميقات متوجه شد، در صورت امكان واجب است به ميقات بازگردد و لبيك بگويد، و اگر امكان بازگشت نبود چنانچه وارد حرم نشده از جايى كه متذكر شده لبيك بگويد، و اگر داخل حرم شده در صورت امكان به خارج حرم برود و آنجا لبيك بگويد، و اگر امكان خارج شدن وجود نداشت همان جا بگويد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 128

مسألۀ 300-- اگر تلبيه را در عمرۀ تمتع فراموش كرد يا از روى جهل نگفت و تا پايان اعمال عمرۀ تمتع يادش نيامد اگر بتواند بايد به ميقات- ولو ادنى الحل- رفته و جبران كند، و اگر وقت جبران ندارد عمره اش باطل است و بايد حج افراد انجام دهد. و در اين صورت كفايت از حجةالاسلام مى كند.

مسألۀ 301-- اگر كسى تلبيه را غلط بگويد.

چنانچه بداند در صورت غلط گفتن محرم نمى شود اعمال او باطل است. و

اگر نداند چنانچه بعد از وقوفين يا وقتى كه قابل جبران نباشد متوجه شد، اعمال او محكوم به صحت است. اما احتياط استحبابى اين است كه به اين حج اكتفا نكند.

مسألۀ 302-- كسى كه براى عمرۀ تمتع محرم شده مستحب است لبيك را تكرار كند. و چنانچه

مناسك حج (فاضل)، ص: 129

خانه هاى مكه پيدا شد واجب است تلبيه را قطع كند. و كسى كه احرام حج بسته بايد ظهر روز عرفه تلبيه را قطع كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 130

مستحبات و مكروهات احرام
اشاره

مسألۀ 303-- مستحبات احرام چند چيز است: 1- قبلًا بدن خود را پاكيزه كرده و ناخن و شارب خود را بگيرد، و موى زير بغل و عانه را بانوره ازاله نمايد. 2- كسى كه قصد حج دارد از اول ماه ذى القعده و شخصى كه قصد عمرۀ مفرده دارد پيش از يكماه موى سر و ريش را رها كند. 3- پيش از احرام در ميقات غسل احرام كند، و اين غسل از حائض و نفساء نيز صحيح است، و تقديم اين غسل بخصوص اگر خوف آن باشد كه در ميقات نتوان غسل كرد جايز است. و در صورت تقديم اگر در ميقات امكان انجام غسل

مناسك حج (فاضل)، ص: 131

بود مستحب است غسل را اعاده كند. و بعد از اين غسل اگر لباسى را پوشيد يا چيزى را خورد كه بر محرم حرام است، باز هم اعاده مستحب است، و اگر روز غسل كرد از غسل تا آخر شب آينده كفايت مى كند. و همچنين اگر شب غسل كرد تا آخر روز آينده كافى است. ولى اگر بعد از غسل و پيش از احرام

به حدث أصغر محدث شد غسل را اعاده كند. 4- دو جامۀ احرام از پنبه باشد. 5- پارچۀ احرام سفيد باشد. 6- احرام را به ترتيب ذيل ببندد: در صورت تمكن بعد از فريضۀ ظهر، و در صورت عدم تمكن بعد از فريضۀ ديگر، و در صورت عدم تمكن از آن، بعد از شش يا دو ركعت نماز نافله، در ركعت اول پس از حمد سورۀ توحيد، و در ركعت دوم سورۀ جحد را بخواند، و

مناسك حج (فاضل)، ص: 132

شش ركعت أفضل است، و بعد از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورد، و بر پيغمبر و آل او صلوات بفرستد، آنگاه بگويد: «اللَّهُمَّ إنِّي أسْالُكَ أنْ تَجْعَلَنِي مِمَّنِ اسْتَجابَ لَكَ، وَ آمَنَ بِوَعْدِكَ، وَاتَّبَعَ أمْرَكَ، فَانِّي عَبْدُكَ وَ في قَبْضَتِكَ، لٰااوقىٰ إلّا ما وَقَيْتَ، وَلا آخُذُ إلّٰا مٰا أعْطَيْتَ، وَقَدْ ذَكَرْتَ الْحَجَّ، فَأسْألُكَ أنْ تَعْزِمَ لِي عَلَيْهِ عَلىٰ كِتابِكَ، وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُك عَلَيْهِ وِآلِه، وَ تُقَوِّيَنِي عَلىٰ ما ضَعُفْتُ عَنْهُ، وَ تُسَلِّمَ لِي مَناسِكِي، فِي يُسْرٍمِنْكَ وَ عافِيَةٍ، وَاجْعَلْنِي مِنْ وَفْدِكَ الَّذي رَضِيْتَ وَارْتَضَيْتَ، وَسَمَّيْتَ وَ كَتَبْتَ، الّلهُمَّ انّي خَرَجْتُ مِنْ شُقَّةٍ بَعِيدَةٍ، وَانْفَقْتُ مٰالِي ابْتِغاٰءَ مَرْضاٰتِكَ، اللَّهُمَّ فَتَمِّمْ لِي حَجَّتِي وَ عُمْرَتِي، اللَّهُمَّ إنِّي

مناسك حج (فاضل)، ص: 133

ارِيْدُ التَّمَتُّعَ بِالْعُمْرَةِ الَى الْحَجِّ، عَلىٰ كِتابِكَ وَسُنَّةِ نَبِيِّكَ، صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ، فَانْ عَرَض لِي عارِضٌ يَحْبِسُنِي، فَحَلِّنِي حَيْثُ حَبَسْتَنِي، بِقَدَرِك الَّذيْ قَدَّرْتَ عَلَيَّ، اللَّهُمَّ إنْ لَمْ تَكُنْ حَجَّةً فَعُمْرَةً، احَرِّمُ لَكَ شَعْرِي وَبَشَرِي وَلَحْمِي وَدَمِي وَعِظامِي وَمُخِّي وَعَصَبِي، مِنَ النِّساءِ وَالثِّيابِ وَالطِّيبِ، أبْتَغِي بِذٰلِكَ وَجْهَكَ وَالدّارَ اْلآخِرَةَ». 7- هنگام پوشيدن دو جامۀ احرام بگويد: «الْحَمْدُللّٰهِ الَّذِي رَزَقني مَا اوارِي بِهِ

عَوْرَتِي، وَاؤَدِّي فِيْهِ فَرْضِي، وَأعْبُدُ فِيْهِ رِبِّي، وأنْتَهِي فِيْهِ إلىٰ ما أمَرَنِى، الْحَمْدُللّٰهِ الَّذِي قَصَدْتُهُ فَبَلَّغَنِي، وَأَرَدْتُهُ فَأعانَنِي وَقَبِلَنِي، وَلَمْ يَقْطَعْ بِي، وَوَجْهَهُ أرَدْتُ فَسَلَّمَنِي، فَهُوَ حِصْنِي وَكَهْفِي

مناسك حج (فاضل)، ص: 134

وَحِرْزِي وَظَهْرِي وَمَلاذِي وَرَجائِي وَمَنْجايَ وَذُخْرِي وَعُدَّتِي في شِدَّتِي وَ رَخائِي». 8- تلبيه ها را در حال احرام تكرار كند، خصوصاً در موارد ذيل: الف- وقت برخاستن از خواب. ب- بعد از هر نماز واجب و مستحب. ج- هنگام بالا رفتن از سربالايى يا سرازير شدن از آن. د- وقت سوار شدن يا پياده شدن. ه- آخر شب. و- اوقات سحر. حائض و نفساء نيز اين تلبيه ها را بگويند. 9- پس از احرام عمرۀ تمتع تلبيه را تكرار كند تا آنكه خانه هاى مكه را ببيند، و اما تلبيۀ حج تا ظهر روز عرفه مستمر است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 135

مكروهات احرام

مسألۀ 304-- مكروهات احرام چند چيز است: 1- احرام در جامۀ سياه و رنگين، بجز رنگ سبز. 2- خوابيدن محرم بر رخت وبالش زرد رنگ. 3- احرام بستن در جامۀ چركين. و اگر جامه در حال احرام چرك شود بهتر است مادامى كه در حال احرام است آنرا نشويد. 4- احرام بستن در جامۀ راه راه. 5- استعمال حنا پيش از احرام، چنانچه اثر آن تا حال احرام باقى بماند. 6- حمام رفتن، و أولىٰ آن است كه محرم بدن خود را با كيسه و مثل آن نسايد. 7- لبيك گفتن محرم در جواب كسى كه او را صدا كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 136

محرمات احرام
اشاره

مسألۀ 305-- محرمات احرام عبارتند از: 1- آميزش. 2- بوسيدن. 3- لمس كردن. 4- نگاه با شهوت. 5- عقد كردن. 6- استمناء. 7- پوشاندن سر. 8- پوشيدن لباس دوخته. 9- پوشاندن تمام روى پا. 10- پوشاندن صورت. 11- استعمال عطريات.

مناسك حج (فاضل)، ص: 137

12- زينت. 13- نگاه كردن به آينه. 14- روغن ماليدن. 15- ناخن گرفتن. 16- ازالۀ مو. 17- سايه قرار دادن. 18- فسوق. 19- جدال. 20- خون درآوردن از بدن خود. 21- كندن دندان. 22- كشتن حشرات بدن. 23- حمل سلاح. 24- كندن گياهان و درختان حرم. 25- شكار.

مناسك حج (فاضل)، ص: 138

آميزش

مسألۀ 306-- آميزش در عمرۀ تمتع حتى اگر از روى علم و عمد باشد ظاهراً موجب بطلان عمرۀ تمتع نمى شود. و احتياط آن است كه اگر اين عمل پيش از سعى واقع شد عمره را تمام كند و آن را دو مرتبه بجا آورد، و اگر وقت تنگ باشد مى تواند عمره را تمام كرده و سپس حج تمتع بجا آورد. و به احتياط مستحب سال بعد حج را اعاده كند.

مسألۀ 307-- در فرض سابق گرچه حج باطل نمى شود ولى به احتياط واجب بايد كفاره بدهد. و كفارۀ آن يك شتر يا يك گاو يا يك گوسفند به اختيار خودش مى باشد. اگر چه بهتر است شتر را انتخاب كند.

مسألۀ 308-- اگر در عمرۀ مفرده قبل از سعى آميزش كند بايد عمره را تمام كند و يك شتر

مناسك حج (فاضل)، ص: 139

كفاره بدهد، و در ماه بعد هم يك عمرۀ مفرده ديگر انجام دهد، و در اين عمره بايد از جايى محرم شود كه در عمرۀ قبلى از

آنجا محرم شده است، مگر اينكه نتواند به آنجا برود.

مسألۀ 309-- اگر در حج تمتع قبل از وقوف به مشعر از روى علم و عمد آميزش كند هر چند حج او صحيح است، ولى بايد سال بعد يك حج تمتع به عنوان عقوبت انجام دهد، و يك شتر و اگر قدرت نداشت يك گاو كفاره بدهد.

مسألۀ 310-- در فرض سابق بعد از آميزش، زن و شوهر نبايد با هم خلوت كنند تا اعمال و مناسك را تمام كنند. و همين طور در سال بعد اگر از همان راه قصد حج داشته باشند. پس از رسيدن به محل معصيت بايد تا پايان اعمال از هم جدا شوند.

مسألۀ 311-- اگر در حج تمتع بعد از وقوف به

مناسك حج (فاضل)، ص: 140

مشعر و قبل از تمام شدن شوط سوم طواف نساء آميزش كند. حج او صحيح است ولى بايد كفاره بدهد. و اگر بعد از گذشت شوط سوم طواف نساء آميزش كند كفاره هم ندارد.

مسألۀ 312-- مسائل آميزش بين زن و مرد مشترك است، ولى اگر زن مجبور به آميزش شود. بر زن لازم نيست كفاره بدهد امّا مرد بايد كفارۀ خود و زن را بدهد، و حج زن ظاهراً صحيح است.

مسألۀ 313-- در مسائلى كه گذشت فرقى نمى كند كه نزديكى از جلو باشد يا عقب، با همسر دائمى يا موقت خود باشد، يا زنا و وطى به شبهه باشد و همين طور فرقى نمى كند كه منى خارج شود يا خير.

مسألۀ 314-- نزديكى دو مرد (لواط) گر چه حرمت نفسى و ذاتى شديدى دارد و موجب حد

مناسك حج (فاضل)، ص: 141

مى شود، ولى احكام آميزش

در احرام را ندارد.

بوسيدن

مسألۀ 315-- اگر بدون شهوت همسرش را ببوسد حرام نيست و كفاره ندارد، ولى اگر با شهوت همسرش را ببوسد و منى از او خارج شود بايد يك شتر كفاره بدهد، و اگر منى از او خارج نشود يك گوسفند كفاره بدهد.

مسألۀ 316-- شخص محّل مى تواند همسر محرم خود را ببوسد، ولى اگر فرد محرم لذت ببرد نبايد اجازه بدهد.

لمس كردن

مسألۀ 317-- اگر همسر خود را با شهوت لمس كند يا بازى كند و انزال شود بنابر احتياط واجب بايد يك شتر كفاره بدهد، و اگر انزال نشود كفاره

مناسك حج (فاضل)، ص: 142

آن يك گوسفند است.

مسألۀ 318-- كسى كه محرم نشده يا محّل شده مى تواند همسر خود را اگر چه محرم باشد لمس كند يا با او بازى كند، ولى اگر شخص محرم لذت ببرد نبايد اجازه بدهد.

نگاه كردن

مسألۀ 319-- اگر محرم بدون شهوت به همسر خود نگاه كند اشكال ندارد، ولى اگر با شهوت نگاه كند حرام است، و اگر منى از او خارج شود بنابر اقوى بايد يك شتر كفاره بدهد.

مسألۀ 320-- اگر محرم به زن يا مرد اجنبى نگاه كند و منى از او خارج شود اقوى آن است كه اگر متمول است يك شتر و اگر متوسط الحال است يك گاو و اگر فقير است يك گوسفند كفاره بدهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 143

عقد كردن

مسألۀ 321-- بر محرم جايز نيست كسى را براى ديگرى يا خود عقد كند يا شاهد بر عقد باشد، و فرقى نمى كند كه زن و مرد يا يكى از آنها محرم باشند يا محّل.

________________________________________

لنكرانى، محمد فاضل موحدى، مناسك حج (فاضل)، در يك جلد، انتشارات امير قلم، قم - ايران، دوازدهم، 1423 ه ق

مناسك حج (فاضل)؛ ص: 143

مسألۀ 322-- محرم مى تواند شهادت بدهد كه دو نفر عقد كرده اند، هر چند خلاف احتياط استحبابى است.

مسألۀ 323-- بنابر احتياط واجب شخص محرم نمى تواند خواستگارى كند.

مسألۀ 324-- رجوع كردن به زنى كه در طلاق رجعى است براى شخص محرم مانعى ندارد.

مسألۀ 325-- اگر محرم براى خود كسى را عقد كند چنانچه عالم به مسأله باشد ديگر نمى تواند با او ازدواج كند. اما اگر از روى جهل بوده هر چند عقد باطل است ولى موجب حرمت ابدى

مناسك حج (فاضل)، ص: 144

نمى شود. ولى مستحب است ديگر با او ازدواج نكند.

مسألۀ 326-- اگر فردى ديگرى را به ازدواج محرم درآورد و محرم با او همبستر شود اگر هر سه عالم به حكم و موضوع باشند، يعنى بدانند عقد كردن

محرم حرام است و اين شخص محرم است، هر يك بايد يك شتر كفاره بدهند.

حتى اگر عاقد و همسر محرم نباشند.

مسألۀ 327-- ظاهراً در احكام سابق فرقى بين عقد دائم و عقد موقت وجود ندارد.

استمناء

مسألۀ 328-- استمناء حرام است و اگر به جهت استمناء منى خارج شود. بايد يك شتر كفاره بدهد. و حكم آن مثل حكم آميزش است كه گذشت. و در اين مسأله فرقى بين زن و مرد

مناسك حج (فاضل)، ص: 145

وجود ندارد.

پوشاندن سر

مسألۀ 329-- مرد نبايد تمام سر يا قسمتى از آن را با پارچه يا لباس و كلاه بپوشاند.

مسألۀ 330-- احتياط واجب آن است كه سر را با غير پوشاك نيز- مانند حنا گِل يا دارو و امثال آن- نپوشاند يا چيزى مانند بار بر سر نگذارد.

مسألۀ 331-- بر محرم جايز نيست سر خود را زير آب كند. و بنابر احتياط سر را زير مايع ديگر مثل گلاب نيز نكند.

مسألۀ 332-- دوش گرفتن براى محرم اشكالى ندارد. اما اگر آن قدر آب زياد باشد كه يك مرتبه تمام سر را فرا بگيرد جايز نيست.

مسألۀ 333-- قسمتى از سر نيز حكم تمام سر را دارد. لذا بنابر اقوى نبايد پوشيده شود يا زير آب

مناسك حج (فاضل)، ص: 146

قرار گيرد. و بنابر احتياط نبايد چيزى روى آن قرار گيرد.

مسألۀ 334-- قرار دادن بند قمقمه يا كيسه يا ساك دستى و امثال آن روى سر اشكالى ندارد.

مسألۀ 335-- گوش ها ظاهراً جزء سر محسوب مى شوند و نبايد آنها را بپوشانند. ولى صورت از سر محسوب نمى شود و پوشاندن آن براى مردان مانعى ندارد.

مسألۀ 336-- احتياط مستحب اين است كه با بعضى از اعضاى بدن خود نيز مانند دست سر را نپوشاند.

مسألۀ 337-- در حال خوابيدن نيز نبايد سر را بپوشاند. و اگر بدون توجه يا از روى فراموشى پوشانيد واجب است فوراً آن را از

روى سر بردارد. ولى گذاشتن سر روى بالش مانعى ندارد.

مسألۀ 338-- دستمالى را كه براى سر درد به سر

مناسك حج (فاضل)، ص: 147

مى بندند اگر چه تمام سر را نيز بپوشاند اشكالى نداشته و كفاره هم ندارد.

مسألۀ 339-- گذاشتن حوله و دستمال روى سر يا قسمتى از آن، اگر چه براى خشك كردن سر باشد جايز نيست.

مسألۀ 340-- محرمى كه مى داند اگر براى وضو بخواهد صبر كند تا سرش خشك شود نمازش قضا مى شود نبايد سر را با حوله يا حتى با دست خشك كند. بلكه بايد به همان صورت وضو بگيرد و تيمم هم بكند.

مسألۀ 341-- كسى كه موى مصنوعى دارد اگر موهاى او كاشتنى باشد و عرفاً جزء بدن او محسوب شود اشكالى ندارد. ولى اگر به وسيله اى مثل چسب يا تور روى سر قرار گرفته باشد اشكال دارد و بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 342-- چنانچه از روى علم و عمد سر خود

مناسك حج (فاضل)، ص: 148

را بپوشاند بايد كفاره بدهد، و كفارۀ آن بنابر احتياط واجب يك گوسفند است. و بنابر احتياط مستحب كفارۀ پوشاندن قسمتى از سر نيز همين است.

مسألۀ 343-- كسى كه با چيز دوخته سر خود را بپوشاند بايد دو كفاره بدهد.

مسألۀ 344-- كسى كه چندين بار سر خود را بپوشاند براى هر بار بايد يك گوسفند كفاره بدهد. هر چند بعيد نيست يك كفاره كفايت كند.

پوشيدن لباس دوخته

مسألۀ 345-- اقوى اجتناب از مطلق دوخته براى مردها است. هر چند كم باشد. مثل كمربند، بند ساعت، عرقچين، هميان، فتق بند، و جاى قمقمه و ... ولى اگر استفادۀ از آن مثل فتق بند و دست و پاى مصنوعى كه

با چرمهاى دوخته

مناسك حج (فاضل)، ص: 149

شده به بدن مى بندند و امثال آن ضرورى باشد جايز است، و اولىٰ اين است كه كفاره بدهد.

مسألۀ 346-- لباسهايى كه دوخته نيست ولى شبيه آن است، مثل لباسهاى بافتنى يا لباسى كه از نمد به شكل بالاپوش درست شده پوشيدن آن بر محرم جايز نيست.

مسألۀ 347-- اگر احتياج به پوشيدن لباس پيدا كرد. جايز است بپوشد، ولى بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 348-- گره زدن لباسهاى احرام خلاف احتياط است. ولى به احتياط واجب نبايد لنگ را بر گردن گره بزند.

مسألۀ 349-- جايز است لباس احرام را با سنجاق يا چيز ديگر از قبيل گذاشتن سنگ يا سكه و كش بستن به دور آن به هم متصل كنند.

مسألۀ 350-- نپوشيدن لباس مخصوص مردان است. بنابراين براى زنان استفاده از لباس مانعى

مناسك حج (فاضل)، ص: 150

ندارد.

مسألۀ 351-- كفارۀ پوشيدن لباس يك گوسفند است.

مسألۀ 352-- اگر محرم يك لباس را دو بار بپوشد براى هر دفعه پوشيدن آن بايد يك كفاره بدهد.

مسألۀ 353-- اگر محرم چند لباس مختلف مثل شلوار، زيرپوش و پيراهن يا از يك نوع مثلًا چند پيراهن بپوشد بايد براى هر كدام يك كفاره بدهد. حتى اگر به خاطر اضطرار باشد.

مسألۀ 354-- چنانچه چند لباس از يك نوع و در يك دفعه يعنى پشت سر هم و بدون فاصله بپوشد. براى همه فقط يك كفاره واجب مى شود.

مسألۀ 355-- اگر محرم پيراهن بپوشد علاوه بر كفاره بايد پيراهن را شكافته و از پايين درآورد.

ولى اگر پيراهن قبل از احرام بر تن او بوده لازم

مناسك حج (فاضل)، ص: 151

نيست آن گونه عمل كند، بلكه پيراهن

را به طور معمول از تن درآورد.

مسألۀ 356-- اگر بعد از احرام از روى ندانستن يا فراموشى، شورت دوختۀ خود را درنياورده باشد و در اثناى اعمال متوجه شود ولى باز درنياورد و با همان شورت اعمال را تمام كند، اعمال او صحيح است، ولى بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 357-- اگر حاجى در حال احرام از پتوى دوخته به صورت روانداز استفاده كند به طورى كه پوشيدن صدق نكند اشكالى ندارد. اما اگر آن را به خود بپيچد به طورى كه مثل لباس شود اشكال دارد، و اگر صدق پوشيدن دوخته كند، كفاره دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 152

پوشاندن تمام روى پا

مسألۀ 358-- پوشيدن جوراب، كفش، چكمه و امثال آن كه تمام روى پا را بگيرد براى مرد حرام است. و كفارۀ آن به احتياط واجب يك گوسفند است.

مسألۀ 359-- اگر ناچار به پوشيدن كفش يا جوراب شود به احتياط مستحب بايد روى آن را شكاف دهد.

مسألۀ 360-- پوشيدن دمپايى و كفشهايى كه بندهاى عريض داشته باشند اگر تمام روى پا را نگيرد و دوخته هم نباشد مانعى ندارد.

مسألۀ 361-- پوشيدن كفش دوخته از روى ناچارى جايز است. ولى بايد كفارۀ آن را بپردازد.

مسألۀ 362-- كسى كه ناچار است در حال احرام روى هر دو پا را بپوشاند، براى آن يك كفاره كفايت مى كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 153

مسألۀ 363-- سه مورد مذكور (پوشاندن سر- پوشيدن لباس- پوشاندن تمام روى پا) مخصوص مردان است، و مورد بعد (پوشاندن صورت) اختصاص به زنان دارد.

پوشاندن صورت

مسألۀ 364-- زن نبايد روى خود را با نقاب، پوشيه و حتى باد بزن بپوشاند، و به احتياط واجب از پوشاندن صورت با گِل و دارو و امثال آن نيز اجتناب كند.

مسألۀ 365-- پوشاندن صورت تا زير بينى كه معمولًا با نقاب پوشيده مى شود در حكم پوشاندن تمام صورت است. و احتياطاً چانه و قسمت پايين صورت ملحق به صورت است.

مسألۀ 366-- گذاشتن دست روى صورت و همچنين گذاشتن صورت روى بالش در هنگام

مناسك حج (فاضل)، ص: 154

خوابيدن مانعى ندارد.

مسألۀ 367-- زن نبايد صورت خود را با حوله خشك كند.

مسألۀ 368-- زن بايد مراقب باشد كه هنگام پوشيدن يا درآوردن مقنعه آن را از صورت دور نگه دارد تا صورتش پوشيده نشود.

مسألۀ 369-- زن مى تواند در نماز كمى از اطراف صورت

را به عنوان مقدمۀ پوشش سر بپوشاند.

اما بعد از نماز بايد فوراً باز كند.

مسألۀ 370-- براى رو گرفتن از نامحرم مى تواند چادر يا لباس خود را از روى سر مقابل صورت آويزان كند و به احتياط مستحب آن را از صورت دور نگه دارد كه به صورت نچسبد.

مسألۀ 371-- پوشاندن صورت كفاره ندارد. گرچه احتياط مستحب اين است كه يك گوسفند كفاره بدهد. و همين طور است در مسأله قبل اگر چادر

مناسك حج (فاضل)، ص: 155

به صورت بچسبد.

استعمال عطريات

مسألۀ 372-- اقوى اين است كه محرم از استعمال عود، مشك، عنبر و زعفران اجتناب كند. و احتياط اين است كه از استعمال آنچه بوى خوش دارد- حتى كافور- اجتناب كند.

مسألۀ 373-- ماليدن عطر بر بدن و لباس، و پوشيدن لباس معطر جايز نيست.

مسألۀ 374-- از گلها يا سبزيهايى كه بوى خوش مى دهند بايد اجتناب شود. مگر از انواع صحرايى آن مثل: بومادران، درمنه و خزامى.

مسألۀ 375-- استعمال صابون يا شامپو و خميردندانى كه بوى خوش دارد براى محرم جايز نيست.

مسألۀ 376-- استفاده از زنجبيل، دارچين، و هِل

مناسك حج (فاضل)، ص: 156

حرام نيست، ولى احتياط در اجتناب از آنهااست.

مسألۀ 377-- خوردن ميوه هاى خوشبو مثل سيب و بِه در حال احرام مانعى ندارد. و احتياط اين است كه آنها را بو نكنند.

مسألۀ 378-- خوردن غذاهايى كه مشتمل بر چيزهايى باشد كه استعمال آنها بر محرم حرام است جايز نيست. و كفارۀ آن بنابر اقوى يك گوسفند است.

مسألۀ 379-- خريد و فروش عطريات اشكال ندارد. ولى نبايد آنها را بو كند.

مسألۀ 380-- استعمال خلوق كعبه يا چيزى كه كعبه را با آن خوشبو كنند مانعى

ندارد.

مسألۀ 381-- محرم نبايد بينى خود را از بوى بد بگيرد. و اگر گرفت معصيت كرده ولى كفاره ندارد. اما فرار كردن از بوى بد مانعى ندارد.

مسألۀ 382-- اگر به پوشيدن لباس يا خوردن

مناسك حج (فاضل)، ص: 157

غذايى كه از جهت بوى خوش حرام است اضطرار پيدا كند بايد بينى خود را بگيرد.

مسألۀ 383-- كفارۀ استعمال بوى خوش از روى علم و عمد به احتياط واجب يك گوسفند است.

مسألۀ 384-- اگر در يك وقت چند بار بوى خوش استعمال كرد بعيد نيست براى كفارۀ آن يك گوسفند كفايت كند، اما احتياط در تعدد است، و اگر در اوقات مختلف استعمال كرد بنابر اقوى بايد كفارۀ متعدد بدهد.

زينت
الف- زيورآلات:

مسألۀ 385-- استفاده از زيور آلات براى زن محرم جايز نيست. و اگر قصد زينت نداشته باشد به احتياط مستحب از آن اجتناب كند.

مسألۀ 386-- زيور آلاتى كه زنان به طور معمول

مناسك حج (فاضل)، ص: 158

هميشه همراه دارند مانعى ندارد، مگر اينكه قصد تزيين داشته باشند. و در فرض اينكه قصد تزيين نداشته باشد نبايد آن را حتى به شوهر خود نشان دهد.

مسألۀ 387-- پوشيدن زيور آلات هر چند حرام است ولى كفاره ندارد.

ب- عينك:

مسألۀ 388-- استفاده از عينك تزيينى به قصد تزيين براى محرم حرام است، ولى استفاده از عينك طبى مانعى ندارد.

ج- انگشتر:

مسألۀ 389-- استفاده از انگشتر به قصد زينت حرام است. اما اگر به قصد استحباب باشد يا جهت ديگرى غير از زينت باشد مانعى ندارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 159

د- ساعت:

مسألۀ 390-- استفاده از ساعت زينتى اگر به قصد تزيين باشد جايز نيست، و الّا اشكالى ندارد.

ه- سرمه كشيدن:

مسألۀ 391-- كشيدن سرمۀ سياه كه زينت محسوب مى شود بر زن و مرد محرم حرام است، هر چند قصد تزيين نداشته باشد. و احتياط واجب اجتناب از مطلق سرمه است.

مسألۀ 392-- چنانچه براى مداوا سرمه بكشد مانعى ندارد.

مسألۀ 393-- سرمه كشيدن كفاره ندارد. ولى اگر مشتمل بر بوى خوش باشد و بوى آن استشمام شود بنابر اقوى بايد كفاره بدهد، و اگر بوى آن استشمام نشود بنابر احتياط مستحب كفاره بدهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 160

و: حنا بستن

مسألۀ 394-- حنابستن اگر زينت محسوب شود و به قصد تزيين باشد حرام است.

مسألۀ 395-- اگر قبل از احرام حتى به قصد زينت حنا ببندد اشكال ندارد، هر چند احتياط خوب است. و در هر حال حنابستن كفاره ندارد.

نگاه كردن در آينه

مسألۀ 396-- نگاه كردن در آينه براى زن و مرد محرم حرام است. ولى نگاه كردن به اجسام صاف و صيقلى و آب مانعى ندارد.

مسألۀ 397-- احتياط آن است كه حتى بدون قصد زينت هم به آينه نگاه نكند. مثلًا براى ديدن كنار يا پشت ماشين باشد.

مسألۀ 398-- رفتن به اتاق يا جايى كه در آن آينه

مناسك حج (فاضل)، ص: 161

وجود دارد و نشستن در ماشين و امثال آن اگرچه بداند سهواً چشمش به آينه مى افتد اشكال ندارد. ولى احتياط آن است كه يا آينه را بردارد يا چيزى روى آن بيندازد.

مسألۀ 399-- عكسبردارى و فيلمبردارى در حال احرام مانعى ندارد، اگر چه مستلزم نگاه به لنز و شيشۀ دوربين باشد.

مسألۀ 400-- نظر كردن در آينه كفاره ندارد، و مستحب است بعد از نگاه كردن لبيك بگويد.

ماليدن روغن و پماد چرب

مسألۀ 401-- ماليدن روغن و پماد اگر چه بوى خوش نداشته باشد بنابر اقوى حرام است، ولى كفاره ندارد. و اگر مشتمل بر بوى خوش باشد بنابر احتياط واجب كفارۀ آن يك گوسفند است.

مسألۀ 402-- اگر روغن يا پماد مشتمل بر بوى

مناسك حج (فاضل)، ص: 162

خوش باشد، چنانچه بوى خوش آن تا وقت احرام باقى بماند قبل از احرام نيز نبايد استعمال كند.

مسألۀ 403-- پمادهايى كه براى عرق سوز شدن بدن و مداوا به كار مى رود به مقدار ضرورت مانعى ندارد.

ناخن گرفتن

مسألۀ 404-- گرفتن ناخن دست يا پا، با هر وسيله اى كه باشد جايز نيست. مگر اينكه بقاى آن موجب اذيت و آزار محرم شود.

مسألۀ 405-- اگر انگشت زائد يا دست و پاى زائد نيز داشته باشد بنابر احتياط واجب نبايد ناخن آن را بگيرد.

مسألۀ 406-- محرم نمى تواند ناخن خود را بگيرد.

ولى مى تواند ناخن ديگرى را بگيرد. بنابراين

مناسك حج (فاضل)، ص: 163

گرفتن ناخن محرم ديگر به قصد تقصير براى محرم مانعى ندارد و صحيح است.

مسألۀ 407-- در حرمت گرفتن ناخن فرقى نمى كند كه محرم خودش ناخن بگيرد يا ديگرى ناخن او را بگيرد.

مسألۀ 408-- گرفتن يك يا چند ناخن دست يا پا كفاره دارد. و كفاره هر ناخن يك مُد طعام است.

ولى اگر ناخن تمام انگشتان دست يا پا يا هر دو را در يك مجلس بگيرد كفارۀ آن يك گوسفند است.

مسألۀ 409-- اگر مجموع ناخنهاى دست را در يك مجلس و مجموع ناخنهاى پا را در مجلس ديگر بگيرد بايد دو گوسفند كفاره بدهد.

مسألۀ 410-- اگر مجموع ناخنهاى دست و چند ناخن پا، يا مجموع ناخنهاى پا و چند ناخن

دست را در يك مجلس بگيرد يك گوسفند كفاره دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 164

ازالۀ مو

مسألۀ 411-- ازالۀ مو از بدن خود يا ديگرى به هر وسيله اى كه باشد براى محرم حرام است، مگر در موارد ضرورت.

مسألۀ 412-- در فرض سابق فرقى نمى كند كه محرم خودش موى خود را ازاله كند يا ديگرى با اجازۀ او موى او را ازاله كند. اما اگر ديگرى موى محرم را بدون اختيار وى ازاله كند اشكالى ندارد و كفاره هم ثابت نمى شود.

مسألۀ 413-- در فرضهاى سابق فرقى نمى كند كه مو كم باشد يا زياد، مو را كوتاه كند يا بتراشد يا آن را بكند. بنابراين اگر عمداً دست خود را به سر و صورت يا ساير اعضاى بدن بكشد با علم به اينكه مو كنده مى شود حرام است و كفاره دارد.

مسألۀ 414-- اگر هنگام وضو يا غسل مويى

مناسك حج (فاضل)، ص: 165

بدون قصد كنده شود اشكال ندارد.

مسألۀ 415-- كفارۀ تراشيدن يا ازالۀ موى سر به احتياط واجب يك گوسفند است.

مسألۀ 416-- اگر محرم به جهت ضرورت سر خود را بتراشد، يا به وسيله ديگر موى سر را ازاله كند هر چند گناه نكرده ولى بايد كفاره بدهد. و كفارۀ آن يكى از موارد زير است: 1- 12 مد طعام به 6 مسكين بدهد. 2- سه روز روزه بگيرد. 3- يك گوسفند قربانى كند.

مسألۀ 417-- كفارۀ ازالۀ موى زير هر دو بغل يك گوسفند است. و كفارۀ ازالۀ موى زير يك بغل به احتياط واجب يك گوسفند است.

مسألۀ 418-- اگر در غير از غسل و وضو دست به بدن خود بكشد و يك مو يا بيشتر بيفتد

احتياط آن است كه يك كف طعام صدقه بدهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 166

سايه قرار دادن

مسألۀ 419-- زير سايه قرار دادن بدن براى مردان در حال حركت و طى مسير در سفر- پياده يا سواره- حرام است. ولى براى زنان و كودكان اشكال ندارد.

مسألۀ 420-- در زير سايه قرار دادن فرقى بين سر و بدن نيست. لذا نشستن در ماشين سرپوشيده و سر خود را از شيشه يا سقف بيرون كردن خلاف احتياط وجوبى است.

مسألۀ 421-- حرمت استظلال آنجايى است كه محرم خود را زير سايبان مانند چتر و سقف قرار دهد. ولى اگر در كنار مانع باشد و خود را در سايه آن قرار دهد اشكالى ندارد، مثلًا دركنار ماشين يا ديوار حركت كند هر چند خلاف احتياط استحبابى است.

مسألۀ 422-- حرمت سايه قرار دادن منحصر به

مناسك حج (فاضل)، ص: 167

سايبانى كه همراه انسان حركت كند مثل سقف ماشين و هواپيما نيست بكله شامل سايبان ثابت مثل تونل و پل هم مى شود. بلى عبور از زير پلهايى كه در جاده واقع شده و به ناچار بايد از آن جا عبور كرد اشكالى ندارد.

مسألۀ 423-- مرد محرم مى تواند در ايستگاههاى بين راه يا در مكه، منى و عرفات زير سايبان برود؛ چون حرمت سايه قرار دادن مربوط به حال حركت و سفر كردن است. بنابراين براى رفتن از منزل خود در مكه تا حرم، يا رفتن از چادرهاى منى تا رمى جمره يا قربانگاه مى تواند زير سايبان حركت كند.

مسألۀ 424-- تمام شهر مكه حتى محله هاى جديد آن منزل محسوب مى شود، لذا به محض ورود به مكه زيرسايبان رفتن مانعى ندارد، بنابراين مى تواند از محله هاى جديد

مكه تا

مناسك حج (فاضل)، ص: 168

مسجدالحرام با ماشين سرپوشيده برود.

مسألۀ 425-- كسى كه در مسجد تنعيم براى عمرۀ مفرده محرم مى شود مى تواند با ماشين سرپوشيده تا مسجدالحرام يا خانۀ خود در مكه برود، و همچنين كسى كه در مسجد الحرام براى حج تمتع محرم مى شود مى تواند تا منزل خود زير سايبان برود، اما در حال حركت از مكه به عرفات نبايد زير سايبان برود.

مسألۀ 426-- استظلال در شب مانعى ندارد. ولى در روز اگر چه هوا ابرى باشد جايز نيست. بلى اگر ابر به قدرى تيره باشد كه صدق استظلال نكند مانعى ندارد.

مسألۀ 427-- مردى كه مى داند براى سفر بايد از وسيلۀ سرپوشيده در روز استفاده كند نمى تواند نذر كند كه قبل از ميقات محرم شود.

مسألۀ 428-- در فرض سابق اگر مى داند بعد از

مناسك حج (فاضل)، ص: 169

ورود به جده براى احرام عمرۀ تمتع نمى تواند به يكى از مواقيت برود نذر صحيح است، و مى تواند بانذردر تهران مثلًا محرم شده و به مكه برود. و احتياط اين است كه در ادنى الحل تجديد احرام كند. ولى در هر حال بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 429-- زير سايه رفتن در مواقع ضرورى مثلًا شدت گرما يا سرما، يا بارندگى جايز است، ولى بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 430-- كفارۀ سايه قرار دادن در مسير حركت و طى منزل يك گوسفند مى باشد. حتى درحال اضطرار هم اقوى وجوب يك گوسفند به عنوان كفاره است.

مسألۀ 431-- كفارۀ سايه قرار دادن مربوط به حالت علم و عمد و اختيار است، بنابراين اگر مثلًا كسى كه شب در ماشين سرپوشيده نشسته وقتى كه روز مى شود در خواب باشد و بعد از

مناسك حج (فاضل)، ص: 170

ورود به مكه بيدار شود كفاره ندارد. بلى اگر اين فرد در بين راه بيدار شود و مقدارى از راه را با ماشين سرپوشيده ولو بى اختيار طى كند بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 432-- سايه قرار دادن در عمرۀ تمتع يك كفاره دارد اگر چه متعدد باشد. و همين طور در حج تمتع يك كفاره كافى است، گرچه چند بار زير سايه برود.

فسوق

مسألۀ 433-- فسوق يعنى دروغ گفتن، فحش دادن، فخر فروختن به ديگران، كه يكى از محرمات احرام است.

مسألۀ 434-- فسوق كفاره ندارد و بايد استغفار كند، هر چند بهتر است يك گاو به عنوان كفاره ذبح كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 171

جدال

مسألۀ 435-- قسم خوردن براى اثبات مطلب يا ردّ ديگرى با لفظ «لا و الله» و «بلى والله» براى محرم حرام است.

مسألۀ 436-- در جدال محرّم «لا و الله» و «بلى و الله» موضوعيت دارد، لذا اگر به جاى كلمات «لا» و «بلى» مرادف آنها، يا به جاى «الله» مرادف آن را در لغايت ديگر به قصد قسم خوردن به كار ببرند. جدال محّرم محسوب نمى شود. همان طور كه قسم خوردن به «اللّه» بدون لفظ «بلى» و «لا» جدال محرّم نيست.

مسألۀ 437-- اگر با الفاظ «لا» و «بلى» به ساير اسماء جلاله مثل «رحمن» و «رحيم» و «خالق السموات والارض» قسم بخورد بنابر احتياط مستحب ملحق به جدال محرّم است. و ساير قسمهايى كه بين مردم متعارف است جدال

مناسك حج (فاضل)، ص: 172

محرّم نمى باشد.

مسألۀ 438-- قسم خوردن به اسماء جلاله و غير آن در مقام ضرورت براى اثبات حق يا ابطال باطل مانعى ندارد.

مسألۀ 439-- اگر محرم قسم راست بخورد در مرتبه اول و دوم كفاره ندارد و بايد استغفار كند، ولى قسم سوم كفاره دارد و كفاره آن يك گوسفند است.

مسألۀ 440-- اگر يك قسم دروغ بخورد واجب است يك گوسفند كفاره بدهد، و اگر دو قسم دروغ بخورد احتياط واجب است كه يك گاو كفاره بدهد، و اگر سه قسم دروغ بخورد به احتياط واجب كفاره آن يك شتر

است. و احتياط كامل در اين است كه اگر دو قسم دروغ خورد هم گاو و هم گوسفند بدهد، و اگر سه قسم دروغ خورد هم شتر و هم گاو بدهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 173

مسألۀ 441-- اگر بعد از يك قسم دروغ يك گوسفند كفاره داد و دو مرتبه قسم دروغ خورد بعيد نيست لازم باشد يك گاو كفاره بدهد. و همين طور اگر بعد از دو قسم يك گاو كفاره داد براى مرتبه سوم قسم دروغ بخورد بعيد نيست لزوم يك شتر به عنوان كفاره.

مسألۀ 442-- اگر بيش از سه قسم راست بخورد، يك كفاره كافى است، حتى اگر بعد از سه مرتبه كفاره بدهد و بعد دومرتبه قسم بخورد ديگر كفاره واجب نمى شود.

مسألۀ 443-- اگر بيش از سه مرتبه قسم دروغ بخورد بعيد نيست براى هر مرتبه كه بيشتر از سه بار قسم بخورد يك شتر واجب باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 174

بيرون آوردن خون از بدن خود

مسألۀ 444-- بيرون آوردن خون از بدن خود براى محرم حرام است ولى كفاره ندارد. اما بيرون آوردن خون از بدن ديگران حرام نيست.

لذا محرم مى تواند ديگرى را حجامت كند يا دندان او را بكشد.

مسألۀ 445-- تزريق آمپول و خراشيدن بدن و مسواك كردن اگر موجب بيرون آمدن خون شود جايز نيست.

مسألۀ 446-- خون درآوردن از بدن در موارد ضروى مثل حجامت براى درمان، يا آمپول و سرم زدن، يا بيرون آوردن خون دمل مانعى ندارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 175

كندن دندان

مسألۀ 447-- كندن دندان گرچه خون نيايد حرام است. و كفارۀ آن بنابر احتياط يك گوسفند است.

مسألۀ 448-- محرم نمى تواند دندان خود را بكند.

اما كندن دندان ديگرى گرچه موجب خون آمدن شود مانعى ندارد.

مسألۀ 449-- كندن دندان در صورت ضرورت مانعى ندارد، و كفاره هم ندارد.

كشتن حشرات بدن

مسألۀ 450-- كشتن حشراتى كه در بدن حيوان يا انسان ساكن مى شوند مثل شپش، كك، كنه و ...

حرام است.

مسألۀ 451-- انداختن اين گونه حشرات از روى بدن يا جابجا كردن آنها به محلى از بدن كه در معرض سقوط باشند جايز نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 176

مسألۀ 452-- بعيد نيست كه كشتن يا جابجا كردن حشرات كفاره نداشته باشد، ولى اگر شپش را بكشد يا بيندازد به احتياط واجب يك كف طعام صدقه بدهد.

مسألۀ 453-- كشتن مگس، پشه و حشرات خاكى اگر اذيت كنند، مانعى ندارد.

سلاح برداشتن

مسألۀ 454-- همراه داشتن سلاح اگر به گونه اى باشد كه عرفاً مسلح محسوب شود حرام است.

ولى اگر عرفاً نگويند مسلح است اشكالى ندارد.

و كراهت هم ندارد.

مسألۀ 455-- اگر از روى جهل، نسيان، سهو و غفلت يكى از محرمات احرام را انجام داد كفاره ندارد مگر در مورد صيد كه در هر صورت كفاره دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 177

كندن گياهان و درختان حرم

مسألۀ 456-- كندن و بريدن درختان و گياهان حرم بر محرم و غيرمحرم حرام است.

مسألۀ 457-- اگر در منزل خود درخت بكارد مجاز است آن را قطع كند يا بكند، ولى اگر در منزل درختى كه خودش نكاشته رشد كند اقوى اين است كه قطع و كندن آن جايز است، هر چند احتياط در ترك است. اما اگر منزلى را كه درخت دارد بخرد نمى تواند درختان آن را قطع كند.

مسألۀ 458-- قطع كردن شاخه هاى درختان ميوه و نخل كه در كيفيت و كميت ميوۀ آن مؤثر است، مانعى ندارد. اما خود درختان را نبايد قطع كند.

مسألۀ 459-- اگر در اثر راه رفتن به طور متعارف گياهى قطع شود اشكالى ندارد.

مسألۀ 460-- اگر درخت بزرگى را قطع كند بنابر احتياط يك گاو كفاره بدهد و اگر درخت كوچكى

مناسك حج (فاضل)، ص: 178

را قطع كند يك گوسفند كفاره بدهد، و اگر قسمتى از درخت را قطع كند اقوى آن است كه قيمت آن را كفاره بدهد. اما قطع گياهان كفاره ندارد.

شكار حيوانات وحشى

مسألۀ 461-- خوردن گوشت شكار بر محرم حرام است، و فرقى نمى كند كه خودش شكار كند يا ديگرى، محرم شكار كند يا محّل.

مسألۀ 462-- همان گونه كه صيد براى محرم حتى در خارج حرم جايز نيست. براى محل نيز صيد در حرم جايز نمى باشد.

مسألۀ 463-- كمك به شكارچى به هر صورت كه باشد- حتى به مقدار نشان دادن شكار به او- حرام است.

مسألۀ 464-- اگر محرم شكار را صيد كند بنابر

مناسك حج (فاضل)، ص: 179

احتياط واجب در حكم ميته است، و اگر صيد را ذبح كند از نظر خوردن در حكم ميته

است و حتى شخص محّل هم نمى تواند از آن استفاده كند.

مسألۀ 465-- شكار حيوانات دريايى- يعنى حيوانى كه محل زندگى آن عرفاً در دريا است- مانعى ندارد.

مسألۀ 466-- ذبح و خوردن حيوانات اهلى مثل مرغ، گاو و گوسفند مانعى ندارد.

مسألۀ 467-- پرندگان از حيوانات صحرايى محسوب مى شوند. و ملخ هم در حكم شكار صحرايى است.

مسألۀ 468-- به احتياط واجب محرم نبايد زنبور عسل يا زنبورهاى ديگر را بكشد، مگر اينكه از آزار آنها بترسد.

مسألۀ 469-- محرم نبايد صيد را نگهدارى كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 180

هر چند خودش مالك آن باشد، و حتى اگر قبل از احرام آن را داشته بايد رها كند.

مسألۀ 470-- اگر پرنده اى كه پر در نياورده يا پر او را چيده باشند در دست محرم باشد واجب است از آن محافظت كند تا پر درآورد و بعد او را رها كند. بلكه بعيد نيست محافظت بچۀ صيد تا بزرگ شدن و رها كردن آن واجب باشد.

مسألۀ 471-- حيواناتى كه شكار آن براى محرم حرام است تخم و جوجۀ آنها نيز براى محرم حرام است.

مسألۀ 472-- كشتن مارمولك و اين قبيل حيوانات در حال احرام مانعى ندارد.

مسألۀ 473-- مسائل و فروع متفرقۀ شكار و كفارۀ هر يك از شكارها بسيار است، ولى چون چندان محل ابتلاء نيست از تفصيل آن خوددارى مى كنيم.

مناسك حج (فاضل)، ص: 181

مستحبات دخول حرم
اشاره

مسألۀ 474-- براى داخل شدن در حرم خدا چند چيز مستحب است: 1- همين كه حاجى به حرم رسيد، پياده شده و به جهت دخول حرم غسل كند. 2- براى تواضع و فروتنى نسبت به حضرت حق جلَّ و علا پا برهنه شده و نعلين خود را

در دست گرفته و داخل حرم شود. اين عمل ثواب زيادى دارد. 3- وقت دخول حرم اين دعا را بخواند: «اللّهُمَّ انَّكَ قُلْتَ فِى كِتٰابِكَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ: «وَ أَذِّنْ فِي النّٰاسِ بِالْحَجِّ يَأْتُوكَ رِجٰالًا وَ عَلىٰ كُلِّ ضٰامِرٍ يَأْتِينَ مِنْ كُلِّ

مناسك حج (فاضل)، ص: 182

فَجٍّ عَمِيقٍ». الّلٰهُمَّ انّى ارْجُو انْ اكُونَ مِمَّنْ اجٰابَ دَعْوتَكَ، وَ قَدْ جِئْتُ مِنْ شُقَّةٍ بَعيدَةٍ وَ فَجٍّ عَمِيقٍ، سٰامِعاً لِنِداٰئِكَ، وَ مُستَجيباً لَكَ، مُطيعاً لِامْرِكَ وَ كُلُّ ذِلكَ بِفَضْلِكَ عَلَيَّ وَ احْسٰانِكَ إلَيَّ، فَلَكَ الْحَمْدُ عَلى ما وَفَّقْتَنِي لَهُ، أبْتَغِي بِذٰلِكَ الزُّلْفَةَ عِنْدَكَ، وَ الْقُرْبَةَ إلَيْكَ، وَ الْمَنْزِلَةَ لَدَيْكَ، وَ الْمَغْفِرَةَ لِذُنُوبِي، وَ التَّوْبَةَ عَلَيَّ مِنْهَا بِمَنِّكَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ حَرِّمْ بَدَنِي عَلَى النَّارِ، وَ آمِنِّي مِنْ عَذابِكَ وَ عِقابِكَ، بِرَحْمَتِكَ يَا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ». 4- وقت دخول حرم مقدارى از علف (اذخر) گرفته آن را بجود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 183

آداب دخول مسجدالحرام

مسألۀ 475-- هنگام داخل شدن به مسجد الحرام چند چيز مستحب است: 1- مستحب است براى دخول مسجدالحرام غسل كند. 2- مستحب است با پاى برهنه و با حالت سكينه و وقار وارد شود. 3- هنگام ورود از درب «بنى شيبه» وارد شود، و گفته اند كه باب بنى شيبه در حال كنونى مقابل باب السلام است. بنابر اين نيكو اين است كه شخص از باب السلام وارد شده و مستقيماًبيايد تا از ستونها بگذرد. 4- مستحب است بر درب مسجدالحرام ايستاده، بگويد: «السَّلٰامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُاللّٰهِ

مناسك حج (فاضل)، ص: 184

وَبَرَكَاتُهُ، بِسْمِ اللّٰهِ وَ بِاللّٰهِ وَ ما شاءَ اللّٰهُ، السَّلامُ عَلىٰ أنْبِياءِ اللّٰهِ وَ رُسُلِهِ، السَّلامُ عَلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ،

السَّلامُ عَلىٰ إبْراهِيمَ خَلِيلِ اللّٰهِ، وَ الْحَمْدُللّٰهِ رَبِ الْعالَمِينَ». و در روايت ديگر وارد است كه نزد درب مسجد بگويد: «بِسْمِ اللّٰهِ وَ بِاللّٰهِ وَ مِنَ اللّٰهِ وَ إلَى اللّٰهِ وَ ما شاءَ اللّٰهُ، وَ عَلىٰ مِلَّةِ رَسُولِ اللّٰهِ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، وَ خَيْرُ الْأسْماءِ لِلّهِ، وَ الْحَمْدُ للّٰهِ، وَالسَّلامُ عَلىٰ رَسُولِ اللّٰهِ، السَّلامُ عَلىٰ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّٰهِ، السَّلامُ عَلَيْكَ أيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُاللّٰهِ وَ بَرَكاتُهُ، السَّلامُ عَلىٰ أنْبِياءِاللّٰهِ وَ رُسُلِهِ، السَّلامُ عَلىٰ خَلِيلِ اللّٰهِ الرَّحْمٰنِ، السَّلامُ عَلىٰ الْمُرْسَلِينَ وَ الْحَمْدُلِلّٰهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، السَّلامُ عَلَيْنا وَ عَلىٰ عِبادِاللّٰهِ الصَّالِحِينَ،

مناسك حج (فاضل)، ص: 185

اللَّهُمَ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ بارِكْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ، وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْحَمْ مُحَمَّداً وَ آلَ مُحَمَّدٍ، كَما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلىٰ إبْراهِيمَ وَ آلِ إبْراهيمَ، إنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، ألَّلهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ، اللَّهُمَّ صَلِّ عَلىٰ إبْراهِيمَ خَلِيلِكَ، وَ عَلىٰ أنْبِيائِكَ وَ رُسُلِكَ وَ سَلِّمْ عَلَيْهِمْ، وَ سَلامٌ عَلىَ الْمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، الَّلهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي فِي طاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ، وَاحْفَظْنِي بِحِفْظِ الْإيمانِ أبَداً ما أبْقَيْتَنِي، جَلَّ ثَناءُ وَجْهِكَ، الْحَمْدُلِلّٰهِ الَّذِي جَعَلَنِي مِنْ وَفْدِهِ وَزُوّارِهِ، وَجَعَلَنِي مِمَّنْ يَعْمُرُ مسَاجِدَهُ، وَ جَعَلَنِي مِمَّن يُناجِيهِ، الَّلهُمَّ إِنِّي عَبْدُكَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 186

وَ زائِرُكَ فِي بَيْتِكَ، وَ عَلىٰ كُلِّ مَأتِيٍّ حَقٌّ لِمَنْ أتاهُ وَزارَهُ، وَ أنْتَ خَيْرُ مَأتِيٍّ وَأكْرَمُ مَزُورٍ، فأسْألُكَ يا اللّٰهُ يا رَحْمٰنُ، بِأنَّكَ أنْتَ اللّٰهُ لٰاإلٰهَ إلّٰا أَنتَ، وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ، بِأنَّكَ واحِدٌ احَدٌ صَمَدٌ، لَمْ تَلِدْ وَلَمْ تُولَدْ وَلَمْ يَكُنْ لَهُ (لَكَ خ ل) كُفُواً أحَدٌ، وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ، صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ عَلىٰ أهْلِ بَيْتِهِ،

يا جَوادُ يِا كَرِيمُ، يا ماجِدُ يا جَبَّارُ يا كَرِيمُ، أسْألُكَ أنْ تَجْعَلَ تُحْفَتَكَ إيّايَ بِزِيارَتِي إيَّاكَ، أوَّلَ شَيْ ءٍ تُعْطِيَنِي، فَكاكَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ». پس سه مرتبه بگويد: «اللَّهُمَّ فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ». پس بگويد: «وَ أوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيِّبِ، وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ شَياطِينِ الْجِنِّ

مناسك حج (فاضل)، ص: 187

وَالْانْسِ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ». 5- داخل مسجدالحرام شود، و رو به كعبه دستها را بلند كرده، و بگويد: «اللَّهُمَّ إنّي أسْألُكَ فِي مَقامِي هذاٰ، وَ فِي أوَّلِ مَناسِكِي، أنْ تَقْبَلَ تَوْبَتِي، وَ أنْ تَتَجاوَزَ عَنْ خَطِيئَتِي، وَ أنْ تَضَعَ عَنِّي وِزْرِي، الْحَمْدُلِلّٰهِ الَّذِي بَلَّغَنِي بَيْتَهُ الْحَرامَ، الَّلهُمَّ إنِّي أشْهَدُ أنَّ هذا بَيْتُكَ الْحَرامُ، الَّذِي جَعَلْتَهُ مَثابَةً لِلنَّاسِ، وَ أمْناً مُبارَكاً، وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ، الَّلهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ، وَالْبَلَدَ بَلَدُكَ، وَالْبَيْتَ بَيْتُكَ، جِئتُ أطْلُبُ رَحْمَتَكَ، وَ أؤُمُّ طاعَتَكَ، مُطِيعاً لِأمْرِكَ، راضِياً بِقَدَرِكَ، أسْألُكَ مَسْألَةَ الْفَقِيرِ إلَيْكَ، الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ، الَّلهُمَّ افْتَحْ لِي أبْوابَ رَحْمَتِكَ، واسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 188

بعد خطاب كند بسوى كعبه، و بگويد: «الْحَمْدُللّٰهِ الَّذِي عَظَّمَكِ وَ شَرَّفَكِ وَ كَرَّمَكِ، وَجَعَلَكِ مَثابَةً لِلنّاسِ، و امْناً مُبٰارَكاً، وَ هُدىً لِلْعالَمِينَ». 6- مستحب است وقتى كه محاذى حجرالأسود شد، بگويد: «أشْهَدُ أنْ لاإلهَ إلَااللّٰهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لهُ، وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللّٰهِ، وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ وَاللَّاتِ وَالْعُزّىٰ، وَ بِعِبادَةِ الشَيْطانِ، وَ بِعِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعىٰ مِنْ دُونِ اللّٰهِ». و هنگامى كه نظرش به حجرالأسود افتاد متوجه بسوى او شود، و بگويد: «الْحَمْدُلِلّهِ الَّذِي هَدانا لِهٰذا، وَ ما كُنَّا لِنَهْتَدِيَ لَوْلا أنْ هَدانَا اللّٰهُ، سُبْحانَ اللّٰهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ ولا إلٰهَ إلَا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أكْبَرُ، اللّٰهُ

مناسك حج (فاضل)، ص:

189

أكْبَرُ مِنْ خَلْقِهِ، وَاللّٰهُ أكْبَرُ مِمّا أخْشىٰ وَاحْذَرُ، لٰا إلهَ إلّااللّٰهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ و لَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ، وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِي، وَ هُوَ حَيٌّ لايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ، الَّلهُمَّ صَلِّ عَلىٰ مُحَمّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ باٰرِكْ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، كَأفْضَلِ ما صَلَّيْتَ وَ بارَكْتَ وَ تَرَحَّمْتَ عَلىٰ إبْراهِيمَ وَ آلِ إبْراهِيمَ، إنَّكَ حَمِيدٌ مَجيدٌ، وَ سَلامٌ عَلىٰ جَميعِ النَّبِيِّينَ وَالمُرْسَلِينَ، وَالْحَمْدُللّٰهِ رَبِّ العالَمِينَ، ألَّلهُمَّ إنِّي اومِنُ بِوَعْدِكَ، وَأُصَدِّقُ رُسُلَكَ، وَأتَّبِعُ كِتابَكَ». 7- در روايت معتبر وارد است كه وقتى كه نزديك حجرالأسود رسيدى دستهاى خود را بلند كن، و حمد و ثناى الهى را بجا آور، و صلوات بر پيغمبر بفرست، و از خداوند عالم بخواه كه حج تو

مناسك حج (فاضل)، ص: 190

را قبول كند. پس از آن حجر را ببوس و استلام كن. و اگر بوسيدن ممكن نشد استلام كن، و اگر آن نيز ممكن نشد به آن اشاره كن و بگو: «اللَّهُمَّ أمانَتِي أدَّيْتُها، وَ مِيثْاقِي تَعاهَدْتُهُ، لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُوافاةِ، الَّلهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ، وَ عَلىٰ سُنَّةِ نَبِيِّكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، اشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّااللّٰهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، وَ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ، آمَنْتُ بِاللّٰهِ، وَ كَفَرْتُ بِالْجِبْتِ وَالطاغُوتِ، وَاللَّاتِ وَالْعُزّىٰ، وَ عِبادَةِ الشَّيْطانِ، وَ عِبادَةِ كُلِّ نِدٍّ يُدْعىٰ مِنْ دُونِ اللّٰهِ». و سپس بگو: «اللَّهُمَّ إلَيْكَ بَسَطْتُ يَدِي، وَ فِيما عِنْدَكَ عَظُمَتْ رَغْبَتِي، فَاقْبَلْ سُبْحَتِي، وَاغْفِرْلِي وَارْحَمْنِي، الَّلهُمَّ إنِّي أعُوذُ بِكَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 191

مِنَ الْكُفْرِ وَالْفَقْرِ، وَ مَواقِفِ الْخِزْيِ فِي الدُّنْيا وَالْآخِرَةِ».

مستحبات ديگر مكه

مسألۀ 476-- آداب و مستحبات ديگر در مكۀ معظمه

از اين قرار است: 1- زياد ذكر خدا كردن، و خواندن قرآن. 2- ختم كردن قرآن. 3- خوردن از آب زمزم، و بعد از خوردن اين دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً، وَرِزْقاً واسِعاً، وَشِفاءً مِنْ كُلِّ داءٍ وَسُقْمٍ» و نيز بگويد: «بسْمِ اللّٰهِ وَبِاللّٰهِ وَالشُّكْرُ لِلّٰهِ». 4- نظر كردن به كعبه، و بسيار تكرار كردن

مناسك حج (فاضل)، ص: 192

آن. 5- در هر شبانه روز ده مرتبه طواف كردن؛ در اول شب سه طواف، و در آخر شب سه طواف، و پس از دخول صبح دو طواف، و بعد از ظهر دو طواف.

مسألۀ 477-- مستحب است بعد از فراغ از حج در صورت امكان يك عمرۀ مفرده انجام دهد، و هنگام خروج از مكه طواف وداع انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 193

طواف

اشاره

مسألۀ 478-- طواف يعنى هفت مرتبه دور خانه خدا (كعبه) گشتن، به گونه اى كه شرحش مى آيد.

و هر دور را به عربى «شوط» مى گويند.

مسألۀ 479-- طواف از اركان عمرۀ تمتع است، و اگر كسى عمداً تا وقت باقى است آن را انجام ندهد عمرۀ او باطل مى شود. چه عالم به مسأله باشد يا جاهل.

مسألۀ 480-- كسى كه طواف را عمداً ترك كند و عمرۀ خود را باطل كند به احتياط واجب بايد حج إفراد بجا آورد، و پس از آن عمرۀ مفرده انجام دهد، و اگر حج واجب بجا مى آورده در سال بعد نيز حج را اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 194

مسألۀ 481-- وقت طواف در عمرۀ تمتع تا زمانى است كه اگر آن را با اعمال بعد از آن انجام دهد بتواند به وقوف ركنى عرفات برسد.

مسألۀ 482--

طواف بايد قبل از سعى انجام شود.

و اگر اين ترتيب به هر دليل حتى از روى فراموشى مراعات نشود مجزى نبوده و به احتياط واجب بايد سعى و تقصير را بعد از طواف و نماز آن اعاده كند.

مسألۀ 483-- شخص مى تواند قبل از اينكه طواف واجب خود را بجاآورد طواف نيابى انجام دهد و صحيح است، هر چند بنابر احتياط نمى تواند طواف مستحبى بجاآورد.

مسألۀ 484-- اگر كسى طواف را به هر جهت باطل انجام داده و بدون توجه به بطلان آن، اعمال بعد از آن را انجام داده و بعد از تقصير متوجه شده، بايد طواف و نماز آن را اعاده كند، و

مناسك حج (فاضل)، ص: 195

به احتياط واجب سعى و تقصير را نيز اعاده كند، و تا تقصير نكرده محرمات احرام را مراعات كند.

مسألۀ 485-- اگر بعد از طواف شك كند كه شرايط صحت طواف را مراعات كرده يا خير، طواف او صحيح است. و همين طور اگر در اثناى طواف نسبت به دورهاى انجام شده چنين شكى كند چنانچه غافل از شرايط نبوده طواف صحيح است. و در غير اين صورت بايد طواف را تمام كند.

مسألۀ 486-- كسى كه طواف عمرۀ تمتع را فراموش كند يا باطل انجام دهد هر وقت يادش آمد اگر چه بعد از اعمال منى يا بعد از ماه ذى الحجه باشد بايد آن را بجاآورد، و بعد از نماز طواف، سعى و تقصير را بنابر احتياط اعاده كند. و اگر خودش نتواند شخص مورد اطمينان را نايب كند تا برايش انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 196

مسألۀ 487-- كسى كه به خاطر بيمارى يا پيرى قدرت بر

انجام طواف نداشته باشد طواف او به ترتيب ذيل انجام مى شود: 1- او را بر دوش گرفته به گونه اى كه در صورت امكان پاهاى او به زمين كشيده شود طواف دهند. 2- او را با تخت روان (طبق) طواف دهند. 3- اگر دو صورت فوق ممكن نباشد نايب بگيرد.

مسألۀ 488-- بيمار يا ناتوان را كه طواف مى دهند بايد شرايط صحت طواف را تا جايى كه ممكن است مراعات كنند.

مسألۀ 489-- كسى كه مقدارى از طواف را مى تواند بجاآورد ولى از انجام تمام آن معذور است بايد طبق فرض سابق عمل كند، و در صورت نيابت بايد براى كل طواف نياب بگيرد نه

مناسك حج (فاضل)، ص: 197

بعضى از دورهاى آن.

مسألۀ 490-- كسى كه فكر مى كرده مى تواند تمام طواف را انجام دهد اگر بعد از شوط چهارم از انجام بقيۀ طواف به طور كلى عاجز شد مى تواند براى انجام بقيۀ آن نايب بگيرد. و در اين فرض هم نايب و هم خودش نماز طواف را بخواند. و اگر قبل از شوط چهارم عاجز شد بايد براى كل طواف نايب بگيرد، و نيابت براى مقدار باقى مانده در اين فرض صحيح نيست.

مسألۀ 491-- شخص حتى در حال اختيار مى تواند طواف را پياده يا سواره، يا مقدارى از آن را پياده و مقدارى را سواره بجاآورد. ولى نمى تواند مقدارى را خود بجا آورد و براى باقيماندۀ آن نايب بگيرد. لذا فرض سابق در موردى است كه خودش نتواند سواره يا بعد از مقدارى استراحت طواف را تمام كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 198

مسألۀ 492-- شخص مى تواند در حال طواف به هر صورت كه خواست حركت كند، يعنى مى تواند

آهسته برود يا تند برود يا حتى بدود. ولى بهتر است به طور متعارف راه برود.

مسألۀ 493-- صحبت كردن، خوردن و آشاميدن و خواندن شعر در طواف اشكالى ندارد، هر چند مكروه است. امّا ذكر، دعا و خواندن قرآن در طواف مستحب است.

مسألۀ 494-- همراه داشتن پول غير مخمس يا اموال غصبى يا پاگذاشتن روى لباس احرام ديگران كه موجب اذيت آنها شود يا روى اشيايى كه در مطاف افتاده موجب بطلان طواف نمى شود.

مسألۀ 495-- در مواردى كه حكم به تكميل و اعادۀ طواف شده است به احتياط واجب بايد ابتدا طواف سابق تكميل شود و بعد نماز آن خوانده

مناسك حج (فاضل)، ص: 199

شود، بعد طواف و نماز آن اعاده شود.

مسألۀ 496-- اگر بعد از تمام شدن اعمال عمرۀ مفرده يا عمرۀ تمتع يا حج تمتع متوجه شده طواف او باطل بوده بايد علاوه بر اعادۀ طواف و نماز طواف، به احتياط واجب اعمال مترتبۀ بر آن را نيز اعاده كند.

مسألۀ 497-- پوشيدن لباس هر چند بر محرم حرام است اما براى طواف ضرر ندارد، و حتى در طواف عمرۀ تمتع يا مفرده هم اگر با لباس طواف كند، طواف او صحيح است. و همين طور اگر بعداً متوجه شود طواف او باطل بوده، مى تواند با لباس طواف كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 200

شرايط صحت طواف
اشاره

درصحت طواف رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- طهارت. 3- ستر عورت. 4- مختون بودن. 5- انجام هفت دور متوالى و پى در پى. 6- شروع طواف از حجرالأسود و ختم به آن. 7- محدودۀ طواف. 8- جهت گردش به دور كعبه.

نيت

مسألۀ 498-- شخص بايد قصد طواف معينى را داشته باشد. مثلًا بداند طوافى را كه انجام

مناسك حج (فاضل)، ص: 201

مى دهد طواف عمرۀ مفرده يا عمرۀ تمتع يا حج تمتع يا طواف نساء يا طواف مستحبى است. و لازم نيست نيت را به زبان بياورد يا حتى به قلب خطور دهد.

مسألۀ 499-- طواف نيز مانند ساير عبادات بايد با قصد قربت انجام شود. يعنى عمل را براى خدا يا براى اطاعت امر خدا يا براى ترس از جهنم و رسيدن به بهشت و ثواب بجاآورد. و اگر ريا كند يعنى براى غير خدا انجام دهد باطل است.

مسألۀ 500-- اگر كسى به قصد طواف مقدارى از آن را انجام دهد و فكر كند كه چون مى بايست نيت را به زبان مى گفته و طواف او باطل است طواف را رهاكند، و بلافاصله با گفتن نيت از نو طواف كند. طواف او اشكال پيدا مى كند.

مسألۀ 501-- ريا در حين عمل گر چه نسبت به بعضى از اشواط يا خصوصيات باعث بطلان

مناسك حج (فاضل)، ص: 202

عمل مى شود. اما ريا بعد از عمل موجب بطلان آن نمى شود.

مسألۀ 502-- افرادى كه در طواف به ديگران كمك مى كنند يا آنها را طواف مى دهند. اگر خودشان نيز قصد طواف كنند، طواف هر دو صحيح است. مشروط بر اينكه قصد ارتكازى طواف تا آخر طواف باقى باشد.

مسألۀ 503--

چون طواف از عبادات است بايد نيت و قصد قربت- ولو بصورت ارتكازى- تا آخر عمل باقى باشد، لذا اگر در بين طواف بطور كلى غافل شود، يا اگر سواره او را طواف مى دهند خوابش ببرد، طواف او اشكال دارد و حكم آن حكم سرزدن حدث در بين طواف است، كه در مسألۀ 509 خواهد آمد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 203

طهارت
اشاره

طهارت شامل موارد ذيل است: 1- طهارت از حدث اصغر و اكبر. 2- طهارت لباس و بدن.

طهارت از حدث اصغر و اكبر

مسألۀ 504-- در طواف واجب- حتى در عمره و حج مستحبى- طهارت از حدث اصغر و اكبر شرط است. و طواف بدون طهارت باطل است، اگر چه از روى جهل يا فراموشى باشد.

مسألۀ 505-- اگر اميد برطرف شدن عذر را دارد نمى تواند با تيمم طواف كند. بلكه بايد صبر كند تا وقت تنگ شود، يا از رفع عذر مأيوس شود.

مسألۀ 506-- اگر از انجام غسل يا وضو معذور باشد بايد تيمم كند. و اگر تيمم بدل از غسل كرد و بعد حدث اصغر عارض شد اگر بتواند بايد وضو

مناسك حج (فاضل)، ص: 204

بگيرد، والّا بدل از وضو تيمم كند.

مسألۀ 507-- اگر محدث فراموش كند كه غسل بر گردن اوست اگر غسل واجب ديگرى قبل از طواف انجام داده باشد كفايت كرده و عملش صحيح است. و الّا طواف باطل است.

مسألۀ 508-- اگر در بين طواف شك كند كه طهارت داشته يا خير، مسأله سه صورت دارد:

اول-- حالت سابق خود را بداند كه طاهر بوده، در اين فرض جايز است طواف را تمام كند، و براى اتمام آن وضو واجب نيست، و اعادۀ طواف نيز لازم نيست. و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از آن.

دوم-- حالت سابق خود را بداند كه محدثى بوده. در اين فرض ظاهراً هر مقدار از طواف را كه انجام داده محكوم به بطلان است، چه شك

مناسك حج (فاضل)، ص: 205

بعد از دور چهارم عارض شده باشد يا قبل از

آن، و بايد بعد از وضو از نو طواف كند.

سوم-- حالت سابق خود را نداند، كه در اين صورت به احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، و پس از آن طواف و نماز آن را اعاده كند. و در اين صورت فرقى نيست كه شك بعد از دور چهارم باشد يا قبل از آن عارض شده باشد.

مسألۀ 509-- اگر در بين طواف حدث عارض شود مسأله چهار صورت دارد:

اول-- حدث قبل از رسيدن به نصف طواف باشد، كه در اين صورت طواف باطل مى شود، و بايد بعد از تحصيل طهارت آن را از سر بگيرد.

خواه محدث شدن اختيارى باشد يا بدون اختيار.

دوم-- پس از رسيدن به نصف و قبل از تمام شدن دور چهارم باشد، كه در اين صورت بنابر

مناسك حج (فاضل)، ص: 206

احتياط واجب پس از وضو طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، و دوباره طواف ديگر كند و نماز آن را نيز بخواند، خواه حدث با اختيار باشد يا بدون اختيار.

سوم-- بعد از تمام شدن دور چهارم اختياراً خود را محدث كند، كه در اين صورت نيز مثل صورت دوم احتياط كند.

چهارم-- پس از تمام شدن دور چهارم بى اختيار محدث شود. كه در اين صورت پس از تحصيل طهارت طواف را از آنجايى كه محدث شده تمام كند و صحيح است. و در اين مسأله فرقى بين حدث اصغر و اكبر نيست.

مسألۀ 510-- كسى كه سواره او را طواف مى دهند بايد توجه داشته باشد كه در حال طواف خوابش نرود، و اگر خوابيد حكم مسألۀ قبل را دارد.

مناسك حج (فاضل)،

ص: 207

مسألۀ 511-- اگر بعد از طواف يقين كند كه در بين طواف محدث شده، ولى نداند دور چندم بوده طواف او باطل است، و بايد پس از تحصيل طهارت طواف را اعاده كند.

مسألۀ 512-- بيمارى كه پى در پى حدث از او سر مى زند اگر بين دو حدث به مقدارى وقت دارد كه بتواند با بدن و لباس پاك طواف كند بايد در آن وقت طواف را انجام دهد. و الّا چنانچه مشقت نداشته باشد براى هر بار كه حدث از او سرمى زند خود را تطهير كند و وضو بگيرد، و براى نماز هم وضو بگيرد، و بنابر احتياط واجب نايب هم بگيرد.

مسألۀ 513-- اگر قبل از طواف شك كند كه طاهر است يا خير، چنانچه قبلًا طاهر بوده محكوم به طهارت است، و لازم نيست وضو بگيرد يا غسل كند. و اگر قبلًا محدث بوده بايد بعد از تحصيل

مناسك حج (فاضل)، ص: 208

طهارت طواف كند.

مسألۀ 514-- اگر بعد از تمام شدن طواف شك كند كه طاهر است يا خير، طواف او صحيح است. ولى براى اعمال بعد طبق مسأله قبل عمل كند.

مسألۀ 515-- كسى كه از انجام وضو يا غسل و تيمم معذور است بايد نايب بگيرد. ولى زن حائض و نفساء احكام جداگانه اى دارد كه بيان مى شود.

مسألۀ 516-- زن حائض و نفساء نمى تواند طواف كند يا نايب بگيرد. بلكه اگر فرصت انجام طواف را بعد از پاك شدن تا قبل از وقوف ركنى عرفات نداشت حج او تبديل به إفراد مى شود. كه احكام آن قبلًا بيان شد.

مسألۀ 517-- اگر زن به گمان پاك شدن غسل كرد و طواف انجام

داد. و بعد خونى ديد كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 209

محكوم به حيض بود و معلوم شد كه طواف انجام شده در حال حيض صورت گرفته طواف او باطل است. و اگر امكان تدارك آن بعد از پاك شدن و قبل از وقوف ركنى عرفات نباشد حج او بدل به إفراد مى شود.

مسألۀ 518-- اگر زن در طواف عمرۀ تمتع قبل از سه دور و نيم حائض شد و امكان تدارك آن بعد از پاك شدن و قبل از وقوف ركنى عرفات نباشد حج او بدل به إفراد مى شود.

مسألۀ 519-- اگر بعد از سه شوط و نيم و قبل از پايان دور چهارم حائض شد بايد طواف را رها كند، و احتياطاً و رجاءاً سعى و تقصير را انجام دهد، و احتياطاً محرمات احرام را رعايت كند، و وقت رفتن به عرفات احتياطاً و رجاءاً به نيت حج تمتع محرم شود، و اعمال حج را به قصد ما فى الذمه- اعم از حج إفراد يا تمتع- انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 210

و پس از پاك شدن بنابر احتياط ابتدا طواف ناقص را تمام و نماز آن را بخواند، و سعى و تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند، و بعد طواف و نماز طواف آن را بخواند، و سعى و تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند، و بعد طواف و نماز طواف و سعى حج را و طواف و نماز طواف نساء را انجام دهد، و احتياطاً يك عمرۀ مفرده انجام دهد.

مسألۀ 520-- اگر بعد از شوط چهارم حائض شد و امكان تدارك آن را بعد از پاك شدن و قبل از وقوف ركنى عرفات نداشت

سعى و تقصير عمرۀ تمتع را انجام دهد. و بعد براى حج تمتع محرم شود، و بعد از پاك شدن اول تتمۀ طواف سابق و نماز آن را بجا آورد، و احتياطاً سعى و تقصير را نيز اعاده كند، و سپس طواف حج و نماز و اعمال بعد از آن را بجاآورد.

مسألۀ 521-- زنى كه مسأله حيض را نمى داند و

مناسك حج (فاضل)، ص: 211

بعد از پاك شدن از حيض به خيال اين كه جنب است نيت غسل جنابت بكند چون اشتباه در تطبيق داشته و مى خواسته وظيفه فعليۀ خود را انجام دهد، طاهر و اعمالش صحيح است.

مسألۀ 522-- كسى كه در حين طواف محدث شود و به طواف خود ادامه بدهد اگر جاهل قاصر بوده حج او صحيح است، ولى بايد طواف و نماز طواف و بنابر احتياط سعى را اعاده كند، و اگر طواف عمره بوده تقصير را هم اعاده كند. و در مورد كيفيت جبران عمل، طبق مسأله 509 عمل كند.

مسألۀ 523-- در فرض سابق چنانچه با ترديد نسبت به صحت عمل يا از روى جهل تقصيرى طواف را ادامه داده، در برخى از موارد به طورى كه در مسأله 509 گذشت طواف باطل است و بايد اعاده شود، و اگر اعاده نكرد حج او باطل

مناسك حج (فاضل)، ص: 212

است. و اگر در طواف نساء بوده حج مطلقاً صحيح است، ولى بايد طواف نساء را طبق مسأله 509 خودش يا نايبش انجام دهد، و تا طواف نساء انجام نشده از همسر اجتناب كند.

مسألۀ 524-- خونى كه محكوم به حيض و نفاس نباشد استحاضه است، و بايد طبق احكام استحاضه عمل

شود، و براى طواف و نماز طواف هم اعمال مربوط به نمازهاى خود را تكرار كند.

مثلًا در استحاضۀ كثيره علاوه بر سه غسل براى نمازهاى يوميه، يك غسل براى طواف، و يك غسل براى نماز طواف انجام دهد.

مسألۀ 525-- اگر مستحاضه به وظيفۀ خود عمل كند و مشغول طواف شود و دو مرتبه خون خارج شود چنانچه خون وى استمرار داشته و زن مسائل شرعى عدم سرايت خون را رعايت كند وظيفه اى ندارد، ولى اگر خون قطع بوده و بعد دو

مناسك حج (فاضل)، ص: 213

مرتبه خارج شده احكام حدث در حين طواف را دارد. كه در مسأله 509 گذشت.

مسألۀ 526-- مستحاضه اگر براى نماز يوميه يا طواف طبق وظيفه اش غسل كرده يا وضو گرفته و بعد از آن خون وى قطع شده، مى تواند با همان غسل يا وضو طواف و نماز آن را بجا آورد.

مسألۀ 527-- اگر خون مستحاضه قطع نمى شود بايد بلافاصله بعد از غسل طواف را شروع كند، بنابراين لازم است در نزديكيهاى مسجدالحرام غسل كند بطورى كه بلافاصله بعد از غسل مشغول طواف شود.

مسألۀ 528-- براى مستحاضه يك غسل در طواف و نماز آن كفايت نمى كند، مگر اينكه بعد از غسلى كه براى طواف انجام مى دهد تا زمان نماز طواف خون قطع شده باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 214

طهارت بدن و لباس

مسألۀ 529-- بدن و لباس در طواف بايد پاك باشد، و ظاهر آن است كه حتى نجاساتى كه در نماز معفو است در لباس و بدن او نباشد.

مسألۀ 530-- اگر در اثناء طواف احتمال قوى بدهد لباس يا بدن او نجس شده ولى اعتنا نكند، و بعد از طواف يقين كند

كه در اثناء طواف بدن و لباس او نجس شده، طوافش صحيح است.

مسألۀ 531-- اگر فراموش كند كه لباس يا بدن او نجس است و طواف كند و بعد از طواف يا در بين نماز يادش بيايد طواف او صحيح است، ولى نماز را بايد با تطهير لباس و بدن بخواند، هر چند مستحب است طواف و نماز آن را اعاده كند. و اگر بعد از نماز طواف يادش بيايد تنها اعادۀ نماز كافى است.

مسألۀ 532-- اگر شك داشته باشد كه لباس يا

مناسك حج (فاضل)، ص: 215

بدن او نجس است چنانچه بداند قبلًا پاك بوده يا حالت سابقۀ آن را نداند محكوم به طهارت است و مى تواند با آن طواف كند، اما اگر بداند كه قبلًا نجس بوده نمى تواند طواف كند مگر اينكه آن را تطهير كند.

مسألۀ 533-- اگر در حين طواف بدن يا لباس شخص نجس شود بايد بعد از تطهير بدن و تطهير يا تعويض لباس طواف را از همان جا ادامه دهد.

مسألۀ 534-- اگر در حين طواف متوجه شود كه بدن يا لباس او نجس است و نداند كه آيا نجاست حادث شده يا در اول طواف وجود داشته حكم مسأله قبل را دارد. و همين طور اگر بداند كه از اول طواف وجود داشته، و در اين فرض بنابر احتياط مستحب طواف و نماز آن را اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 216

مسألۀ 535-- اگر بعد از طواف متوجه شد كه در حال طواف بدن يا لباس او نجس بوده است طوافش بنابر اظهر صحيح است.

مسألۀ 536-- تطهير بدن و تعويض لباس در خون قروح و جروح لازم است،

بلى اگر تطهير خون قروح و جروح براى فرد مشقت داشته باشد و امكان تأخير انداختن طواف تا رفع مشقت و تطهير نباشد. لازم نيست بدن را تطهير كند.

ستر عورت

مسألۀ 537-- در طواف ستر عورت واجب است، و اگر بدون ستر عورت طواف كند باطل است.

مسألۀ 538-- ساتر در طواف بنابر احتياط مستحب بايد شرايط لباس نمازگزار را داشته باشد، و بنابر احتياط واجب بايد مباح باشد. ولى لباسهاى ديگر (غيرساتر) اگر غصبى باشد

مناسك حج (فاضل)، ص: 217

مضربه طواف نيست.

مسألۀ 539-- در طواف عمرۀ تمتع و عمرۀ مفرده لازم نيست حتماً با لباس احرام طواف كند و اگر با لباس دوخته نيز طواف كند طواف او صحيح است.

مسألۀ 540-- زن در طواف بايد بدن خود را از نامحرم بپوشاند، و حتى روى پا تا مچ پا بايد پوشيده شود، ولى اگر پوشيده نشود ضررى براى طواف ندارد.

مسألۀ 541-- اگر در طواف مقدارى از مو يا بدن زن ظاهر باشد طواف صحيح است، هر چند به جهت عدم حفظ از نامحرم گناهكار است.

مختون بودن

مسألۀ 542-- طواف افراد ذكور اگر ختنه نشده باشند باطل است، حتى اگر بالغ نباشند. بنابراين

مناسك حج (فاضل)، ص: 218

طواف كودكان مميز ختنه نشده باطل، و طواف كودكان غير مميز ختنه نشده احتياطاً باطل است.

مسألۀ 543-- اگر كودك ختنه شده به دنيا آيد، لازم نيست ختنه شود، و طواف او صحيح است.

مسألۀ 544-- اگر غير مختون محرم شود، احرام او صحيح است، ولى براى طواف بايد ختنه شود، و اگر قبل از ختنه شدن طواف كند طواف او حتى طواف نساء باطل است، و نمى تواند با زن نزديكى يا ازدواج كند.

مسألۀ 545-- اگر فرد غير مختون باشد و ختنه شدن براى او ضرر داشته باشد در صورت حصول استطاعت بايد محرم شود و خودش طواف كند و نايب

هم بگيرد. و هم خودش نماز طواف بخواند و هم نايب. و چنانچه هر دو با هم طواف كنند فقط خودش نماز طواف بخواند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 219

انجام هفت دور متوالى و پى در پى

مسألۀ 546-- همان گونه كه قبلًا بيان شد طواف مشتمل بر هفت دور است، و اگر عمداً كمتر يا بيشتر شود باطل است.

مسألۀ 547-- اگر عمداً از ابتدا قصد كند كه كمتر از هفت دور يا بيشتر بجاآورد طواف او باطل است، اگر چه هفت دور انجام دهد. و اگر قصد انجام كمتر يا بيشتر از روى جهل و غفلت و فراموشى نيز باشد به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.

مسألۀ 548-- اگر از ابتدا قصد هفت دور داشته، ولى در اثنا قصد كمتر يا بيشتر كند. از همانجا كه قصد كرده طواف او باطل مى شود. و بايد با قصد هفت دور طواف را از همانجا تكميل كند. و اگر با همين قصد بيشتر از هفت دور بجاآورد طواف باطل است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 220

مسألۀ 549-- اگر از ابتدا قصد بيش از هفت دور كند اما قصدش اين باشد كه هفت دور را به عنوان واجب و مقدار اضافى را مستحبى يا تبرعى بجاآورد اشكالى ندارد. كمااينكه اگر بعد از انجام هفت دور طواف واجب يك دور يا بيشتر را به گمان استحباب به آن اضافه كند طواف او صحيح است.

مسألۀ 550-- قِران «1» در طوافِ واجب جايز نيست، و در طوافِ مستحب مكروه است.

مسألۀ 551-- اگر از ابتداى طواف قصد قران داشته باشد احتياط در اعادۀ طواف است. اما اگر بعد از تمام شدن طواف اول قصد قران كند طواف او صحيح است.

______________________________

(1)- قِران،

يعنى دو طواف را بدون فاصلۀ نماز طواف پشت سر هم بجاآوردن.

مناسك حج (فاضل)، ص: 221

مسألۀ 552-- اگر يك دور يا بيشتر به طواف اضافه كند به قصد اينكه مابقى را طواف ديگرى قرار دهد حكم قران را دارد كه حرام است.

مسألۀ 553-- اگر از ابتدا يا در اثناى طواف قصد بيش از هفت دور كند به نيت اين كه مقدار اضافه طواف مستقلى باشد موجب بطلان طواف او مى شود، و به احتياط واجب بايد اعاده كند.

مسألۀ 554-- اگر سهواً بيش از يك دور به طواف اضافه كند احتياط آن است كه به قصد قربت و بدون قصد استحباب يا وجوب آن را به هفت دور برساند. و دو ركعت نماز قبل از سعى و دو ركعت بعد از سعى بجا آورد، و به احتياط مستحب دو ركعت بعد از سعى را براى غير فريضه قرار دهد.

مسألۀ 555-- اگر سهواً كمتر از يك دور به طواف اضافه كرده، آن را رها كند و طوافش صحيح

مناسك حج (فاضل)، ص: 222

است.

مسألۀ 556-- اگر عمداً مقدارى به طواف اضافه كند، مثلًا پس از پايان دور هفتم از حجرالاسود تا مقام ابراهيم را به قصد طواف برود طوافش باطل است.

مسألۀ 557-- اگر به گمان اينكه مقدارى از طواف را اشتباه انجام داده، همان مقدار را به جاآورد و سپس معلوم شود كه آن مقدار اوليه باطل نبوده طواف او باطل است.

مسألۀ 558-- اگر به گمان اينكه طواف 14 دور است با قصد 14 دور طواف نموده، طواف او باطل است.

مسألۀ 559-- اگر از ابتدا قصد انجام دادن كمتر از هفت دور را داشته باشد طواف او

باطل است. و اگر با قصد هفت دور شروع كند ولى كمتر از هفت دور بجا آورد، اگر موالات عرفيه بهم

مناسك حج (فاضل)، ص: 223

بخورد حكم قطع طواف را دارد.

مسألۀ 560-- به احتياط واجب در طواف موالات عرفيه بايد رعايت شود. يعنى بايد هفت دور عرفاً به صورت متوالى و پى در پى انجام شود، به طورى كه يك عمل محسوب شود. بنابراين نبايد بين شوطها و اجزاء طواف آنقدر فاصله ايجاد شود كه عرفاً پى در پى شمرده نشود.

مسألۀ 561-- براى رفع خستگى در بين طواف جايز است بنشيند يا دراز بكشد، مشروط بر اينكه موالات عرفيه بهم نخورد. و اگر استراحت آن قدر طولانى شد كه موالات عرفيه بهم بخورد طواف را تمام كند و نماز آن را بخواند، سپس احتياطاً يك طواف ديگر بجاآورد.

مسألۀ 562-- شخص تا مطمئن نشده كه موالات عرفيه بهم خورده نمى تواند طواف را از سربگيرد. و بايد همان طواف را ادامه دهد، هر

مناسك حج (فاضل)، ص: 224

چند قبل از سه دور و نيم باشد.

مسألۀ 563-- اگر عمداً يك يا چند دور از طواف كم كند واجب است آن را اتمام كند، و اگر اتمام نكند حكم كسى را دارد كه عمداً طواف را ترك كند. خواه عالم به مسأله باشد يا جاهل.

مسألۀ 564-- احتياط مستحب آن است كه طواف واجب را قطع نكند. و قطع طواف به اين نيست كه قصد قطع طواف را بكند. بلكه به اين است كه موالات را بهم بزند.

مسألۀ 565-- اگر طواف را قطع كند و قبل از فوت موالات عرفيه طواف ديگرى را شروع كند طوافش باطل است،

و بايد طواف اول را طبق احكام قطع طواف انجام دهد، و اعمال پس از آن را بجا آورد.

مسألۀ 566-- اگر فرد به هر علتى طواف خود را قطع كند و دومرتبه شروع به طواف كند، اگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 225

طواف دوم را به قصد ما فى الذمه- اعم از اتمام يا اعاده- بجا آورد صحيح است. و در غير اين صورت احتياطاً طواف اول را اگر بعد از دور چهارم قطع كرده تكميل كند و نماز آن را بخواند، و سعى و تقصير را اگر بجا آورده بنابر احتياط واجب اعاده كند.

مسألۀ 567-- اگر سهواً مقدارى از طواف را كم كند و قبل از بهم خوردن موالات متوجه شود بايد آن را تكميل كند. و اگر بعد از بهم خوردن موالات متوجه شود بايد طبق احكام قطع طواف عمل كند. واگر اصلًا متوجه نشود تا به وطن برگردد در صورت امكان بايد خودش وگرنه نايبش طواف را طبق احكام قطع انجام دهد.

مسألۀ 568-- احكام قطع طواف به شرح زير است:

1-- بعد از قطع طواف و قبل از بهم خوردن

مناسك حج (فاضل)، ص: 226

موالات عرفيه مجدداً قصد انجام طواف كند، در اين صورت بايد طواف را تكميل كند، و نمى تواند طواف را از سربگيرد.

2-- قبل از سه دور و نيم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت طواف قبلى باطل است، و بايد طواف را اعاده كند.

3-- بعد از سه دور و نيم و قبل از پايان دور چهارم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت بايد طواف ناقص را تكميل كند،

و پس از خواندن نماز آن، طواف را اعاده كند.

4-- بعد از دور چهارم طواف را قطع كند، و موالات عرفيه بهم بخورد، در اين صورت بايد طواف را تكميل كند.

مسألۀ 569-- لازم نيست از همان نقطه كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 227

طواف را قطع كرده طواف را تكميل كند. بلكه اگر از محاذات آن ادامه دهد كفايت مى كند و صحيح است. همانطور كه مى تواند قبل از نقطه اى كه قطع شده با نيت اين كه محل قطع طواف، ابتداى تكميل طواف او باشد مشغول طواف شود.

مسألۀ 570-- قطع طواف به جهت شركت در نماز جماعت يا خواندن نماز در وقت فضيلت آن مانعى ندارد. و اگر وقت نماز تنگ باشد واجب است طواف را قطع كند. و سپس طواف را طبق احكام قطع بجا آورد.

مسألۀ 571-- اگر از ادامۀ طواف به دليلى معذور شد- مثلًا محدث يا بيهوش شد، يا نماز جماعت برقرار شد، يا مأموران حرم مشغول شستشوى مطاف شدند- طبق احكام قطع طواف عمل كند.

مسألۀ 572-- اگر در حال سعى يادش آمد كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 228

طواف را ناقص انجام داده بايد سعى را رها كند و طواف را تكميل كند و پس از نماز آن، سعى را تكميل كند، و اگر طواف اول را كمتر از سه دور ونيم بجا آورده، پس از تكميل طواف به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.

مسألۀ 573-- كسى كه در بين سعى متوجه شود طواف را بيش از هفت دور انجام داده است، بنابر احتياط سعى را رها كند، سپس طواف و اعمال بعد از آن را اعاده كند.

مسألۀ 574-- كسى كه پياده

طواف مى كند بايد قدمها را به اختيار خودش بردارد. لذا اگر او را بى اختيار ببرند- يعنى طورى حركت دهند كه قدم برداشتن به اختيار او نباشد- بايد برگردد واز همان جا طواف را به اختيار خود ادامه دهد.

مسألۀ 575-- بنابر آنچه در مسأله قبل ذكر شد اگر ازدحام و فشار جمعيت باعث شود كه به جلو

مناسك حج (فاضل)، ص: 229

برود يا به چپ و راست متمايل شود ولى قدمها را به اختيار خود بردارد ضررى به طواف نمى زند.

مسألۀ 576-- همان گونه كه گذشت كسى كه مقدارى از طواف را بى اختيار انجام داده بايد برگردد و از همانجا طواف را ادامه دهد. و اگر آن دور را رها كند و از حجرالاسود آن دور را شروع كند طواف او اشكال دارد. بلى اگر اعاده از همان مكان مستلزم عسر و حرج باشد و وقت خلوت هم پيدا نكند كه تمام طواف را به اختيار خود بجاآورد مى تواند به همين طواف اكتفا كند و صحيح است.

مسألۀ 577-- كسى كه مى داند در اثناى طواف مقدارى از آن بدون اختيار انجام مى شود نمى تواند از ابتدا قصد كند كه آن مقدار را به عنوان سواره طواف كند. بلكه بايد طواف را شروع كند و اگر به كلى سلب اختيار از او نشود

مناسك حج (فاضل)، ص: 230

طواف صحيح است. و اگر سلب اختيار شد در صورت امكان جبران كند، و اگر جبران مستلزم عسر و حرج باشد و نتواند در وقت خلوت طواف كند طواف او صحيح است.

مسألۀ 578-- كسى كه مى داند مقدارى از طواف را بى اختيار انجام مى دهد نمى تواند نايب بگيرد، بلكه بايد خودش طبق مسأله قبل

انجام دهد.

مسألۀ 579-- شك در دورهاى طواف موجب بطلان طواف است. بنابراين اگر قبل از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه دور ششم است يا هفتم، يا دور هفتم است يا هشتم و ... طواف او باطل است.

مسألۀ 580-- ظن و گمان در عدد دورها حكم شك را دارد.

مسألۀ 581-- كسى كه در حال طواف در تعداد دورها شك كند نبايد در حال شك طواف را

مناسك حج (فاضل)، ص: 231

ادامه دهد. بلكه بايد فكر كند و اگر به يك طرف شك اطمينان پيدا كرد طبق آن عمل كند، و الّا طواف را از ابتدا شروع كند.

مسألۀ 582-- اگر بعد از انصراف از طواف و داخل شدن در نماز طواف در تعداد دورهاى طواف شك كند به شك خود اعتنا نكند و طواف صحيح است، بلكه ظاهراً شك بعد از انصراف و قبل از داخل شدن در نماز هم همين حكم را دارد.

مسألۀ 583-- اگر بعد از رسيدن به حجرالاسود شك كند كه هفت دور زده يا بيشتر، به شك خود اعتنا نكند، و طوافش صحيح است.

مسألۀ 584-- اگر از گفتۀ ديگرى اطمينان پيدا كند كه دور چندم طواف او است مى تواند طبق اطمينان خود عمل كند، ولى اگر اطمينان پيدا نكرد نمى تواند به گفتۀ او عمل كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 232

مسألۀ 585-- شخصى كه در شمارش شوطهاى طواف به گفتۀ همراهش اعتماد كرد چنانچه بعد از انصراف از طواف در عدد شوطها شك كند، به آن اعتنا نكند و طواف محكوم به صحت است.

مسألۀ 586-- كثيرالشك به شك خود اعتنا نكند، و طبق حكم كثيرالشك در نماز عمل كند، و احتياط در

اين است كه كسى را بگمارد تا تعداد اشواط را به او بگويد و طبق آن عمل كند.

شروع طواف از حجرالأسود و ختم به آن

مسألۀ 587-- لازم است طواف را عرفاً از حجرالاسود شروع و به آن ختم كند. و با توجه به اينكه محدودۀ مقابل حجرالاسود نسبتاً وسيع است، لذا از هر نقطه طواف را شروع كرد صحيح است، مشروط بر اينكه در محاذات همان نقطه طواف را تمام كند. و براى تعيين محاذات از

مناسك حج (فاضل)، ص: 233

دقتهاى اهل وسواس اجتناب كند.

مسألۀ 588-- لازم نيست كه در كنار حجرالاسود نيت طواف كند. بلكه اگر قبل از آن قصدش اين باشد كه طواف خود را از مقابل حجرالاسود شروع مى كنم كافى است.

مسألۀ 589-- لازم نيست در بين طواف براى هر دور محاذات حجرالاسود را تعيين كند. بلكه اگر براى تعيين محاذات آنگونه كه اهل سنت و برخى از افراد نادان دقتهاى وسواسى مى كنند عمل كند موجب اشكال مى شود.

مسألۀ 590-- اگر طواف را قبل از حجرالاسود شروع كند و به همانجا ختم كند طواف باطل است. اگر چه در مصداق اشتباه كند. مثلًا به گمان اينكه حجرالاسود در ركن يمانى است طواف را از آنجا شروع كند.

مسألۀ 591-- در فرض سابق اگر از ركن يمانى

مناسك حج (فاضل)، ص: 234

شروع كند و در حين طواف متوجه شود و طواف را به حجرالاسود نيز ختم كند طوافش باطل است. ولى اگر قصدش اين باشد كه ابتداى طواف او از موضع معتبر شرعى باشد و به حجرالاسود ختم كند طوافش صحيح است. هر چند احتياط در اعادۀ طواف و نماز آن است.

محدودۀ طواف (مطاف)

مسألۀ 592-- طواف واجب بايد در محدودۀ فاصلۀ بين كعبه و مقام ابراهيم كه 5/ 26 ذراع «1» است انجام شود. و چون حجراسماعيل در حكم

كعبه است در آن قسمت مبدأ ديوار حجر است نه كعبه. محدودۀ طواف را «مطاف» نيز مى گويند.

______________________________

(1)- هر ذراع حدود نيم متر است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 235

مسألۀ 593-- اگر از پشت مقام ابراهيم يا روى شاذروان «1» كه جزء كعبه است طواف كند طواف او باطل است، و بايد اعاده كند.

مسألۀ 594-- اگر بعضى از دورها را خارج از محدودۀ مذكور انجام دهد بايد آن دور را اعاده كند، و الّا طواف او باطل است.

مسألۀ 595-- اگر قسمتى از يك دور را خارج از محدودۀ مطاف يا روى شاذروان برود بايد برگردد و از همان جا طواف را در محدوده ادامه دهد. اما اگر داخل حجر اسماعيل يا روى ديوار حجر برود تدارك آن مقدار كفايت نمى كند. بلكه بايد آن دور را از نو شروع كند.

مسألۀ 596-- بنابر آنچه گذشت اگر چه محدودۀ

______________________________

(1)- پايين اطراف ديوار كعبه برآمدگى شيب دارى وجود دارد كه آن را شاذروان مى نامند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 236

طواف در قسمت حجر اسماعيل نيز 5/ 26 ذراع است و طواف در آن محدوده صحيح است. ولى با توجه به فاصلۀ بين ديوار حجر تا ديوار كعبه كه حدود 5/ 20 ذراع است. احتياط مستحب آن است كه طواف در شش ذراع باقيمانده انجام شود.

مسألۀ 597-- اگر از روى جهل يا غفلت يا فراموشى در خارج از مطاف طواف كند طواف او باطل است، و حكم كسى را دارد كه از روى جهل يا غفلت يا فراموشى طواف را انجام نداده باشد.

مسألۀ 598-- اگر سهواً بعضى از دورها را از داخل حجراسماعيل برود و بعد از تمام شدن اعمال حج تمتع متوجه

شود، بنابر احتياط آن دورها را اعاده كند و نماز طواف را بخواند، و مجدداً طواف و نماز آن را اعاده كند، و بنابر احتياط سعى را هم

مناسك حج (فاضل)، ص: 237

اعاده كند. و اگر طواف عمره بوده تقصير را نيز احتياطاً اعاده كند.

مسألۀ 599-- دست گذاشتن به ديوار كعبه و بوسيدن آن و دست گذاشتن روى ديوار حجراسماعيل در حال حركت هنگام طواف بنابر احتياط واجب جايز نيست و بايد آن مقدار را اعاده كند.

مسألۀ 600-- اگر به خاطر ازدحام جمعيت نتواند در مطاف طواف كند بايد به انتظار خلوت شدن باشد. و چنانچه وقت تنگ شد يا احتمال خلوت شدن در هيچ يك از ساعات شبانه روز وجود نداشت مى تواند خارج از محدوده طواف كند.

البته با رعايت الاقرب فالاقرب.

مسألۀ 601-- كسى كه به محدودۀ مطاف آگاهى ندارد اگر از اول وارد مطاف شود و طواف را شروع كند و پس از پايان طواف شك كند كه از

مناسك حج (فاضل)، ص: 238

مطاف خارج شده يا خير، طوافش صحيح است.

اما اگر شك دارد كه از اول وارد مطاف شده يا خير، نمى تواند به آن اكتفا كند، و بايد طواف را اعاده كند.

مسألۀ 602-- اگر ازدحام جمعيت در محدودۀ طواف به گونه اى است كه خانم ها مى دانند مردان نامحرم خواه ناخواه به آنها تنه مى زنند لازم است طواف را در محدوده انجام دهند، و حتى الامكان مراقب باشند خود را از تنه زدن نامحرم دور نگه دارند.

مسألۀ 603-- نظافت مسجدالحرام يا تشكيل صفوف جماعت مجوز خروج از محدوده طواف نمى شود، و بايد در فرصت مناسب در محدوده طواف كند. و اگر امور مذكور باعث

قطع طواف شود بايد طبق احكام قطع طواف عمل شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 239

جهت گردش به دور كعبه

مسألۀ 604-- در حال طواف بايد كعبه در سمت چپ طواف كننده واقع شود. يعنى به طور متعارف به سمت چپ دور بزند، ولى لازم نيست شانۀ شخص حقيقتاً به سمت كعبه باشد، لذا اگر در هنگام دور زدن مخصوصاً در حجراسماعيل كعبه مقدارى به پشت يا جلو متمايل شود، اشكال ندارد.

مسألۀ 605-- اگر به هر علتى مقدارى از طواف بر خلاف متعارف انجام شد، مثلًا رو به كعبه يا پشت به آن يا عقب عقب طواف كرد، بايد آن مقدار را جبران كند.

مسألۀ 606-- لازم نيست هميشه صورت طواف كننده به طرف جلو باشد، بلكه جايز است به چپ وراست يا پشت سر نگاه كند، بطورى كه در حال طواف بدن كاملًا روبه كعبه يا پشت به كعبه نشود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 240

طواف مستحبى

مسألۀ 1-- طواف عملى است مستحب، و ثواب آن براى غيرمقيم از ثواب نماز مستحبى بيشتر است. و سزاوار است زائران هر چه بيشتر طواف كنند. اما سعى كنند مزاحم افرادى كه مشغول انجام طواف واجب هستند نشوند.

مسألۀ 2-- در مدتى كه حاجى در مكه هست مستحب است 360 طواف بجا آورد. و اگر امكان ندارد 364 شوط طواف كند كه 52 طواف مى شود و اگر نمى تواند هر اندازه كه امكان دارد طواف كند.

مسألۀ 3-- بعد از احرام عمره تا قبل از سعى بنابر احتياط نبايد طواف مستحبى انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 241

مسألۀ 4-- احتياط در ترك طواف مستحبى بعد از احرام حج و قبل از وقوفين است.

مسألۀ 5-- انجام طواف مستحبى بعد از اعمال روز عيد و قبل از انجام اعمال مكه مانعى ندارد.

مسألۀ 6-- همانگونه كه در احكام

طواف واجب ذكر شد طواف يعنى هفت دور، دور كعبه گشتن.

بنابراين يك دور يا دو دور مستحب نيست.

مسألۀ 7-- فرد نمى تواند هر دور از طواف مستحبى را به نيت يك نفر انجام دهد. بلى مى تواند مجموع دورها را به نيت چندين نفر انجام دهد.

مسألۀ 8-- طواف مستحبى به نيت كسى كه در مكه حاضر است- اگرچه خودش از انجام طواف معذور باشد- صحيح نيست.

مسألۀ 9-- در طواف مستحبى طهارت، مختون بودن، محدودۀ طواف و موالات شرط

مناسك حج (فاضل)، ص: 242

نيست.

مسألۀ 10-- شك در دورهاى طواف مستحبى موجب بطلان طواف نمى شود، بلكه بايد بنا را بر اقل بگذارد و طواف را تمام كند.

مسألۀ 11-- قطع طواف مستحبى حتى بدون عذر مانعى ندارد.

مسألۀ 12-- نماز طواف مستحبى را در هر جاى مسجدالحرام مى توان خواند، بلكه مى توان اصلًا نماز طواف مستحب را ترك كرد.

مسألۀ 13-- قران (يعنى دو طواف را بلافاصله پشت سر هم بجا آوردن) در طواف مستحبى مكروه است. بنابراين پس از طواف اول نماز آن را بخواند و سپس طواف دوم را بجا آورد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 243

مستحبات طواف

مسألۀ 14-- در حال طواف، چند چيز مستحب است: 1- پياده طواف كند. 2- قدم ها را كوتاه بردارد. 3- با آرامش و وقار طواف كند. 4- در حال طواف مشغول به ذكر و دعا و خواندن قرآن باشد. 5- كاملًا متوجه به خداوند بوده، و از هر چيزى كه ذهن او را مشوّش مى كند، بپرهيزد. 6- نزديك به كعبه طواف كند. 7- بهتر است محرم براى طواف، همان جامۀ احرام را كه با آن احرام بسته بپوشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 244

8- دعاهايى را

كه از ائمه معصومين عليهم السلام وارد شده بخواند، از جملۀ آنها اين دعا است: «اللّٰهُمَّ إنِّي أسْألُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي يُمْشىٰ بِهِ عَلىٰ طَلَلِ الْماءِ، كَما يُمْشىٰ بِهِ عَلىٰ جُدُدِ الْأَرْضِ، وأسْألُكَ بِاسْمِكَ الّذِي يَهْتَزُّ لَهُ عَرْشُكَ، وَأسْألُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي تَهْتَزُّ لَهُ اقْدامُ مَلٰائِكَتِكَ، وَأسْألُكَ بِاسْمِكَ الَّذِي دَعاكَ بِهِ مُوْسىٰ مِنْ جانِبِ الّطُورِ، فاسْتَجَبْتَ لَهُ، وَألْقَيْتَ عَلَيْهِ مَحَبَّةً مِنْكَ، وَأسْألُكَ بِاسْمِكَ الذَّي غَفَرْتَ بِهِ لِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ماتَقَدَّمَ مِنْ ذَنْبِهِ وَ ما تَأخَرَ، وأتْمَمْتَ عَلَيْهِ نِعْمَتَكَ أنْ تَفْعَلَ بِي كَذا و كَذا». و به جاى «كذا و كذا» حاجت خود را بطلبد. و نيز مستحب است در حال طواف بگويد: «ألَّلهُمَّ إنِّي إلَيْكَ فَقِيرٌ، وإنِّي خائِفٌ

مناسك حج (فاضل)، ص: 245

مُسْتَجِيرٌ، فَلا تُغَيِّرْ جِسْمِي، ولا تُبَدِّلْ اسْمِي». و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد؛ بخصوص وقتى كه به در خانه كعبه مى رسد. و اين دعا را بخواند: «سائِلُكَ فَقِيرُكَ مِسْكينُكَ بِبابِكَ، فَتَصَدَّقْ عَلَيْهِ بِالْجَنَّةِ، الَّلهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ، وَالْحَرَمُ حَرَمُكَ، وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ، وَ هذا مَقامُ الْعائِذِبِكَ المُسْتَجِيرِ بِكَ مِنَ النَّارِ، فَأعْتِقْنِي وَ والِدَىَّ وَأهْلِي وَ وُلدي وَإخْوانِيَ الْمُؤْمِنِيْنَ مِنَ النَّارِ، يا جَواٰدُ يا كَريمُ». و وقتى كه به حجر اسماعيل رسيد رو به ناودان سر را بلند كند و بگويد: «اللَّهُمَّ أدْخِلْنِي الْجَنَّةَ، وَ أجِرْنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ، وَ عافِنِي مِنَ الْسُّقْمِ،

مناسك حج (فاضل)، ص: 246

وَأوْسِعْ عَلَىَّ مِنَ الرِّزْقِ الْحَلالِ، وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْإنْسِ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ». و چون از حجر بگذرد و به پشت كعبه برسد بگويد: «يا ذَا الْمَنِّ وَالطَّوْلِ، يا ذَا الجُودِ وَالْكَرَمِ، إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضاعِفْهُ لِي، وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي، إنَّكَ أنْتَ السَّمِيعُ الْعَلِيمُ». و

چون به ركن يمانى برسد دست بردارد و بگويد: «يا اللّٰهُ ياوَليَّ الْعافِيَةِ، و خَالِقَ الْعافِيَةِ، ورَازِقَ الْعافِيَةِ، وَالْمُنْعِمُ بِالْعافِيَةِ، وَالْمَنّانُ بِالْعافِيَةِ، والمُتَفَضِّلُ بِالْعافِيَةِ عَلَىَّ وَ عَلىٰ جَمِيع خَلْقِكَ، يا رَحْمٰنَ الدُّنْيا وَالآخِرَةِ وَ رَحِيمَهُمٰا، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَارْزُقْنَا الْعافِيَةَ، وَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 247

تَمامَ الْعافِيَةِ، وَ شُكْرَ الْعافِيَةِ في الدُّنْيا وَالآخِرَةِ، يا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ». پس سر به جانب كعبه بالا كند و بگويد: «الْحَمْدُللّٰهِ الَّذِي شَرَّفَكِ وَ عَظَّمَكِ، وَالْحَمْدُلِلّٰهِ الْذَّي بَعَثَ مُحَمَّداً نَبِيّاً، وَ جَعَلَ عَلِيّاً امٰاماً، اللَّهُمَّ اهْدِ لَهُ خِيارَ خَلْقِكَ، وَ جَنِّبْهُ شِرارَ خَلْقِكَ». و چون ميان ركن يمانى و حجر الاسود برسد بگويد: «رَبَّنا آتِنا فِي الْدُّنيا حَسَنَةً وَفِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ». و در شوط هفتم وقتى كه به مستجار «1» رسيد مستحب است دو دست خود را بر ديوار خانه

______________________________

(1)- مستجار در پشت كعبه، نزديك ركن يمانى برابر درب خانه كعبه قرار دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 248

بگشايد و شكم و روى خود را به ديوار كعبه بچسباند و بگويد: «اللَّهُمَّ الْبَيْتُ بَيْتُكَ، وَالْعَبْدُ عَبْدُكَ، وَ هذا مَقٰامُ الْعائِذِبِكَ مِنَ النَّارِ». پس به گناهان خود اعتراف كرده، و از خداوند عالم آمرزش آن را بطلبد، كه إن شاءاللّٰه تعالى مستجاب خواهد شد، بعد بگويد: «اللَّهُمَّ مِنْ قِبَلِكَ الرَّوْحُ وَالْفَرَجُ وَالْعٰافِيَةُ اللَّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ فَضٰاعِفْهُ لِي، وَاغْفِرْلِي مَااطَّلَعْتَ عَلَيْهِ مِنِّي وَ خَفِىَ عَلىٰ خَلْقِكَ، أسْتَجِيرُ بِاللّٰهِ مِنَ النَّارِ». و آنچه خواهد دعا كند، و ركن يمانى را استلام كند، و به نزد حجرالأسود آمده و طواف خود را تمام كرده، و بگويد: «اللَّهُمَّ قَنِّعْنِي بِما رَزَقْتَنِيْ، وَ بارِكْ لِي فِيْما آتَيْتَنِي».

مناسك حج (فاضل)،

ص: 249

و براى طواف كننده مستحب است در هر شوط أركان خانۀ كعبه و حجرالاسود را استلام كند، و در وقت استلام حجر بگويد: «أمانَتِي أدَّيتُها، وَ مِيثاقِي تَعاهَدْتُهُ، لِتَشْهَدَ لِي بِالْمُؤافاةِ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 250

نماز طواف

اشاره

مسألۀ 15-- بعد از تمام شدن طواف واجب است نماز طواف بخواند.

مسألۀ 16-- كسى كه نماز طواف را عمداً ترك كند حكم كسى را دارد كه طواف را عمداً ترك كرده است.

مسألۀ 17-- اگر كسى نماز طواف را فراموش كند هر وقت يادش آمد بايد آن را پشت مقام ابراهيم بجا آورد. و اگر اعمال بعد را انجام داده لازم نيست آنها را اعاده كند. هر چند احتياط مستحب در اعادۀ آنها است.

مسألۀ 18-- اگر پس از مراجعت از مكه در وطنش يا در مدينۀ منوره يا شهرهاى ديگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 251

يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده در همانجا نماز طواف را بخواند. و برگشتن به مكه حتى اگر برايش مشكل نباشد لازم نيست، هر چند مطابق احتياط است. و در اين فرض جواز استنابه بعيد نيست.

مسألۀ 19-- اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده، بايد سعى را رها كند و بعد از خواندن نماز طواف، سعى را طبق احكام قطع سعى بجا آورد.

مسألۀ 20-- كسى كه نمى داند نماز طواف واجب است لذا آن را بجا نياورده مانند كسى است كه نماز طواف را فراموش كرده است. و بايد طبق احكام سابق عمل كند.

مسألۀ 21-- كسى كه نماز طواف را بجا نياورده اگر فوت كند بر پسر بزرگتر او واجب است كه آن را بخواند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 252

مسألۀ 22-- كسى كه نماز طواف را باطل بجا آورد، بايد نماز را به صورت صحيح اعاده كند، و بنابر احتياط سعى و تقصير را هم اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 253

شرايط صحت نماز طواف
اشاره

در صحت نماز طواف رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- كيفيت نماز طواف. 3- وقت نماز طواف. 4- شرايط نماز طواف. 5- محل نماز طواف.

نيت

مسألۀ 23-- شخص بايد قصد نماز طواف معينى را داشته باشد. مثلًا بداند نمازى را كه مى خواند نماز طواف عمرۀ مفرده، يا عمرۀ تمتع، يا حج

مناسك حج (فاضل)، ص: 254

تمتع، يا طواف نساء، يا طواف مستحبى است. و لازم نيست نيت را به زبان بياورد، يا حتى به قلب خطور دهد.

مسألۀ 24-- بايد نماز طواف را به قصد قربت انجام دهد، و ريا موجب بطلان آن مى شود.

كيفيت نماز طواف

مسألۀ 25-- نماز طواف مانند نماز صبح دو ركعت است.

مسألۀ 26-- در اين نماز مى تواند غير از سور عزائم «1» هر سوره اى كه خواست بخواند، و بلند خواندن يا آهسته خواندن در آن شرط نيست.

______________________________

(1)- سور عزائم چهار سوره اى هستند كه سجدۀ واجب دارند: 1- سورۀ سجده: 32. 2- سورۀ فصلت: 41. 3- سورۀ نجم: 53. 4- سورۀ علق: 96.

مناسك حج (فاضل)، ص: 255

مسألۀ 27-- مستحب است در ركعت اول بعد از حمد سورۀ توحيد و در ركعت دوم بعد از حمد سورۀ كافرون را بخواند.

وقت نماز طواف

مسألۀ 28-- اقوى اين است كه نماز طواف را فوراً بعد از طواف بجا آورد و تأخير نيندازد.

بنابراين خواندن نماز مستحبى يا عبادات ديگر بين طواف و نماز آن مخل به موالات عرفيه است. و اگر عمداً موالات را به هم زد احتياطاً طواف و نماز آن را اعاده كند.

مسألۀ 29-- بنابر فرض سابق كسى كه هنوز نماز طواف خود را نخوانده نبايد بعد از طواف به نيابت از ديگران نماز طواف آنها را بخواند.

مسألۀ 30-- مقدار فاصلۀ بين طواف و نماز آن كه مخل به موالات عرفيه است نسبت به افراد و

مناسك حج (فاضل)، ص: 256

هنگام ازدحام و غير آن فرق مى كند. و بطور كلى فاصلۀ حدود 10 تا 15 دقيقه براى استراحت و رفع خستگى و تطهير مخلّ نيست.

مسألۀ 31-- همانگونه كه گذشت نماز طواف بايد فوراً بعد از طواف انجام شود. لذا وقت خاصى ندارد. بلى اگر خواندن نماز طواف موجب فوت نماز يوميه شود. بايد اول نماز يوميه را بخواند و بعد نماز طواف را بخواند.

مسألۀ 32-- اگر زن پس از طواف

و قبل از خواندن نماز آن حيض شد چنانچه تا قبل از اعمال حج پاك شود بايد پس از پاكى و غسل نماز را بخواند و اعمال بعد از آن را بجا آورد. والا سعى و تقصير عمرۀ تمتع را انجام دهد، و براى

مناسك حج (فاضل)، ص: 257

اعمال حج محرم شود، و بعد از پاكى و غسل قبل از طواف حج، نماز طواف عمرۀ تمتع را بخواند، و سپس طواف حج و اعمال بعد از آن را بجا آورد.

مسألۀ 33-- و اگر اين مشكل در طواف حج براى او پيش آمد و تا زمان پاكى نتوانست در مكه بماند براى نماز نايب بگيرد، و پس از انجام سعى توسط خودش براى طواف نساء و نماز آن نيز نايب بگيرد.

شرايط نماز طواف

مسألۀ 34-- نماز طواف احكام نمازهاى يوميه را دارد، لذا بايد شرايط آن را مثل صحت قرائت،

مناسك حج (فاضل)، ص: 258

استقرار در هنگام ذكر، پاك بودن بدن و لباس، قرار نداشتن زن در جلوى مرد و ... مراعات كند.

مسألۀ 35-- شخصى كه نماز خود را غلط مى خواند اگر مى تواند قرائتش را تصحيح كند بايد طواف را تا ضيق وقت تأخير بيندازد. مگر اينكه بقاى در احرام موجب عسر و حرج شود. و ملاك در ضيق وقت همانگونه كه گذشت هنگامى است كه به وقوف ركنى عرفات نرسد.

مسألۀ 36-- اگر در ياد گرفتن قرائت و اذكار واجب مسامحه كرد تا وقت تنگ شد نماز را به هر نحو كه مى تواند بخواند و صحيح است، هر چند معصيت كرده است. و احتياط آن است كه طبق مسألۀ بعد عمل كند.

مسألۀ 37-- اگر نتواند قرائت و

اذكار واجب نماز

مناسك حج (فاضل)، ص: 259

را ياد بگيرد بايد خودش هرگونه كه مى تواند بجا آورد و كافى است. و اگر ممكن است كسى به او تلقين كند. و احتياط آن است كه در مقام ابراهيم به شخص عادلى اقتدا كند، يا نايب بگيرد. ولى نمى تواند به نماز جماعت يا نايب اكتفا كند.

مسألۀ 38-- نماز طواف را نمى توان به جماعت يوميه اقتدا كرد. لذا كسى كه قرائتش درست نيست و مى خواهد طبق مسأله قبل پس از اينكه خودش نمازش را خواند احتياطاً آن را به جماعت نيز بخواند بايد به كسى اقتدا كند كه نماز طواف واجب خود را مى خواند، و فرقى نمى كند كه نماز طواف حج را به نماز طواف نساء يا بالعكس، يا كسى كه نايب است به كسى كه نايب نيست يا بالعكس اقتدا كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 260

مسألۀ 39-- كسى كه مطمئن است نماز او صحيح است اگر نماز طواف عمره يا حج يا طواف نساء خود را بخواند و بعد معلوم شود نماز او اشتباه بوده است، اعمالش صحيح است.

مسألۀ 40-- كسى كه نماز او غلط است مى تواند براى خودش عمرۀ مفردۀ استحبابى بجا آورد، و به همان نماز خود اكتفا كند.

مسألۀ 41-- لباس نمازگزار و اشيايى كه همراه او است بايد پاك باشد. بلى اگر اشياء همراه او به مقدارى باشد كه نتواند با آن ستر عورت كند اگر متنجس باشد اشكالى ندارد. اما اگر عين نجس باشد يا به مقدارى باشد كه بتوان با آن ستر عورت كند اشكال دارد، و بايد به احتياط واجب در نماز از آن اجتناب كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 261

مسألۀ 42-- در نماز بايد تقدم مرد بر زن رعايت شود. لذا مرد نمى تواند محاذى يا پشت سر زن نماز بخواند. بلى اگر رعايت اين شرط موجب تأخير نماز طواف و به هم خوردن موالات عرفيه بين طواف و نماز آن شود يا مستلزم عسر و حرج باشد مراعات آن لازم نيست، و همچنين تقدم زنان اهل سنت اشكالى ندارد.

مسألۀ 43-- شك در ركعات نماز طواف مثل شك در ركعات ساير نمازهاى دو ركعتى موجب بطلان نماز مى شود. ولى ظن در ركعات يا افعال نماز حكم شك را ندارد و مى تواند طبق آن عمل كند.

مسألۀ 44-- قرائت و اذكار نماز را بايد در حال آرامش بدن بگويد. و اگر مى داند كه نمى تواند در

مناسك حج (فاضل)، ص: 262

حال آرامش بدن اذكار را بگويد مى تواند به قصد رجاء نماز را شروع كند، و اگر در حال آرامش نماز را بجا آورد نمازش صحيح است.

مسألۀ 45-- اگر در حال نماز او را حركت دهند به طورى كه از حالت نمازگزار خارج نشود بايد دقت كند كه هنگام حركت ساكت باشد و ذكر نگويد. و اگر در حال حركت ذكر گفته پس از آرامش بدن آن را اعاده كند، در اين صورت نماز او صحيح است.

محل نماز طواف

مسألۀ 46-- اظهر آن است كه نماز طواف را در جايى كه عرفاً پشت مقام ابراهيم محسوب

مناسك حج (فاضل)، ص: 263

مى شود بجا آورد و هر چه به مقام نزديكتر باشد بهتر است.

________________________________________

لنكرانى، محمد فاضل موحدى، مناسك حج (فاضل)، در يك جلد، انتشارات امير قلم، قم - ايران، دوازدهم، 1423 ه ق

مناسك حج (فاضل)؛ ص: 263

مسألۀ 47-- اگر به

جهت ازدحام جمعيت نتواند پشت مقام نماز بخواند در سمت راست يا چپ مقام بطورى كه عرفاً نزد مقام محسوب شود نماز بخواند.

مسألۀ 48-- اگر به علت ازدحام جمعيت در سمت راست يا چپ مقام نتوانست نزديك مقام نماز بخواند در قسمت پشت مقام اگرچه فاصلۀ آن زيادتر از دوطرف مقام باشد نماز بخواند. و به احتياط مستحب قبل از سعى در صورت خلوت شدن پشت مقام نماز را در فاصلۀ نزديكتر اعاده كند.

مسألۀ 49-- اگر نماز را در جاهاى ديگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 264

مسجدالحرام مثلًا داخل حجر اسماعيل بجا آورد. حتى اگر به اعتقاد اينكه آنجا مقام ابراهيم است نماز او باطل است، و بايد آن را پشت مقام اعاده كند.

مسألۀ 50-- ازدحام جمعيت مجوز خواندن نماز طواف در انتهاى مسجدالحرام نمى شود، بلكه بايد در جايى نماز بخواند كه عرفاً بگويند پشت مقام است، اگرچه با كمك ديگران باشد.

مسألۀ 51-- دست به دست هم دادن برخى از حجاج و ايجاد مانع، براى اينكه ديگرى بتواند نماز طواف بخواند، چنانچه موجب وهن شيعه يا اذيت ساير حجاج شود، يا مانع طواف ديگران شود، جايز نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 265

مستحبات نماز طواف

مسألۀ 52-- در نماز طواف مستحب است بعد از حمد در ركعت اول سورۀ توحيد و در ركعت دوم سورۀ حجد را بخواند، و پس از نماز، حمد و ثناى الهى را بجا آورده و صلوات بر محمد و آل محمد بفرستد، و از خداوند عالم طلب قبول نمايد و بگويد: «اللَّهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي، وَلاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي، الْحَمْدُللّٰهِ بِمَحامِدِهِ كُلِّها عَلىٰ نَعْماءِهِ كُلِّها، حَتىٰ يَنْتَهِيَ الْحَمْدُ إلىٰ مايُحِبُّ وَ يَرْضىٰ، اللَّهُمَّ صَلِّ

عَلىٰ

مناسك حج (فاضل)، ص: 266

مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَ تَقَبَّلْ مِنِّي، وَ طَهِّرْ قَلْبِي، وَزَكِّ عَمَلِي». و در روايت ديگر است: «اللَّهُمَّ ارْحَمْنِي بِطاعَتِي إيَّاكَ، وَ طاعَةِ رَسُولِكَ صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ، الَّلهُمَّ جَنِّبْنِي أنْ أتَعَدّىٰ حُدُوْدَكَ، وَاجْعَلْنِي مِمَّنْ يُحِبُّكَ وَ يُحِبُّ رَسُولَكَ وَمَلٰائِكَتَكَ وَعِبادَكَ الصّٰالِحينَ». و در بعضى روايات است كه حضرت صادق عليه السلام بعد از نماز طواف به سجده رفته و چنين مى گفت: «سَجَدَ لَكَ وَجْهِي تَعَبُّداً وَرِقّاً، لٰاإلهَ إلّٰا أنْتَ حَقّاً حَقّاً، الأوَّلُ قَبْلَ كُلِّ شَيْ ءٍ، وَالْآخِرُ بَعْدَ كُلِّ شَيْ ءٍ، وَهٰا أنَاذٰا بَيْنَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 267

يَدَيْكَ، نٰاصِيَتِي بَيَدِكَ، فاغْفِرْلِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذَّنْبَ الْعَظِيمَ غَيْرُكَ، فَاغْفِرْ لِي، فَإنِّي مُقِرٌّ بذُنُوْبِي عَلىٰ نَفْسِي، وَلا يَدْفَعُ الذَّنْبَ الْعَظِيْمَ غَيْرُكَ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 268

سعى

اشاره

مسألۀ 53-- بعد از طواف و نماز طواف واجب است هفت مرتبه از كوه صفا به مروه برود و بازگردد. كه به آن «سعى» مى گويند.

مسألۀ 54-- سعى ركن است و ترك آن حكم ترك طواف را دارد.

مسألۀ 55-- كسى كه از روى جهل سعى را ترك كند چه جهل نسبت به حكم باشد يا موضوع، اگر زمان تدارك آن گذشته باشد، حج باطل است.

مسألۀ 56-- اگر سعى را فراموش كرد و تقصير

مناسك حج (فاضل)، ص: 269

كرد، هر وقت متذكر شد سعى را انجام دهد، و بنابر احتياط تقصير را بعد از سعى اعاده كند. و تا قبل از اعادۀ تقصير محرمات احرام را رعايت كند.

مسألۀ 57-- اگر خودش نتواند سعى كند، و كسى هم نباشد كه او را با چرخ سعى دهد، و به جهت گرانى هم نتواند چرخ بگيرد،

يا تهيۀ آن برايش مشقت داشته باشد، مى تواند استنابه كند.

مسألۀ 58-- طهارت از حدث و خبث در سعى معتبر نيست. هر چند احتياط اين است كه محدث نباشد. و همچنين ستر عورت در سعى شرط نيست.

مسألۀ 59-- اگر زن در حال سعى حجاب خود را رعايت نكند يا مرد به زن نگاه كند، هر چند گناه

مناسك حج (فاضل)، ص: 270

كرده اند ولى سعى آنها اشكال ندارد.

مسألۀ 60-- چون طهارت در سعى معتبر نيست و محل سعى مسجد نيست؛ لذا زنى كه به جهت عادت ماهانه براى طواف و نماز آن نايب مى گيرد نمى تواند براى سعى نيز نايب بگيرد.

بلكه پس از انجام آن توسط نايب، سعى را بايد خودش بجا آورد.

مسألۀ 61-- سعى را مى تواند سواره يا پياده، با تخت يا ويلچر و چرخ برود. هر چند راه رفتن به صورت متعارف افضل است. بلى در قسمتى از محل سعى كه ابتدا و انتهاى آن با چراغ سبز مشخص شده، مستحب است مردان با شتاب حركت كنند. كه آن را «هروله» گويند.

مسألۀ 62-- صحبت كردن با ديگران در حال

مناسك حج (فاضل)، ص: 271

سعى يا ساكت بودن اشكالى ندارد، اگرچه اشتغال به ذكر و دعا مطلوب است.

مسألۀ 63-- شخص مى تواند هنگام سعىِ خويش، بيمار يا سالمندى را نيز با چرخ سعى دهد.

مسألۀ 64-- سعى مستحبى مشروع نيست، چه يك شوط باشد يا هفت شوط.

شرايط صحت سعى
اشاره

درصحت سعى رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- محل شروع و پايان و مسير سعى. 3- توجه به صفا و مروه در حال سعى.

مناسك حج (فاضل)، ص: 272

4- وقت انجام سعى. 5- انجام هفت شوط متوالى و

پى در پى.

نيت

مسألۀ 65-- شخص بايد بداند اين سعى را كه مى خواهد انجام دهد سعى عمرۀ مفرده يا عمره تمتع يا حج تمتع است، و لازم نيست آن را به زبان بياورد يا حتى به قلب خطور دهد.

مسألۀ 66-- سعى نيز مانند ساير عبادات بايد با قصد قربت و براى اطاعت از خداى متعال انجام شود، و ريا آن را باطل مى كند.

مسألۀ 67-- اگر از روى ريا سعى خود را باطل كند حكم ترك عمدى سعى را دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 273

مسألۀ 68-- چون سعى از عبادات است و صحت آن منوط به اين است كه نيت و قصد قربت- ولو بصورت ارتكازى- تا آخر عمل باقى باشد، لذا اگر در بين سعى بطور كلى غافل شود، يا اگر به وسيلۀ چرخ او را سعى مى دهند در حال سعى خوابش ببرد، سعى او اشكال دارد.

مسألۀ 69-- در فرض سابق اگر قبل از شوط چهارم به خواب رفت به احتياط واجب سعى را از اول اعاده كند، و اگر بعد از شوط چهارم به خواب رفت پس از بيدار شدن و توجه و التفات بايد از آنجا كه به خواب رفته سعى را ادامه دهد.

محل شروع و پايان و مسير سعى

مناسك حج (فاضل)، ص: 274

مسألۀ 70-- واجب است سعى را از كوه صفا شروع كرده و به كوه مروه ختم كند. و اگر از مروه شروع كند هر وقت متوجه شد- چه در بين سعى يا بعد از تمام شدن آن- بايد سعى را از اول شروع كند.

مسألۀ 71-- اگر از كوه صفا شروع كند همانطور كه به نحو متعارف انجام مى شود كافى است. هر چند احتياط آن است كه از

روى كوه شروع كند. و لازم نيست در هر دور از كوه صفا يا مروه بالا برود. بلكه مى تواند از همانجايى كه بيمارها را با چرخ برمى گردانند برگردد.

مسألۀ 72-- واجب است از راه متعارف برود و برگردد، بنابراين رفتن به اطراف مسجدالحرام يا رفتن به خيابان در حين سعى كه انحراف زياد

مناسك حج (فاضل)، ص: 275

پيدا شود، اشكال دارد.

مسألۀ 73-- لازم نيست حتماً از مسير تعيين شده رفت و برگشت كند. بلكه اگر از مسير ويژۀ چرخها يا از مسير مخالف حركت مردم نيز برود سعى او صحيح است. ولى نبايد مزاحم ديگران شود.

مسألۀ 74-- سعى بايد از مسير معمول بين دو كوه انجام شود، لذا سعى در طبقات بالا يا زيرزمين جايز نيست.

توجه به صفا و مروه در حال سعى

مسألۀ 75-- واجب است هنگام رفتن به مروه رو به مروه، و هنگام رفتن به صفا رو به صفا

مناسك حج (فاضل)، ص: 276

باشد. يعنى مستقيم و به صورت متعارف برود.

لذا اگر عقب عقب برود يا به پهلو برود باطل است. ولى نگاه كردن به اطراف و حتى پشت سر مانعى ندارد.

مسألۀ 76-- اگر در بين سعى مقدارى را عقب عقب يا به پهلو برود بايد آن مقدار را به صورت صحيح دومرتبه اعاده كند. و اگر محل تدارك آن گذشته، سعى او اشكال دارد، و احتياط در اتمام و اعاده است.

وقت انجام سعى

مسألۀ 77-- همانگونه كه گذشت واجب است سعى را بعد از طواف و نماز طواف بجا آورد، و

مناسك حج (فاضل)، ص: 277

اگر عمداً پيش از آن بجا آورد بايد بعد از طواف و نماز آن، سعى را اعاده كند. حتى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله هم مقدم كند بنابر اقوى همين حكم را دارد.

مسألۀ 78-- اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده بايد سعى را رها كند و بعد از خواندن نماز طواف سعى را طبق احكام قطع سعى بجا آورد.

مسألۀ 79-- زنى كه به جهت عادت ماهانه نمى تواند طواف كند، و براى طواف و نماز طواف نايب مى گيرد، سعى را بايد خودش انجام دهد، ولى بايد مراعات ترتيب بين طواف و سعى را بكند. يعنى بعد از اينكه نايب طواف كرد و نماز آن را خواند، سعى را انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 278

مسألۀ 80-- تأخير سعى از طواف و نماز طواف حتى بدون عذر تا شب جايز است. هر چند احتياط

در عدم تأخير است. و تأخير آن تا روز بعد جايز نيست.

مسألۀ 81-- اگر طواف و نماز طواف را در روز انجام داد، احتياط اين است كه سعى را تا شب تأخير نيندازد. هر چند بعد ازظهر طواف كرده باشد. و به هر صورت اگر تا شب تأخير انداخت كفايت مى كند، و حج او صحيح است.

مسألۀ 82-- اگر سعى را تا روز بعد تأخير انداخت، لازم نيست طواف و نماز طواف را اعاده كند.

انجام هفت شوط متوالى و پى در پى

مناسك حج (فاضل)، ص: 279

مسألۀ 83-- همانگونه كه گذشت سعى مشتمل بر هفت شوط است. كه رفتن از كوه صفا به كوه مروه يك شوط، و بازگشتن از مروه به صفا شوط ديگر محسوب مى شود. بنابراين چهار شوط از صفا به مروه و سه شوط از مروه به صفا مجموع هفت شوط سعى را تشكيل مى دهد.

مسألۀ 84-- بنابر احتياط واجب رعايت موالات عرفيه بين شوطهاى سعى لازم است. يعنى بايد هفت شوط به صورت متوالى و پى در پى انجام شود، بطورى كه يك عمل محسوب شود.

بنابراين نبايد بين شوطهاى سعى آنقدر فاصله ايجاد شود كه عرفاً پى در پى شمرده نشود.

مسألۀ 85-- استراحت در بين شوطهاى سعى، و همچنين نشستن و خوابيدن روى كوه صفا و

مناسك حج (فاضل)، ص: 280

مروه، يا بين راه مشروط بر اينكه باعث به هم خوردن موالات عرفيه نشود مانعى ندارد.

مسألۀ 86-- آب خوردن در اثناى سعى اشكال ندارد. ولى بايد مراقب باشد سعى را از نقطه اى كه قطع كرده از همان نقطه يا محاذات آن ادامه دهد. ولى اگر بدون قطع سعى و با نيت سعى به طرف محل آبخورى برود و

پس از آب خوردن سعى را ادامه دهد مانعى ندارد. البته مشروط بر اينكه از مسير معمولى دور نشود.

مسألۀ 87-- اگر هنگام سعى نماز جماعت برپا شد چنانچه بعد از شوط چهارم بوده پس از نماز آن را تكميل كند، والّا در صورت طولانى شدن فاصله، بنابر احتياط واجب پس از اتمام آن را اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 281

مسألۀ 88-- اگر در بين سعى يادش آمد كه نماز طواف را نخوانده، بايد سعى را رها كند، و بعد از خواندن نماز طواف، سعى را طبق احكام قطع سعى بجا آورد.

مسألۀ 89-- اگر در حال سعى يادش آمد كه طواف را ناقص انجام داده بايد سعى را رها كند و طواف را تكميل كند و پس از نماز آن، سعى را تكميل كند، و اگر طواف اول را كمتر از سه دور ونيم بجا آورده، پس از تكميل طواف به احتياط مستحب طواف را اعاده كند.

مسألۀ 90-- كسى كه در بين سعى متوجه شود طواف را بيش از هفت دور انجام داده است بنابر احتياط سعى را رها كند، سپس طواف و اعمال بعد از آن را اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 282

مسألۀ 91-- اگر سهواً قبل از تمام كردن شوط چهارم سعى را قطع كرده و پس از فوت موالات عرفيه يادش آمد بنابر احتياط واجب بايد سعى را از سر بگيرد. و اگر بعد از شوط چهارم سعى بود.

بقيه سعى را بجا آورد. و اگر به هر جهت خودش نتواند انجام دهد بايد نايب بگيرد.

مسألۀ 92-- اگر كسى در اثناى شوط پنجم سعى بيمار شد و نتوانست آن را اتمام كند اگر

بعد از بهبودى نتواند به مكه بيايد بايد استنابه كند، و در اين فرض نايب براى خروج منوب عنه از احرام سعى را تمام كند و آن را اعاده كند، و به منوب عنه خبر دهد كه تقصير كند، و بعد از تقصير براى طواف نساء نايب بگيرد.

مسألۀ 93-- اگر مقدارى از سعى را در عمرۀ

مناسك حج (فاضل)، ص: 283

تمتع فراموش كرد و بعد از تقصير متوجه شد، بايد سعى را تكميل كند و اقوىٰ آن است كه يك گاو كفاره بدهد. و فرقى نمى كند كه يك شوط را فراموش كرده باشد يا بيشتر. يا اينكه بعد از تقصير با همسر نزديكى كرده باشد يا خير.

مسألۀ 94-- اگر با يقين به اتمام هفت شوط تقصير كند و بعد متوجه شود كه تنها پنج شوط بجا آورده است بايد سعى را تكميل كند، و احتياطاً تقصير را هم اعاده كند، و اگر در عمرۀ تمتع بوده بنابر احتياط واجب يك گاو كفاره بدهد.

مسألۀ 95-- كسى كه مى دانسته بايد هفت شوط سعى كند منتهى فكر مى كرده هر رفت و برگشت يك شوط است، لذا 14 شوط بجا آورده، اقوىٰ

مناسك حج (فاضل)، ص: 284

اين است كه همين سعى كافى است، هر چند احتياط در اعادۀ آن است.

مسألۀ 96-- اگر از روى جهل بيش از هفت شوط بجا آورد، اشكال دارد و احتياطاً بايد اعاده كند.

مسألۀ 97-- همانطور كه گذشت سعى عبارت از هفت شوط است، و كسى كه آن را عمداً زياد كند موجب بطلان سعى مى شود.

مسألۀ 98-- اگر از روى فراموشى هفت شوط بيشتر بجا آورد. سعى او صحيح است، و بهتر است

زائد را رها كند، هر چند بعيد نيست بتواند آن را به هفت دور برساند.

مسألۀ 99-- اگر به جهت جهل به مسائل مربوطه مقدارى به سعى اضافه كند، مثلًا به

مناسك حج (فاضل)، ص: 285

جهت اينكه فكر مى كرده وضو لازم است مقدارى از سعى را بعد از وضو گرفتن اعاده كند يا به جهت هروله كردن مقدارى برگشته و دومرتبه انجام دهد، يا به جهت اينكه فكر مى كرده اشكالى در نيت داشته مقدارى اضافه انجام دهد، اشكال دارد و احتياطاً بايد اعاده كند.

مسألۀ 100-- اگر در مروه شك كند كه شوط هفتم است يا نهم، به شك خود اعتنا نكند و صحيح است. اما اگر قبل از رسيدن به مروه شك كند سعى او باطل است. و همينطور اگر شك كند كه دور هفتم است يا كمتر.

مسألۀ 101-- اگر بعد از تقصير در عدد اشواط سعى شك كند به آن اعتنا نكند، چه شك در نقيصه كند و چه در زياده. و همينطور است اگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 286

بعد از فراغ از سعى و قبل از تقصير شك در زياده كند. اما اگر شك در نقيصه كند احتياط آن است آنچه را احتمال نقص مى دهد تكميل كند.

مسألۀ 102-- اگر در بين اشواط شك كرد نمى تواند در حال ترديد به سعى خود ادامه دهد، بلكه بايد صبر كند و فكر كند، اگر بعد از تأمل مطمئن شد چند مرتبه سعى كرده، بقيه را بجا آورد، والّا سعى او باطل است، و بايد از اوّل شروع كند.

مسألۀ 103-- اگر طواف و نماز آن را بجا آورد و روز بعد شك كرد سعى را بجا

آورده يا خير، چنانچه عذرى براى تأخير سعى در بين نبوده بنا بگذارد بر اينكه سعى را انجام داده، هر چند احتياط مستحب اعادۀ سعى است، و چنانچه براى

مناسك حج (فاضل)، ص: 287

تأخير سعى عذرى داشته بايد سعى را بجا آورد.

مسألۀ 104-- اگر بعد از تمام شدن سعى يا هر شوط شك كرد كه آن را صحيح بجا آورده يا خير، به آن اعتنا نكند و سعى او صحيح است. و همينطور اگر در صحت اجزاء قبل همان شوط شك بكند.

مسألۀ 105-- سعى نيز مانند طواف با نيت قطع، قطع نمى شود. بنابراين اگر بعداز چند دور به هر علتى آن را به هم بزند نمى تواند بلافاصله سعى را شروع كند، و اگر بلافاصله شروع كند، سعى او اشكال دارد و بايد اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 288

مستحبّات سعى

1- طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر، بلى حائص مى تواند سعى كند، اگر چه مستحب است در صورت امكان صبر كند تا آنكه بتواند سعى را با طهارت بجا آورد، وگرنه در همان حال حيض بايد سعى كند. 2- انجام سعى پس از نماز طواف، ولى اگر خسته است مى تواند قدرى استراحت كند. 3- استلام و بوسيدن حجرالاسود در صورت امكان به هنگام رفتن به طرف صفا، و در صورت عدم امكان با دست به حجر اشاره

مناسك حج (فاضل)، ص: 289

كند. 4- آمدن به چاه زمزم در صورت امكان، و نوشيدن آب زمزم، و بر سر و پشت خود ريختن، و در حالى كه رو به كعبه است بگويد: «اللّٰهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نٰافِعاً وَ رِزْقاً وٰاسِعاً وَ شِفٰاءً مِنْ كُلِّ دٰاءٍ وَ سُقْمٍ». 5-

پس از نوشيدن آب زمزم به هنگام رفتن به صفا نيز حجر را استلام كند. 6- خارج شدن به طرف صفا از درى كه مقابل حجرالاسود است، و آن درى است كه پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله از آن خارج مى شدند. 7- رفتن به طرف صفا با آرامش و وقار. 8- طورى بالاى صفا برود كه در صورت امكان بتواند بيت اللّٰه را ببيند، زيرا ديدن خانه

مناسك حج (فاضل)، ص: 290

كعبه نيز مستحب است. 9- پس از بالا رفتن از كوه صفا رو به ركن حجرالاسود كند. 10- خداوند متعال را حمد و ثنا كند، و نعمتها و عذاب الهى را به ياد آورد، و احسان خداوند را در حق خود، متذكّر شود، و هفت بار بگويد: «اللّٰه اكبر» و هفت بار بگويد: «الحمدللّه» و هفت بار بگويد: «لا اله الا اللّه» و سپس سه بار بگويد: «لٰا إلٰهَ إلَّااللّٰهُ وَحْدَهُ لٰا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَهُوَ حَيُّ لٰايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ». و پس از آن بر پيامبر و خاندانش درود

مناسك حج (فاضل)، ص: 291

فرستاده، و سه بار بگويد: «اللّٰهُ أكْبَرُ عَلىٰ مٰا هَدٰانٰا، وَالْحَمْدُللّٰهِ عَلىٰ مٰا أبْلٰانٰا وَالْحَمْدُللّٰهِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَالْحَمْدُللّٰهِ الْحَيِّ الدَّائِمِ». و بعد سه بار بگويد: «أشُهَدُ أنْ لٰا إِلٰهَ إلّا اللّٰهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ، لانَعْبُدُ إلّٰا ايّٰاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ». و نيز سه بار بگويد: «اللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقِينَ في الْدُّنْيٰا وَالْآخِرَةِ». و بعد سه بار بگويد: «اللَّهُمَّ آتِنٰا فِي الدُّنْيٰا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنٰا

عَذٰابَ النّٰارِ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 292

و بعد صد مرتبه بگويد: «اللّٰهُ اكْبَر» و صد مرتبه بگويد: «لٰا الٰهَ الَّا اللّه» و صد مرتبه بگويد: «الْحَمْدُلِلّه» و صد مرتبه بگويد:

«سبحان اللّٰه» و بعد بگويد: «لٰا إلٰهَ إلَّااللّٰهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ، وَ غَلَبَ الأحْزٰابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَحْدَهُ، اللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيمٰا بَعْدَ الْمَوْتِ، اللّٰهُمَّ إِنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ، اللَّهُمَّ أظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لٰا ظِلَّ إلّاظِلُّكَ». 11- مستحب است هنگامى كه بر كوه صفا توقف مى كند، مكرراً خود و خانوادۀ خود و دينش را به خداوند متعال بسپارد، و بگويد:

مناسك حج (فاضل)، ص: 293

«اسْتَوْدِعُ اللّٰهَ الرَّحْمٰنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لاتَضِيعُ وَدائِعُهُ دِينِي وَنَفْسِي وَأهْلي، ألَّلهُمّ اسْتَعْمِلْنِي عَلىٰ كِتابِك وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ، وَ تَوَفَّنِي عَلىٰ مِلَّتِهِ وَ أعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ». و بعد سه مرتبه بگويد: «اللّٰه اكْبَر» و دعاى سابق را دوباره بخواند، و باز بگويد: «اللّٰه اكْبَر» و در حد امكان دعا را تكرار كند. 12- رو به كعبه كرده و اين دعا را بخواند: «اللّٰهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْبٍ أذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَىَّ بِالْمَغْفِرَةِ، فَإِنَّكَ انْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللّٰهُمَّ افْعَلْ بِي مٰا أنْتَ أهْلُهُ، فَإِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بِي مٰا انْتَ أهْلُهُ تَرْحَمْنِي و إن تُعَذِّبْنِي فَانْتَ غَنِيٌّ عَنْ

مناسك حج (فاضل)، ص: 294

عَذابِي، وَ انَا مُحْتَاجٌ إلىٰ رَحْمَتِكَ، فَيٰا مَنْ انَا مُحْتٰاجٌ إلىٰ رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِي اللّٰهُمَّ لٰاتَفْعَلْ بِي مٰا انَا أهْلُهُ فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي مٰا انَا اهْلُهُ تُعَذِّبْنِي، وَ لَمْ تَظْلِمْنِي، اصْبَحْتُ اتَّقِي عَدْلَكَ، وَلٰا اخٰافُ جَوْرَكَ فَيٰا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لٰايَجُورُ ارْحَمْنِي». و سپس بگويد: «يٰا

مَنْ لٰايَخِيْبُ سٰائِلُهُ، و لَا يَنْفَدُ نٰائِلُهُ، صَلِّ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، وَاجِرْنِي مِنَ النّٰارِ بِرَحْمَتِكَ». 13- بر كوه صفا زمان زيادى را توقّف كند، كه در روايت است موجب زيادى ثروت مى شود. 14- چون مقدارى از كوه صفا پايين آمد بايستد، و توجّه به كعبه كرده، و بگويد:

مناسك حج (فاضل)، ص: 295

«أللّٰهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضِيقِهِ وَ ضَنْكِهِ، أللّٰهُمَّ اظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لٰاظِلَّ إلّاظِلُّكَ». 15- پس از آنكه مقدار ديگرى پايين آمد، كتف خود را برهنه كرده، بگويد: «يٰا رَبَّ الْعَفْوِ، يٰا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ، يٰا مَنْ هُوَ أَوْلىٰ بِالْعَفْوِ، يٰا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يا جَوادُ يا كَريمُ يٰا قَرِيبُ يٰا بَعِيدُ، ارْدُدْ عَلَيَّ نِعْمَتَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطٰاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ». 16- پياده سعى كند. 17- با آرامش و وقار سعى كند. 18- در مقدارى از سعى كه بين چراغهاى

مناسك حج (فاضل)، ص: 296

سبز قرار گرفته هروله كند (يعنى مقدارى تندتر حركت كند، كه نه دويدن باشد و نه راه رفتن معمولى)، و به هنگام بازگشت از مروه نيز هروله را تكرار كند، و براى زنان هروله مستحب نيست. 19- وقتى به اوّلين چراغ سبز رسيد بگويد: «بِسْمِ اللّٰهِ وَ بِاللّٰهِ، وَاللّٰهُ أكَبْرُ، وَ صَلَّى اللّٰهُ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ أهْلِ بَيْتِهِ، اللّٰهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ، إنَّك أنْتَ الْأعَزُّ الْاكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ، اللّٰهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ، فَضٰاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي، اللّٰهُمَّ لَك سَعْيِي، وَ بِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي، يٰا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ». 20- چون از محل هروله گذشت

بگويد:

مناسك حج (فاضل)، ص: 297

«ياذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والْجُودِ، اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلَا أنْتَ». 21- چون به مروه رسيد از كوه بالا رود، و آنچه از ادعيه در كوه صفا گفتيم بر كوه مروه به ترتيب بخواند، و سپس بگويد: «اللّٰهُمَّ يٰا مَنْ امَرَ بِالْعَفْوِ، يٰا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يٰا مَنْ يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يٰا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يٰا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ». 22- بر گريه از خوف خداوند كوشش كند، و خود را به گريه وادارد، و فراوان دعا كند، و اين دعا را نيز بخواند: «اللّٰهُمَّ إِنّي أسْئَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلىٰ

مناسك حج (فاضل)، ص: 298

كُلِّ حالٍ، وَصِدْقَ النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 299

تقصير «1»

اشاره

مسألۀ 106-- بعد از سعى واجب است تقصير كند.

مسألۀ 107-- محرم قبل از اينكه تقصير خود را انجام دهد نمى تواند موى ديگرى را به عنوان تقصير كوتاه كند. ولى گرفتن ناخن ديگرى به قصد تقصير مانعى ندارد و صحيح است.

مسألۀ 108-- بانوانى كه براى تقصير موى خود را كوتاه مى كنند لازم است خود را از نامحرم

______________________________

(1)- تقصير يعنى كوتاه كردن.

مناسك حج (فاضل)، ص: 300

بپوشانند. ولى اگر موهاى آنها ظاهر شود، ضررى به تقصير آنها نمى زند.

مسألۀ 109-- تقصير در عمره محل خاصى ندارد.

لذا مى تواند كنار مروه يا در منزل، يا اگر فراموش كرد حتى در شهر خود تقصير كند.

مسألۀ 110-- همانگونه كه شيعه مى تواند براى شيعه تقصير كند سنى نيز مى تواند براى شيعه تقصير كند.

مسألۀ 111-- اگر بعد از تقصير شك كند كه آن را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.

مسألۀ 112-- بعد از

تقصير در عمرۀ تمتع تمام محرمات احرام حتى زن و شوهر به يكديگر حلال مى شوند. ولى در عمرۀ مفرده زن و شوهر

مناسك حج (فاضل)، ص: 301

پس از طواف نساء و نماز آن به يكديگر حلال مى شوند.

مسألۀ 113-- اگر بعد از تقصير و انجام برخى از محرمات احرام متوجه شود كه تقصير او باطل بوده، كفاره ندارد مگر در مورد صيد.

شرايط صحت تقصير
اشاره

درصحت تقصير رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- كيفيت تقصير. 3- وقت تقصير.

نيت

مناسك حج (فاضل)، ص: 302

مسألۀ 114-- تقصير از عبادات است و بايد با قصد قربت و براى اطاعت از خداى سبحان انجام شود. و ريا آن را باطل مى كند.

مسألۀ 115-- اگر از روى ريا تقصير خود را باطل كند حكم ترك عمدى تقصير را دارد.

كيفيت تقصير

مسألۀ 116-- در تقصير بايد مقدارى از موى سر يا صورت را كوتاه كند، يا ناخن بگيرد. هر چند بهتر است فقط به ناخن گرفتن اكتفا نكند.

مسألۀ 117-- تراشيدن سر به عنوان تقصير عمرۀ تمتع كفايت نمى كند، همانگونه كه كوتاه كردن موى زير بغل يا كندن مو نيز براى تقصير كفايت

مناسك حج (فاضل)، ص: 303

نمى كند.

مسألۀ 118-- اگر به قصد تقصير يك مو يا چند مو از بدن خود كند، هر چند از جهت كندن مو گناه نكرده ولى از احرام خارج نشده، و اگر بدون تدارك محرم به احرام حج شود حكم ترك عمدى تقصير را دارد.

وقت تقصير

مسألۀ 119-- اگر جهلًا يا سهواً قبل از سعى تقصير كند بايد پس از سعى تقصير را اعاده كند و كفاره ندارد. ولى اگر در اثناى سعى تقصير كند بايد طبق تفصيلى كه در مسأله 699 و 700 گذشت عمل كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 304

مسألۀ 120-- اگر در عمرۀ تمتع عمداً يا از روى جهل تقصير نكند و محرم به احرام حج شود بنابر اقوى عمرۀ او باطل مى شود، و حج او ظاهراً تبديل به افراد مى شود. بنابراين به احتياط واجب حج را به نيت افراد تمام كند، و بعد عمرۀ مفرده بجا آورد، و سال بعد حج را اعاده كند.

مسألۀ 121-- اگر تقصير را فراموش كند و پس از احرام حج يادش بيايد. عمرۀ تمتع و حجش صحيح است. و بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفاره بدهد.

مسألۀ 122-- اگر در عمرۀ مفرده به هر جهت تقصير نكرد و طواف نساء را انجام داد بايد تقصير كند، و بعد طواف نساء و نماز آن را

اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 305

مسألۀ 123-- در عمرۀ تمتع طواف نساء واجب نيست، هر چند مطابق احتياط است. و اگر بخواهد احتياط كند بايد قبل از تقصير طواف نساء و نماز آن را بجا آورد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 306

احكام بين عمرۀ تمتع و حج تمتع

مسألۀ 124-- ظاهراً تراشيدن سر بين عمرۀ تمتع و حج تمتع اشكالى ندارد. ولى رعايت احتياط خوب است، بلى همانگونه كه گذشت تراشيدن سر براى تقصير عمرۀ تمتع كافى نيست.

مسألۀ 125-- همانگونه كه گذشت حرمت صيد از احكام حرم است و اختصاص به محرم ندارد. لذا حرمت آن بين عمرۀ تمتع و حج تمتع از احكام عمره يا حج نيست.

مسألۀ 126-- خروج از مكه براى كسى كه مطمئن است مى تواند براى انجام حج تمتع به

مناسك حج (فاضل)، ص: 307

مكه برگردد. چنانچه در همان ماه عمرۀ تمتع انجام داده مانعى ندارد. هر چند رعايت احتياط خوب است.

مسألۀ 127-- بنابر آنچه گذشت رفتن عوامل خدماتى حج و ساير افراد به جده، عرفات، منى، غار ثور و ساير اماكنى كه خارج از مكه قرار دارد.

در همان ماهى كه عمرۀ تمتع بجا آورده اند، مانعى ندارد.

مسألۀ 128-- خروج از مكه در غير از ماهى كه عمرۀ تمتع انجام داده اشكالى ندارد. اما چون ورود به مكه در فرض مذكور بدون احرام حرام است، بايد مسائل مربوط به عمرۀ بين عمرۀ تمتع و حج را كه بيان خواهد شد رعايت كند.

مسألۀ 129-- اگر كسى پس از عمرۀ تمتع از مكه

مناسك حج (فاضل)، ص: 308

خارج شد و ماه بعد مراجعت كرد عمرۀ او فاسد و باطل شده و از قابليت عمرۀ تمتع بودن مى افتد.

لذا اگر بخواهد

حج تمتع انجام دهد، بايد مجدداً از يكى از مواقيت معروفه، و در صورت عدم تمكن از ادنى الحل محرم به احرام عمرۀ تمتع شود، والّا حج تمتع او صحيح نيست.

مسألۀ 130-- ملاك احرام مجدد خروج و ورود به شهر مكه است. بنابراين اگر از مكه خارج نشود، اما از حدود حرم خارج شود لازم نيست دومرتبه محرم شود.

مسألۀ 131-- انجام عمرۀ مفرده در همان ماهى كه عمرۀ تمتع انجام داده است، جايز نيست. و اگر انجام دهد صحيح نيست. ولى به عمرۀ تمتع و حج تمتع او ضررى نمى زند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 309

مسألۀ 132-- اگر در غير از ماهى كه عمرۀ تمتع انجام داده عمرۀ مفرده بجا آورد عمرۀ تمتع او باطل خواهد شد، ولى اگر تا هشتم ذى الحجه در مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد عمرۀ مفردۀ مذكور قهراً تبديل به عمرۀ تمتع شده، و مى تواند پس از آن حج تمتع بجا آورد.

مسألۀ 133-- كسى كه قصد دارد پس از ورود به مكه، از مكه خارج شود و دوباره برگردد بار اول محرم به احرام عمرۀ مفرده شود، و براى آخرين بار محرم به احرام عمرۀ تمتع شود.

مسألۀ 134-- در فرض سابق اگر از حرم خارج نشد و خواست عمرۀ تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت معروفه برود و از آنجا براى عمرۀ تمتع محرم شود، و احرام از ادنى الحل يا

مناسك حج (فاضل)، ص: 310

مكه كفايت نمى كند.

مسألۀ 135-- در فرض سابق اگر بعد از انجام عمرۀ مفرده نتوانست از مكه خارج شود، چنانچه عمرۀ مفرده را در ماههاى حج انجام داده باشد، همان عمره تبديل

به عمرۀ تمتع شده، و مى تواند حج تمتع را حتى بصورت نيابى انجام دهد، البته مشروط بر اينكه عمرۀ انجام شده را به نيت منوب عنه انجام داده باشد.

مسألۀ 136-- كسى كه بعد از عمرۀ تمتع از مكه خارج شود و در ماه بعد مراجعت كند اگر بدون احرام وارد مكه شود چون عمرۀ تمتع او باطل شده، حج تمتع او صحيح نيست.

مسألۀ 137-- با توجه به توسعۀ شهر مكه، رفتن به اطراف آن- مثل غار حرا- تا جايى كه عرفاً

مناسك حج (فاضل)، ص: 311

بگويند شهر مكه است مانعى ندارد.

مسألۀ 138-- اگر كسى پس از انجام عمرۀ تمتع و قبل از احرام حج به گونه اى بيمار شد كه قدرت ماندن و انجام حج را نداشت و مجبور شد به وطن بازگردد، احتياط مستحب آن است كه اگر ممكن است او را طواف نساء بدهند، والا به كسى نيابت دهد تا طواف نساء او را بجا آورد، و اگر سال اول استطاعت او بوده حج بر او واجب نيست، و در صورت بقاى استطاعت در سال آينده حج بجا آورد.

مسألۀ 139-- كسى كه حجةالاسلام خود را انجام داده اگر با احرام عمرۀ تمتع مستحبى وارد مكه شود و اعمال خود را انجام دهد و بعد بخواهد حج إفراد انجام دهد چنانچه از مكه خارج شود و

مناسك حج (فاضل)، ص: 312

از يكى از مواقيت معروفه محرم به احرام حج إفراد شود صحيح است.

مسألۀ 140-- كسى كه عمرۀ تمتع مستحبى انجام داده مى تواند حج را ترك كند، ولى معصيت كرده است، و در اين فرض طواف نساء هم لازم نيست هر چند مستحب است.

مسألۀ

141-- اگر براى عمرۀ تمتع محرم شد و به جهت عذرى وقتى به مكه برسد كه اگر بخواهد اعمال عمرۀ تمتع را بجا آورد وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، بايد نيت خود را به حج إفراد بگرداند. و اگر حج واجب بجا مى آورد پس از آن يك عمرۀ مفرده انجام دهد.

مسألۀ 142-- اگر حائض و نفسا، از انجام طواف تا تنگ شدن وقت معذور باشد طبق مسألۀ قبل

مناسك حج (فاضل)، ص: 313

عمل كند.

مسألۀ 143-- اگر به جهت عذرى بدون احرام وارد مكه شد و بخاطر تنگى وقت امكان انجام عمرۀ تمتع را نداشت حج إفراد بجا آورد و كفايت مى كند. و اگر عمداً بدون عذر عمرۀ تمتع را ترك كند يا باطل انجام دهد، به احتياط واجب حج إفراد بجا آورد، و سال بعد بايد حج را اعاده كند.

مسألۀ 144-- مراد از تنگى وقت اين است كه جزء ركنى وقوف اختيارى عرفات را درك نكند.

يعنى اگر بخواهد اعمال خود را بجا آورد و براى حج محرم شود و به عرفات برود بعد از مغرب به عرفات برسد.

مسألۀ 145-- كسى كه حج مستحبى بجا مى آورد

مناسك حج (فاضل)، ص: 314

لازم نيست بعد از حج إفراد عمرۀ مفرده بجا آورد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 315

بخش دوم: حج تمتع

اشاره

همانگونه كه اجمالًا گذشت حج تمتع مركب از سيزده جزء است، كه اينك مفصلًا احكام آن را به ترتيب ذكر مى كنيم: لازم به ذكر است كه براساس ترتيب بايد طواف حج، نماز آن، سعى، طواف نساء و نماز آن بعد از اعمال روز عيد انجام شود، مگر در بعضى

مناسك حج (فاضل)، ص: 316

از موارد كه

پس از احرام حج و قبل از وقوفين انجام آن صحيح است، كه احكام آن به تفصيل در جاى خود خواهد آمد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 317

1- احرام

اشاره

مسألۀ 146-- شخص بايد بعد از تمام شدن اعمال عمرۀ تمتع براى حج تمتع محرم شود.

مسألۀ 147-- كيفيت احرام و شرايط آن و محرمات احرام به همان صورتى است كه در احرام عمرۀ تمتع به تفصيل بيان شد، بجز محل احرام كه احكام آن خواهد آمد.

مسألۀ 148-- شخص مى تواند احرام را تا هنگامى كه بتواند به وقوف اختيارى عرفات برسد تأخير بيندازد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 318

مسألۀ 149-- مستحب است روز ترويه (هشتم ذى الحجه) احرام ببندد.

مسألۀ 150-- محل احرام حج تمتع شهر مكه است.

مسألۀ 151-- احرام در محله هاى جديدالاحداث اگر عرفاً جزء شهر مكه محسوب شوند، اگر چه فاصله آنها تا مسجدالحرام زياد باشد صحيح است.

مسألۀ 152-- مستحب است در مسجدالحرام يا در مقام ابراهيم احرام ببندد.

مسألۀ 153-- اگر احرام را فراموش كرد و به عرفات يا مشعر رفت و بعد يادش آمد، واجب است به مكه برگردد و احرام ببندد. و اگر امكان نداشت يا وقت تنگ بود همانجا محرم شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 319

مسألۀ 154-- در فرض سابق اگر بعد از وقوف مشعر متوجه شد، بايد فوراً همانجا محرم شود و حج را تمام كند، و بنابر احتياط مستحب سال آينده حج را اعاده كند، و اگر بعد از اتمام اعمال حج متوجه شد حج او صحيح است.

مسألۀ 155-- اگر بعد از خروج از مكه يادش آمد كه تلبيه نگفته حكم دو مسألۀ سابق را دارد.

مسألۀ 156-- جاهل به مسأله در حكم كسى است

كه آن را فراموش كرده، و بايد طبق احكام آن عمل كند.

مسألۀ 157-- اگر از روى علم و عمد احرام را تا زمان فوت وقوف در عرفات ترك كند حج او باطل است.

مسألۀ 158-- اگر بعد از احرام ديوانه شود، احرام

مناسك حج (فاضل)، ص: 320

و حج او باطل است، و احتياط مستحب آن است كه در صورت بهبودى عمرۀ مفرده اى انجام دهد، گرچه با استنابه باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 321

مستحبات احرام حج

مسألۀ 159-- امورى كه در احرام عمره مستحب بود در احرام حج نيز مستحب است و پس از اينكه شخص، احرام بسته و از مكه بيرون آمد همين كه بر ابطح مشرف شود، به آواز بلند تلبيه بگويد، و چون متوجه منى شود بگويد: «اللَّهُمَّ إيّاكَ أرْجُو، وَ إيّاكَ أدْعُو، فَبَلِّغْنِي أَمَلِي، وَ أصْلِحْ لِي عَمَلِي». و با دلى آرام با تسبيح و ذكر حق تعالى برود، و چون به منى رسيد بگويد: «الْحَمْدُللّٰهِ الَّذِي أقْدَمَنِيها صالِحاً فِي

مناسك حج (فاضل)، ص: 322

عافِيَةٍ وَ بَلَّغَنِي هذَا الْمَكانِ». و چون داخل منى شد بگويد: «اللَّهُمَّ هذِهِ مِنىٰ، وَ هِيَ مِمّا مَنَنْتَ بِهِ عَلَيْنا مِنَ الْمَناسِكِ، فَاسْأَلُكَ أنْ تَمُنَّ عَلَيَّ بِما مَنَنْتَ عَلىٰ أنْبِيائِكَ، فَانَّما أنَا عَبْدُكَ وَ فِي قَبْضَتِكَ». و مستحب است شب عرفه را در منى بوده و به اطاعت الهى مشغول باشد، و بهتر آن است كه عبادات و خصوصاً نمازها را در مسجد خيف بجا آورد، و چون نماز صبح را خواند تا طلوع آفتاب تعقيب گفته پس به عرفات روانه شود، و اگر خواسته باشد بعد از طلوع صبح روانه شود مانعى ندارد، ولى سنت آن است كه

تا آفتاب طلوع نكرده از وادى مُحَسّر رد نشود، و روانه شدن

مناسك حج (فاضل)، ص: 323

پيش از صبح مكروه است، و چون به عرفات متوجه شود اين دعا را بخواند: «الّلهُمَّ إلَيْكَ صَمَدْتُ، وَ إيّاكَ اعْتَمَدْتُ، وَ وَجْهَكَ أرَدْتُ، أسْأَلُكَ أنْ تُبارِكَ لِي فِي رِحْلَتِي، وَ أنْ تَقْضِيَ لِي حاجَتِي، وَ أن تَجْعَلَنِي مِمَّنْ تُباهِي بِهِ اليَوْمَ مَنْ هُوَ أفْضَلُ مِنِّي».

مناسك حج (فاضل)، ص: 324

2- وقوف در عرفات

اشاره

مسألۀ 160-- پس از احرام حج، بر محرم واجب است روز نهم ماه ذى حجه در عرفات كه بيابانى است معروف و در فاصلۀ حدود 20 كيلومترى شرق مكه قرار دارد، وقوف كند.

مسألۀ 161-- اگر از روى علم و عمد وقوف ركنى عرفات را ترك كند حج او باطل است، و وقوف اضطرارى او كفايت نمى كند.

مسألۀ 162-- طهارت از حدث در وقوف عرفات شرط نيست. بنابراين حائض يا نفساء يا جنب

مناسك حج (فاضل)، ص: 325

مى تواند در عرفات وقوف كند.

شرايط صحت وقوف
اشاره

درصحت وقوف رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- محل وقوف. 3- وقت وقوف. 4- كيفيت وقوف.

نيت

مسألۀ 163-- ماندن در عرفات از عبادات است، و بايد به قصد قربت انجام شود، و ريا موجب

مناسك حج (فاضل)، ص: 326

بطلان آن مى شود.

مسألۀ 164-- اگر مى دانسته كه ماندن در عرفات به عنوان بخشى از مناسك حج است، و بايد با قصد قربت انجام شود، ولى در زمان وقوف از نيت آن غافل بوده، همين كه قصد ارتكازى داشته، وقوف او صحيح است.

محل وقوف

مسألۀ 165-- شخص بايد مطمئن باشد محلى را كه وقوف كرده سرزمين عرفات است.

مسألۀ 166-- رفتن بالاى «جبل الرحمه» «1» هنگام

______________________________

(1)- جبل الرحمه نام كوهى است معروف در سرزمين عرفات.

مناسك حج (فاضل)، ص: 327

وقوف مكروه است، ولى قبل از زمان وقوف مانعى ندارد.

مسألۀ 167-- مسجد نمره خارج از عرفات است، لذا حاجى هنگام وقوف نمى تواند به آنجا برود.

مسألۀ 168-- حدود عرفات چنانچه مورد اطمينان يا تأييد اهل محل باشد معتبر است.

وقت وقوف

مسألۀ 169-- وقت وقوف در عرفات از ظهر روز نهم تا مغرب (وقت نماز مغرب) مى باشد.

مسألۀ 170-- تأخير وقوف در عرفات حتى به مقدار نماز ظهر و عصر جايز نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 328

مسألۀ 171-- وقوف در عرفات در تمام بعدازظهر (از ظهر تا مغرب) واجب است، اما تمام آن ركن نيست. بنابراين اگر تنها مقدارى از اين مدت را در عرفات بماند حج او صحيح است، هر چند در ترك عمدى بقيۀ مدت گناه كرده است.

مسألۀ 172-- اگر قبل از مغرب عمداً از عرفات بيرون برود بايد يك شتر كفاره بدهد. ولى اگر پشيمان شود و قبل از مغرب به عرفات برگردد كفاره واجب نيست، هر چند مطابق احتياط است.

و حتى اگر بدون پشيمان شدن براى انجام كارى برگردد و تا مغرب بماند كفاره واجب نيست.

مسألۀ 173-- احتياطاً كفارۀ مذكور را در روز عيد و در منى قربانى كند، اما در شرايط فعلى كه قربانى در آنجا از بين مى رود در شهر خود

مناسك حج (فاضل)، ص: 329

قربانى كند و به مصرف فقرا برساند.

مسألۀ 174-- اگر نتواند يك شتر قربانى كند بايد هيجده روز روزه بگيرد، و احتياط مستحب

اين است كه هيجده روز را پشت سر هم روزه بگيرد.

مسألۀ 175-- اگر جهلًا يا سهواً قبل از مغرب از عرفات خارج شد، هر وقت متوجه شد بايد برگردد، و اگر برنگشت گناهكار است ولى كفاره ندارد، هر چند مطابق احتياط است.

مسألۀ 176-- بيماران و ضعفا و همراهان آنها اگر كوچ بعد از غروب برايشان حرج و مشقت داشته باشد مى توانند قبل از غروب از عرفات خارج شوند.

مسألۀ 177-- وقت اضطرارى وقوف در عرفات شب عيد قربان تا طلوع فجر است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 330

مسألۀ 178-- اگر به جهت عذرى مثل فراموشى، تنگى وقت، ندانستن مسأله، بيمارى، شدت گرما در وقت اختيارى حتى وقوف ركنى عرفات را درك نكرد، بايد در وقت اضطرارى در عرفات بماند، كه در اين صورت حج او صحيح است. و اگر بدون عذر وقوف اضطرارى عرفات را هم درك نكرد، حج او باطل مى شود.

كيفيت وقوف

مسألۀ 179-- وقوف ركنى عرفات مسماى وقوف است. به اين معنا كه بگويند مقدارى در عرفات بوده است، حتى يك يا دو دقيقه، بنابراين اگر همين مقدار را بعدازظهر روز نهم در عرفات

مناسك حج (فاضل)، ص: 331

باشد حج او صحيح است.

مسألۀ 180-- مراد از وقوف بودن در آن مكان است. خواه سواره باشد يا پياده، نشسته باشد يا ايستاده يا در حال راه رفتن، خواب باشد يا بيدار.

ولى اگر در تمام مدت وقوف خواب يا بيهوش باشد وقوف او باطل است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 332

مستحبات وقوف در عرفات

مسألۀ 181-- در عرفات چند چيز مستحب است: 1- نيت وقوف را به زبان بگويد، به اين گونه: «از ظهر شرعى امروز تا مغرب براى انجام حج تمتع از حجةالاسلام در عرفات مى مانم قربة إلى اللّٰه» و اگر حج استحبابى يا نيابتى است آن را نيز ذكر كند، و در حج نيابتى اسم منوب عنه را نيز به زبان آورد. 2- با طهارت بودن در حال وقوف. 3- غسل كردن، و بهتر است كه نزديك ظهر باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 333

4- آنچه موجب تفرق حواس است از خود دور سازد، تا آنكه قلب او متوجه ذات اقدس الهى گردد. 5- در زمين هموارى كه طرف چپ «جبل الرحمه» است وقوف كند، بطورى كه اگر رو به قبله قرار گيرد جبل الرحمه سمت راست او قرار گيرد. و بالا رفتن از كوه مكروه است. 6- در اول وقت، نماز ظهر و عصر را به يك اذان و دو اقامه بجا آورد. 7- قلب خود را به حضرت حق جلّ و علا متوجه ساخته، و حمد الهى و تهليل و

تمجيد كرده، و ثناى حضرت حق را بجا آورد، پس از آن صدمرتبه: «اللّٰهُ أكْبَر» و صد مرتبه: سورۀ «توحيد» را بخواند، و آنچه خواهد دعا كند و از

مناسك حج (فاضل)، ص: 334

شيطان رجيم به خدا پناه ببرد، و اين دعا را نيز بخواند: «الَّلهُمَّ رَبِّ الْمشَاعِرِ كُلِّها فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ وَ أوْسِعْ عَلِيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَ الْانْسِ، الَّلهُمَّ لاتَمْكُرْ بِي وَلا تَخْدَعْنِي وَلا تَسْتَدْرِجْنِى يا أسْمَعَ السَّامِعينَ وَ يا أبْصَرَ النَّاظِرينَ وَ يا أسْرَعَ الْحاسِبِينَ وَ يا أرْحَمَ الرَّاحِمِينَ أسْأَلُكَ أنْ تُصَلِّيَ عَلىٰ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أنْ تَفْعَلَ بي كَذا وَ كَذا». و به جاى «كذا و كذا» حاجات خود را نام ببرد. 8- پس دستهاى خود را به طرف آسمان

مناسك حج (فاضل)، ص: 335

بردارد و بگويد: «الَّلهُمَّ حاجَتِي إلَيْكَ الَّتِي إنْ أعْطَيْتَنِيها لَمْ يَضُرَّنِى ما مَنَعْتَنِى وَ إنْ مَنَعْتَنِيها لَمْ يَنْفَعْنِي ما أعْطَيْتَنِي، أسْأَلُكَ خَلاصَ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ الَّلهُمَّ إنِّي عَبْدُكَ وَ مِلْكُ نٰاصِيتَي بِيَدِكَ وَ أجَلِى بِعِلْمِكَ، أسْألُكَ أنْ تُوَفِّقَنِي لِما يُرْضِيكَ عَنِّي وَ أنْ تُسَلِّمَ مِنِّي مَناسِكِيَ الَّتِي أرَيتَها خَلِيلَكَ إبْراهِيمَ صَلَواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِ وَ دَلَلْتَ عَلَيْها نَبِيَّكَ مُحَمَّداً صَلَّى اللّٰهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ، الَّلهُمَّ اجْعَلْنِي مِمَّنْ رَضِيتَ عَمَلَهُ وَ أطَلْتَ عُمْرَهُ وَ أحْيَيْتَهُ بَعْدَ الْمَوْتِ». 9- اين دعا را بخواند: «لا إلهَ إلَااللّٰهُ وَحْدَهُ لا شَريكَ لَهُ، لَهُ

مناسك حج (فاضل)، ص: 336

الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِي و يُمِيتُ وَ هُوَ حَىٌ لايَمُوتُ بِيَدِهِ الْخَيْرُ وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ، الَّلهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ كَالَّذِي تَقُولُ وَ خَيْراً مِمّا نَقُولُ وَ فَوْقَ ما يَقُولُ الْقائِلُونَ، الَّلهُمَّ

لَكَ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْياي وَ مَماتِي وَ لَكَ تُراثِى (بَراءَتِى خ ل) وَ بِكَ حَوْلِي وَ مِنْكَ قُوَّتِي، الَّلهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنَ الْفَقْرِ وَ مِنْ وَساوِسِ الْصُّدُورِ وَ مِنْ شَتاتِ الْامْرِ و مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ، الَّلهُمَّ انِّي أسْألُكَ خَيْرَ الرِّياح وَ أعُوذُبِكَ مِنْ شَرِّ ما يَجِي ءُ بِهِ الْرِّياحُ وَ أَسْأَلُكَ خَيْرَ الْلَّيْلِ وَ خَيْرَ النَّهارِ، الَّلهُمَّ اجْعَلْ فِي قَلْبِي نُوراً و في سَمْعِي وَ بَصَرِي نُوراً وَ فِي لَحْمِي وَ دَمِي وَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 337

عِظامِي وَ عُرُوقِي وَ مَقْعَدِي وَ مَقامِي وَ مَدْخَلِي وَ مَخْرَجِي نُوراً وَ أعْظِمْ لِي نُوراً يا رَبِّ يَوْمَ ألْقاكَ إنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ ءٍ قَديرٌ». 10- در اين روز تا مى تواند از خيرات و صدقات كوتاهى نكند. 11- رو به قبله باشد، و اين اذكار را بگويد: «سُبْحانَ اللّٰهِ» صد مرتبه «اللّٰهُ أكْبَرُ» صد مرتبه «ماشاءَ اللّٰهُ لا قُوَّةَ إلّابِاللّٰهِ» صد مرتبه «أشْهَدُ أنْ لا إلهَ إلّااللّٰهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ لَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ يُحْيِى وَ يُمِيتُ وَ يُمِيتُ وَ يُحْيِى وَ هُوَ حَىٌّ لايَمُوتُ بِيَدِهِ الخَيْرُ وَ هُوَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ» صد مرتبه. 12- پس از اول سورۀ بقره ده آيه بخواند، و

مناسك حج (فاضل)، ص: 338

سه مرتبۀ سورۀ توحيد، و آيةالكرسى را بخواند تا آخر، پس اين آيات را بخواند: «إِنَّ رَبَّكُمُ اللّٰهُ الَّذِي خَلَقَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ فِي سِتَّةِ أَيّٰامٍ ثُمَّ اسْتَوىٰ عَلَى الْعَرْشِ يُغْشِي اللَّيْلَ النَّهٰارَ يَطْلُبُهُ حَثِيثاً وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ وَ النُّجُومَ مُسَخَّرٰاتٍ بِأَمْرِهِ أَلٰا لَهُ الْخَلْقُ وَ الْأَمْرُ تَبٰارَكَ اللّٰهُ رَبُّ الْعٰالَمِينَ* ادْعُوا رَبَّكُمْ تَضَرُّعاً وَ خُفْيَةً إِنَّهُ لٰا يُحِبُّ الْمُعْتَدِينَ* وَ لٰا تُفْسِدُوا فِي

الْأَرْضِ بَعْدَ إِصْلٰاحِهٰا وَ ادْعُوهُ خَوْفاً وَ طَمَعاً إِنَّ رَحْمَتَ اللّٰهِ قَرِيبٌ مِنَ الْمُحْسِنِينَ». 13- پس سورۀ «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ الْفَلَقِ» و سورۀ «قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النّٰاسِ» را بخواند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 339

14- نعمتهاى الهى را ياد كند و خدا را حمد و سپاس گويد. و همچنين بر أهل و مال و ساير چيزهايى كه حضرت حق به او تفضل نموده حمد كند و بگويد: «أللَّهُمَّ لَكَ الْحَمْدُ عَلىٰ نَعْمائِكَ الَّتي لاتُحْصىٰ بِعَدَدٍ وَلا تُكاٰفَأُ بِعَمَلٍ». و به آياتى از قرآن كه در آنها ذكر حمد شده است خدا را حمد كند، و به آياتى كه در آنها ذكر تسبيح شده است خدا را تسبيح كند، و به آياتى كه در آنها تكبير شده است خدا را تكبير گويد. و به آياتى كه در آنها ذكر تهليل شده است خدا را تهليل كند، و بر محمد و آل محمد عليهم الصلاة والسلام زياد صلوات بفرستد. و به هر اسمى از اسماء اللّٰه كه در قرآن موجود است خدا را

مناسك حج (فاضل)، ص: 340

بخواند، و به آنچه از اسماء الهى كه در ياد دارد خدا را ذكر كند، و به اسماء الهى كه در آخر سورۀ حشر موجود است خدا را بخواند، و آنها عبارتند از: «اللّٰهُ عالِمُ الْغَيْبِ وَالشّهادَةِ الرَّحْمٰنُ الرَّحِيمُ الْمَلِكُ الْقُدُّوسُ السَّلامُ الْمُؤْمِنُ الْمُهَيْمِنُ الْعَزِيزُ الْجَبَّارُ المُتَكَبِّرُ الخالِقُ الْبارِى ءُ المُصَوِّرُ». و اين دعا را بخواند: «أَسْأَلُكَ يا اللّٰهُ يا رَحْمٰنُ، بِكُلِّ اسْمٍ هُوَ لَكَ، وَ أسْألُكَ بِقُوِّتِكَ وَ قُدْرَتِكَ وَ عِزَّتِكَ، وَ بِجَمِيع مٰا أحٰاطَ بِهِ عِلْمُكَ، وَبِجَمْعِكَ وَ بِأرْكانِكَ كُلِّها، وَ بِحَقِّ رَسُولِكَ صَلواتُ اللّٰهِ عَلَيْهِ وَآلِهِ،

مناسك حج (فاضل)،

ص: 341

وَبِاسْمِكَ الْاكْبَرِ الأكْبَرِ، وَبِاسْمِكَ الْعَظِيمِ الَّذِي مَنْ دَعاكَ بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْكَ أنْ لا تُخَيِّبَهُ، وَ بِاسْمِكَ الْأعْظَمِ الْأعْظَمِ الَّذْي مَنْ دَعاكَ بِهِ كانَ حَقّاً عَلَيْكَ أنْ لاتَرُدَّهُ، وَ أنْ تُعْطِيَهُ ماسَأَلَ، أنْ تَغْفِرَ لِي جَمِيعَ ذُنُوبِي فِي جَمِيعِ عِلْمِكَ فِيَّ». 15- هر حاجتى كه دارد بخواهد و از خداوند سبحانه و تعالى طلب كند كه توفيق حج را در سال آينده و هر سال پيدا كند. 16- هفتاد مرتبه بگويد: «أسْألُكَ الْجَنَّة» و هفتاد مرتبه «أسْتَغْفِرُاللّٰهَ رَبِّي وَ أتُوبُ إلَيْهِ». 17- پس اين دعا را بخواند: «أللَّهُمَّ فُكَّنِي مِنَ النَّارِ، وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ الطَيَّبِ، وَادْرَأْ عَنِّي شَرَّ

مناسك حج (فاضل)، ص: 342

فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ، وَ شَرَّ فَسَقَةِ الْعَرَبِ وَالْعَجَمِ». 18- نزديك غروب آفتاب بگويد: «اللَّهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنَ الفَقْرِ، وَ مِنْ تَشَتُّتِ الْأُمُوُرِ، وَ مِنْ شَرِّ ما يَحْدُثُ بِالْلَّيْلِ وَالنَّهارِ، أمْسىٰ ظُلْمِي مُسْتَجِيراً بِعَفْوِكَ، وَ أمْسىٰ خَوْفِي مُسْتَجِيراً بِأمانِكَ، وَأمْسىٰ ذُنُوْبِي مُسْتَجِيرَةً بِمَغْفِرَتِكَ، وَأمْسىٰ ذُلِّي مُسْتَجِيراً بِعِزِّكَ، وَ أمْسىٰ وَجْهِيَ الْفانِيَ الْبالِي مُسْتَجِيْراً بِوَجْهِكَ الباقِي، ياخَيْرَ مَنْ سُئِلَ، وَ يا أجْوَدَ مَنْ أعْطىٰ، جَلِّلْنِي بِرَحْمَتِكَ، وألْبِسْنِي عافِيَتَكَ، وَاصْرِفْ عَنِّي شَرَّ جَمِيعِ خَلْقِكَ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 343

و بدان كه ادعيۀ وارده در اين روز شريف بسيار است، و هر قدر كه ميسور باشد خواندن دعا مناسب است. 19- بسيار خوب است كه در اين روز دعاى حضرت سيدالشهداء عليه السلام و دعاى حضرت زين العابدين سلام اللّٰه عليه را كه در صحيفه كامله است خوانده شود. 20- بعد از غروب آفتاب بگويد: «اللَّهُمَّ لاتَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ هذَا الْمَوْقِفِ، وَارْزُقْنِيهِ مِنْ قابِلٍ أبَداً ما أبْقَيْتَنِي، وَاقْلِبْنِيَ الْيِوْمَ مُفْلِحاً مُنْجِحاً مُسْتَجاباً لِي، مَرْحُوماً

مَغْفُوراً لِي، بأفْضَلِ ما يَنْقَلِبُ بِهِ الْيَوْمَ أحَدٌ مِنْ وَفْدِكَ، وَ حُجّاجِ بَيْتِكَ الْحَرامِ، وَاجْعَلْنِيَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 344

الْيِوْمَ مِنْ أكْرَمِ وَفْدِكَ عَلَيْكَ، وَأعْطِني أفْضَلَ ما أعْطَيْتَ أحَداً مِنْهُمْ مِنَ الْخَيْرِ وَالْبَرَكَةِ وَالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ وَالْمَغْفِرَةِ، وَ بارِكْ لِي فِى ما أرْجِعُ إلَيْهِ مِنْ أهْلٍ أوْ مالٍ أوْ قَلِيلٍ أو كَثِيرٍ، وَ بارِكْ لَهُمْ فِيَّ». و بسيار بگويد: «ألَّلهُمَّ أعْتِقْنِي مِنَ النّارِ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 345

3- وقوف در مشعرالحرام

اشاره

(مزدلفه)

مسألۀ 182-- بعد از مغرب و پايان وقوف در عرفات واجب است به مشعرالحرام كه سرزمينى است معروف و در فاصلۀ بين عرفات و منى قرار دارد و آن را «مزدلفه» نيز مى گويند، كوچ كند.

مسألۀ 183-- بعد از رسيدن به مشعرالحرام به احتياط واجب بايد نيت ماندن در آنجا را تا طلوع فجر بكند. و اين ماندن نيز عبادت است كه بايد با قصد قربت انجام گيرد. اين ماندن واجب

مناسك حج (فاضل)، ص: 346

مستقلى غير از وقوف در مشعرالحرام است.

مسألۀ 184-- اگر كسى وقوف در مشعر را عمداً و بدون عذر ترك كند حج او باطل است.

مسألۀ 185-- طهارت از حدث در وقوف مشعر نيز شرط نمى باشد، بنابراين حائض يا نفساء يا جنب مى تواند در مشعر وقوف كند.

شرايط صحت وقوف
اشاره

درصحت وقوف رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- محل وقوف. 3- وقت وقوف. 4- كيفيت وقوف.

مناسك حج (فاضل)، ص: 347

نيت

مسألۀ 186-- اين وقوف نيز مانند وقوف در عرفات از عبادات است، و بايد با قصد قربت انجام شود، و ريا موجب بطلان آن است كه موجب بطلان حج مى شود.

مسألۀ 187-- اگر به جاى نيت وقوف اختيارى نيت وقوف اضطرارى يا بالعكس بكند، چنانچه در تطبيق مصداق اشتباه كرده، حج او صحيح است.

مسألۀ 188-- اگر مى دانسته كه ماندن در مشعر به عنوان بخشى از مناسك حج است، و بايد با قصد قربت انجام شود، ولى در زمان وقوف از

مناسك حج (فاضل)، ص: 348

نيت آن غافل بوده، همين كه قصد ارتكازى داشته، وقوف او صحيح است.

محل وقوف

مسألۀ 189-- شخص بايد مطمئن باشد محلى را كه وقوف كرده سرزمين مشعرالحرام است.

مسألۀ 190-- حدود مشعرالحرام نيز همانند حدود عرفات چنانچه مورد اطمينان و تصديق اهالى محل باشد معتبر است.

مسألۀ 191-- اگر با اطمينان به مشعر بودن مكانى در آنجا وقوف كرد، و بعد از فوت وقتهاى وقوف معلوم شد آنجا مشعر نبوده، احتياطاً حج را تمام كند، و بعد عمرۀ مفرده انجام دهد، و

مناسك حج (فاضل)، ص: 349

چنانچه حج بر او مستقر بوده يا در صورت بقاى استطاعت سال بعد حج را اعاده كند.

وقت وقوف

مسألۀ 192-- واجب است از طلوع فجر تا طلوع آفتاب در مشعرالحرام وقوف كند. و اين وقوف معروف و اختيارى مشعر مى باشد.

مسألۀ 193-- وقوف در مشعرالحرام از طلوع فجر تا طلوع آفتاب واجب است اما تمام آن ركن نيست.

مسألۀ 194-- زنها، بچه ها، بيماران، افراد ضعيف، سالمندان و افرادى كه آنها را مراقبت و پرستارى و راهنمايى مى كنند مى توانند بعد از نصف شب

مناسك حج (فاضل)، ص: 350

از مشعر خارج شوند.

مسألۀ 195-- براى افراد مذكور وقوف بين الطلوعين لازم نيست، بلكه ماندن تا نصف شب در مشعر به عنوان وقوف آنها مجزى و صحيح است. بلى همراهان معذورين و كسانى كه عذر آنها برطرف شده در صورت امكان لازم است براى درك وقوف اختيارى به مشعر برگردند.

مسألۀ 196-- وقوف اضطرارى شبانۀ مشعر براى معذورين مسألۀ قبل، حكم وقوف اختيارى مشعر را دارد.

مسألۀ 197-- خارج شدن از مشعر قبل از طلوع فجر جايز نيست. و اگر عمداً و بدون عذر بيرون برود و نتواند تا طلوع آفتاب برگردد، چنانچه وقوف عرفات را درك كرده باشد بايد حج را

تمام

مناسك حج (فاضل)، ص: 351

كند، و يك گوسفند كفاره بدهد، و بنابر اقوى سال بعد نيز حج را اعاده كند.

مسألۀ 198-- اگر فردى به غير عمد وقوف بين الطلوعين را درك نكرد، و از معذورين هم نبود كه وقوف اضطرارى شب براى او كفايت كند، مى تواند از طلوع آفتاب روز عيد تا ظهر مقدارى در مشعر وقوف كند، و حج او صحيح است.

مسألۀ 199-- از آنچه گذشت معلوم مى شود كه وقوف در مشعر سه وقت دارد:

1-- وقوف اختيارى: يعنى بين الطلوعين براى غير معذورين.

2-- وقوف اضطرارى شبانه: يعنى شب عيد براى معذورينى كه در مسألۀ 800 گذشت.

3-- وقوف اضطرارى روزانه: يعنى از طلوع

مناسك حج (فاضل)، ص: 352

آفتاب تا ظهر روز عيد براى كسانى كه دو وقوف قبل را درك نكرده باشند.

مسألۀ 200-- معذورين در مسألۀ 800 بايد خودشان به معذور بودنشان اطمينان پيدا كنند، و گفتۀ مدير كاروان يا افراد ديگر مادامى كه موجب اطمينان نشود كفايت نمى كند.

مسألۀ 201-- عوامل خدماتى كه ناچارند شب عيد براى آماده كردن چادرهاى منى و تهيه تداركات از مشعر خارج شوند، اگر نمى توانند براى وقوف اختيارى به مشعر برگردند، پس از وقوف اضطرارى شبانه مى توانند از مشعر خارج شوند، و حج آنها صحيح است.

مسألۀ 202-- در فرض سابق اگر اين افراد به قصد بازگشت، از مشعر خارج شوند و ديگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 353

نتوانند به مشعر برگردند، اگر شب عيد نيت وقوف كرده باشند حج آنها صحيح است، والا بايد وقوف اضطرارى روزانه را درك كنند. وگرنه حج آنها باطل است.

كيفيت وقوف

مسألۀ 203-- همانگونه كه در احكام وقوف به عرفات گذشت، مراد از

وقوف، بودن در آن مكان است خواه سواره باشد يا پياده، نشسته باشد يا ايستاده يا در حال راه رفتن. خواب باشد يا بيدار ولى اگر تمام مدت وقوف را خواب يا بيهوش باشد وقوف و حجش باطل است.

مسألۀ 204-- وقوف ركنى مشعر مانند وقوف در

مناسك حج (فاضل)، ص: 354

عرفات مسماى وقوف است، به اين معنا كه مقدارى از زمان وقوف را- حتى اگر يك يا دو دقيقه باشد- در مشعر بماند. و در اين صورت حج او صحيح است. هر چند در ترك عمدى بقيۀ زمان وقوف گناهكار است.

وقوفهاى اختيارى و اضطرارى

مسألۀ 205-- با توجه به اينكه براى عرفات و مشعر وقوف اختيارى و اضطرارى وجود دارد، و درك هر دو موقف يا يكى از آنها در وقت اختيارى يا اضطرارى، يا عدم درك آنها از جهت صحت و بطلان احكام مختلفى دارد، لذا فهرست وار اقسام آن را ذكر مى كنيم:

مناسك حج (فاضل)، ص: 355

1-- اگر وقوف در عرفات و وقوف در مشعر بطور كلى ترك شود، حج باطل است؛ خواه از روى علم باشد يا جهل، بدون عذر ترك شده باشد يا از روى عذر.

2-- اگر از روى علم عمداً و بدون عذر وقوف اختيارى عرفات را ترك كند، حج او باطل است.

3-- بجز معذورينى كه در مسألۀ 800 ذكر شد، اگر كسى وقوف اختيارى مشعر را از روى علم عمداً و بدون عذر ترك كند، حج او باطل است.

4-- اگر وقوف اختيارى عرفات و مشعر از روى عذر ترك شود، و اضطرارى عرفات و مشعر را درك كند، بعيد نيست كه حج او صحيح باشد، هر چند احتياط در اين است كه

اگر شرايط

مناسك حج (فاضل)، ص: 356

استطاعت باقى بود، سال بعد حج را اعاده كند.

5-- اگر وقوف در عرفات از روى عذر درك نشود، چنانچه اختيارى مشعر را درك كند حج او صحيح است، والا حج او باطل است. مگر براى معذورين مسألۀ 800.

6-- اگر وقوفهاى مشعر را از روى عذر درك نكند چنانچه وقوف اختيارى عرفات را درك كرده باشد، حج او اشكال دارد، و به احتياط واجب بايد اين حج را تمام كرده و سال بعد اعاده كند. و اگر وقوف اضطرارى عرفات را درك كرده باشد، حج او باطل است.

7-- اگر وقوف اختيارى عرفات را درك كرد ولى از درك وقوف اختيارى مشعر معذور بود، و يكى از وقوفهاى شبانه يا روزانه مشعر را درك

مناسك حج (فاضل)، ص: 357

كرد، حج او صحيح است.

مسألۀ 206-- كسى كه حج او به جهت ترك وقوفين باطل شود در احرام باقى است، و بايد براى خروج از احرام عمرۀ مفرده انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 358

مستحبات وقوف در مشعر

مسألۀ 207-- مستحبات وقوف در مشعر چند چيز است: 1- با دلى آرام از عرفات بسوى مشعرالحرام متوجه شده و استغفار كند. 2- همين كه به تلّ سرخ كه سمت راست جاده است رسيد، بگويد: «اللَّهُمَّ ارْحَمْ تَوَقُّفِي، وَ زِدْهُ فِي عَمَلِي، وَ سَلِّمْ لِي دِينِي، وَ تَقَبَّلْ مَناسِكِي». 3- در راه رفتن ميانه رو باشد، و از مزاحمت ديگران بپرهيزد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 359

4- مستحب است نماز مغرب و عشا را تا مزدلفه به تأخير اندازد اگر چه ثلث شب نيز بگذرد، و ميان هر دو نماز به يك اذان و دو اقامه جمع كند،

و نوافل مغرب را بعد از نماز عشا بجا آورد. و چنانچه از رسيدن به مزدلفه پيش از نصف شب مانعى رسيد، بايد نماز مغرب و عشا را به تأخير نيندازد و در ميان راه بخواند. 5- مستحب است كه آن شب را به هر مقدار كه ميسور باشد به عبادت و اطاعت إلهى بسر برد. 6- اين دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ هٰذِهِ جُمَعُ، اللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ أنْ تَجْمَعَ لِي فِيها جَوامِعَ الْخَيْرِ، الَّلهُمَّ لاتُؤْيِسْنِي مِنَ الْخَيْرِ الَّذِيْ سَألْتُكَ أنْ

مناسك حج (فاضل)، ص: 360

تَجْمَعَهُ لِيْ فِي قَلْبِي، وَأَطْلُبُ إلَيْكَ أنْ تُعَرِّفَنِي ماعَرَّفْتَ أوْلِياءَكَ فِي مَنْزِلِي هٰذا، وَ أنْ تَقِيَنِي جَوامِعَ الشَرِّ». 7- مستحب است بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثناى إلهى را بجا آورد، و بهر مقدارى كه ميسور باشد از نعم و تفضلات حضرت حق ياد كند، و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، آنگاه دعا كند. 8- اين دعا را نيز بخواند: «الَّلهُمَّ رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ، فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ، وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالْأِنْسِ، الَّلهُمَّ أنْتَ خَيْرُ مَطْلُوبٍ إلَيْهِ، وَ خَيْرُ مَدْعُوٍّ وَ خَيْرُ مَسْؤولٍ، وَ لِكُلِّ وافِدٍ

مناسك حج (فاضل)، ص: 361

جائِزَةٌ، فَاجْعَلْ جائِزَتِي فِي مَوْطِنِي هٰذا، أنْ تُقِيلَنِي عَثْرَتِي، وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتِي، وَ أنْ تُجاوِزَ عَنْ خَطِيْئَتِي، ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوىٰ مِنَ الدُّنيا زادِي». 9- مستحب است ريگهايى را كه براى رمى جمرات در منىٰ لازم دارد از مشعر بردارد. و حدوداً بيش از هفتاد ريگ بردارد. 10- مستحب است وقتى كه به وادى محسّر رسيد به مقدار صد قدم مانند شتر تند رود و اگر سواره است سوارى خود را حركت

دهد، و بگويد: «اللَّهُمَّ سَلِّمْ لي عَهْدِي، وَاقْبَلْ تَوبَتِي، وَأجِبْ دَعْوَتِي، وَاخْلُفْنِي فِىْ مَنْ تَرَكْتُ بَعْدِي».

مسألۀ 208-- مستحب است كمى قبل از طلوع

مناسك حج (فاضل)، ص: 362

آفتاب از مشعرالحرام به سوى منى حركت كند، به گونه اى كه قبل از طلوع آفتاب وارد وادى محسّر «1» نشود. ولى اگر وارد وادى محسّر شد اشكالى ندارد. و اگر از آن تجاوز كرد و وارد منى شد گناهكار است، ولى كفاره ندارد.

اعمال روز عيد در منى

مسألۀ 209-- محرم بعد از وقوف در مشعر، در روز عيد قربان بايد وارد منى شود، و واجبات روز

______________________________

(1)- وادى محسّر بيابانى است با وسعت كم بين مشعر و منى، كه حدود آن طبق تأييد اهل محل علامت گذارى شده است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 363

عيد در منى را كه شامل موارد زير است بنابر احتياط واجب به ترتيب انجام دهد: 1- رمى جمره عقبه. 2- قربانى. 3- حلق يا تقصير.

مسألۀ 210-- اگر از روى جهل يا غفلت و سهو اين ترتيب رعايت نشود، اعاده لازم نيست، ولى اگر از روى علم و عمد ترك شود بايد اعمال به ترتيب اعاده شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 364

4- رمى جمره عقبه

اشاره

مسألۀ 211-- اولين عمل واجب محرم در روز عيد در منى سنگ زدن به ستونى است كه از سنگ ساخته شده، و به جمره عقبه معروف است.

مسألۀ 212-- موالات در رمى معتبر نيست، لذا فاصلۀ زمانى بين هفت سنگ، يا بين جمرات سه گانه مضرّ به رمى نيست.

مسألۀ 213-- هنگام سنگ زدن طهارت از حدث يا خبث شرط نيست، همچنين كه خود سنگها

مناسك حج (فاضل)، ص: 365

لازم نيست پاك باشد.

مسألۀ 214-- بنابر احتياط واجب سنگ زدن به قسمت سيمانى جمرۀ عقبه كه قبلًا ديوار بود، كفايت نمى كند.

مسألۀ 215-- رمى در طبقۀ دوم مانعى ندارد.

مسألۀ 216-- شخص مى تواند قبل از رمى خود براى ديگرى رمى كند.

مسألۀ 217-- اگر كسى از اصل رمى جمره و رفت و آمد تا محل رمى معذور باشد بايد نايب بگيرد.

اما اگر در اصل رمى معذور است ولى مى تواند به محل رمى برود يا مى توانند او را ببرند، احتياط اين است كه او

را به محل رمى ببرند، بعد نايب رمى را در منظر او انجام دهد.

مسألۀ 218-- كسى كه قدرت رمى ندارد مى تواند

مناسك حج (فاضل)، ص: 366

براى رمى جمرات نايب بگيرد، و احتياط واجب آن است كه تا خود فرد كاملًا از انجام عمل مأيوس نشده، نايب انجام ندهد، و در صورت يأس از رفع عذر واجب است نايب بگيرد.

مسألۀ 219-- اگر اطرافيان بدانند كه فرد مأيوس از رفع عذر است لازم نيست از او اجازه بگيرند، هر چند اجازه گرفتن مطابق احتياط است، و اگر نتواند اجازه بدهد- مثلًا بيهوش باشد- اجازۀ او معتبر نيست.

مسألۀ 220-- منظور از نتوانستن، ناتوانى در تمام طول روز است، بنابراين اگر در اوّل روز و ازدحام نتواند رمى كند، اما بعدازظهر و زمان خلوت شدن توانايى داشته باشد، نمى تواند نايب بگيرد.

مسألۀ 221-- كسى كه از رمى در روز معذور است

مناسك حج (فاضل)، ص: 367

ولى در شب قدرت رمى دارد، بايد شب رمى كند، و نمى تواند نايب بگيرد.

مسألۀ 222-- بعد از اينكه نايب سنگ زد، اگر خودش توانايى سنگ زدن پيدا كرد، لازم نيست اعاده كند.

مسألۀ 223-- اگر شك كند كه سنگها را به نحو صحيح زده است يا خير، به آن اعتنا نكند.

مسألۀ 224-- اگر يكى از جمرات را به خيال اينكه جمرۀ عقبه است رمى كند و روز بعد متوجه اشتباه خود شود، بايد جمرۀ عقبه را به نيت قضا رمى كند.

مسألۀ 225-- اگر رمى روز عيد را فراموش كرد و تا روز سيزدهم متذكر شد، واجب است قضاى آن را قبل از رمى آن روز انجام دهد، و اگر تا روز

مناسك حج (فاضل)،

ص: 368

سيزدهم متذكر نشد، سال ديگر در اين سه روز خودش يا نايبش سنگ بزند.

شرايط صحت رمى
اشاره

درصحت رمى رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- وقت رمى. 3- شرايط سنگى كه با آن رمى مى شود. 4- پرتاب سنگ با دست و بدون واسطه. 5- هفت سنگ به ترتيب و يكى يكى زدن.

نيت

مناسك حج (فاضل)، ص: 369

مسألۀ 226-- رمى جمره از عبادات است و بايد با قصد قربت انجام شود، و ريا موجب بطلان آن است.

وقت رمى

مسألۀ 227-- وقت سنگ زدن به جمره از طلوع آفتاب روز عيد قربان است تا غروب آفتاب.

مسألۀ 228-- زنها، بيماران، سالمندان مى توانند در شب عيد سنگ بزنند، اگرچه از رمى در روز عيد معذور نباشند.

مسألۀ 229-- زنى كه حج نيابتى نيز انجام مى دهد همين حكم را دارد.

مسألۀ 230-- اين حكم اختصاص به رمى روز

مناسك حج (فاضل)، ص: 370

عيد دارد. ولى در روزهاى بعد به شرط اينكه در روز معذور باشند مى توانند شب رمى كنند.

مسألۀ 231-- حكم سابق شامل همراهان ضعفا و بيماران، و راهنماها نمى شود. بلكه همراهان آنها بايد طبق وظيفۀ خودشان عمل كنند، يعنى در روز عيد رمى كنند.

مسألۀ 232-- نايب نيز بايد در روز رمى كند، و رمى در شب كفايت نمى كند. حتى اگر نايب زن باشد و فقط بخواهد از طرف زن ديگرى شب عيد جمرۀ عقبه را رمى كند.

شرايط سنگى كه با آن رمى مى شود

مسألۀ 233-- شرايط سنگى كه با آن رمى

مناسك حج (فاضل)، ص: 371

مى شود عبارت است از:

1-- به آن ريگ گفته شود. يعنى سنگى باشد نه خيلى ريز مثل شن، و نه خيلى درشت مثل قلوه سنگ، بنابراين ريگ حدوداً بايد به اندازه يك بند انگشت باشد.

2-- از حرم باشد، و ريگ خارج از حرم كفايت نمى كند.

3-- بكر باشد، و هيچ كس قبلًا با آن رمى نكرده باشد.

4-- غصبى نباشد، پس اگر از زمين غير يا از ريگهايى كه ديگرى براى خودش جمع كرده بدون اجازه و رضايت وى باشد، كافى نيست.

مسألۀ 234-- اگر شك كند كه چيزى را كه مى خواهد بزند سنگ است يا چيز ديگر،

مناسك حج (فاضل)، ص: 372

نمى تواند به آن اكتفا كند، و بايد چيزى را

بزند كه بداند سنگ است.

مسألۀ 235-- سنگى را كه از حرم برداشته اگر شك كند كه از خارج حرم آورده اند يا خير، به آن اعتنا نكند.

مسألۀ 236-- مستحب است سنگها از مشعرالحرام جمع آورى شود.

مسألۀ 237-- اگر شك كند كه سنگ بكر است يا خير، مى تواند با آن رمى كند.

پرتاب سنگ با دست و بدون واسطه

مسألۀ 238-- سنگ را بايد با دست پرتاب كند، و اگر آن را روى جمره بگذارد صحيح نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 373

مسألۀ 239-- سنگ بايد به سبب پرتاب او به جمره برسد، و اگر به واسطۀ سنگ ديگرى در بين راه بر سرعت و شتاب آن افزوده شود و به جمره اصابت كند كافى نيست.

مسألۀ 240-- اگر سنگ پرتاب شده به چيزى برخورد كند و كمانه كند، و با همان فشار پرتاب اوليه به جمره بخورد كفايت مى كند.

مسألۀ 241-- اگر سنگى را پرتاب كرد ولى به جمره اصابت نكرد، بايد دومرتبه پرتاب كند تا به جمره اصابت كند.

هفت سنگ به ترتيب و يكى يكى زدن

مسألۀ 242-- بايد مطمئن شود كه هفت سنگ به

مناسك حج (فاضل)، ص: 374

جمره اصابت كرده است، و ظن و گمان در آن اعتبار ندارد.

مسألۀ 243-- اگر از ابتدا قصد داشته باشد كه بيش از هفت سنگ بزند صحيح نيست، و بايد اعاده كند، اما اگر قصد داشته باشد كه هفت سنگ بزند، اما در اثر اشتباه يا احتياط بيشتر بزند مانعى ندارد.

مسألۀ 244-- اگر در تعداد سنگها شك كند، بايد آنقدر بزند كه مطمئن شود هفت سنگ به جمره اصابت كرده است.

مسألۀ 245-- اگر بعد از تمام شدن رمى در تعداد سنگها شك كند كه كمتر از هفت سنگ زده، بايد برگردد و جبران كند، ولى اگر بعد از قربانى يا حلق و تقصير شك كند، به آن اعتنا نكند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 375

مسألۀ 246-- بايد سنگها را يكى يكى پرتاب كند.

و اگر چند سنگ را با هم پرتاب كند يك سنگ محسوب مى شود، اگرچه سنگها به چند جاى جمره بخورد، يا حتى

اگر پشت سر هم به جمره برسد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 376

مستحبات رمى جمرات

مسألۀ 247-- در رمى جمرات چند چيز مستحب است: 1- با طهارت بودن در حال رمى. 2- هنگامى كه سنگها را در دست گرفته و آمادۀ رمى است اين دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ هذِهِ حَصَيَاتِي فَأحْصِهِنَّ لِي، وَارْفَعْهُنَّ فِي عَمَلِي». 3- با هر سنگى كه مى اندازد تكبير بگويد. 4- هر سنگى را كه مى اندازد اين دعا را بخواند:

مناسك حج (فاضل)، ص: 377

«اللّٰهُ أكْبَرُ، الَّلهُمَّ ادْحَرْ عنِّي الشَّيْطانَ، الَّلهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ، وَ عَلىٰ سُنَّةِ نَبِيِّكَ، اللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي حَجّاً مَبْرُوراً، وَ عَمَلًا مَقْبُولًا، وَسَعْياً مَشْكُوراً، وَ ذَنْباً مَغْفُوراً». 5- ميان او و جمره در جمرۀ عقبه ده يا پانزده ذراع فاصله باشد، و در جمرۀ اولى و وسطى كنار جمره بايستد. 6- جمرۀ عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمى كند، و جمرۀ اولى و وسطى را رو به قبله ايستاده رمى كند. 7- ريگ را بر انگشت ابهام گذارده، و با ناخن انگشت شهادت بيندازد. 8- پس از برگشتن بجاى خود در منى، اين

مناسك حج (فاضل)، ص: 378

دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، فَنِعْمَ الرَّبُ، وَنِعْمَ المَوْلىٰ، ونِعْمَ النَّصِيرُ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 379

5- قربانى

اشاره

مسألۀ 248-- بر كسى كه حج تمتع انجام مى دهد واجب است بعد از رمى جمرۀ عقبه قربانى كند، اگر چه حج او مستحبى باشد.

مسألۀ 249-- چند نفر نمى توانند مشتركاً يك قربانى ذبح كنند. بلى بعيد نيست در صورت ضرورت كفايت كند. در اين صورت احتياط مستحب است كه علاوه بر قربانى هر كدام روزه هم بگيرند.

مسألۀ 250-- گر حيوان قربانى يافت نشود، قيمت

مناسك حج (فاضل)، ص: 380

آن را پيش شخص امينى

بگذارد تا در بقيۀ ذى الحجه و اگر نشد در سال بعد حيوان را خريده و در منى ذبح كند.

مسألۀ 251-- اگر عمداً قربانى نكند و اعمال بعد را انجام دهد، ظاهراً از احرام خارج نشده و لازم است محرمات احرام را رعايت كند. و بايد در روزهاى تشريق ذبح كند، و اگر نشد تا آخر ماه ذى حجه ذبح كند. والّا صحت حج او محل اشكال است، و بايد با عمرۀ مفرده از احرام خارج شود.

مسألۀ 252-- مستحب است كه قربانى را سه قسمت كنند. يك قسمت آن را هديه بدهند، و يك قسمت آن را به فقير مؤمن صدقه بدهند، و قسمتى از آن را هم خود مصرف كنند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 381

مسألۀ 253-- همانطور كه در شرايط لباس احرام گذشت. لباس احرام بايد پاك باشد و محرم قبل از حلق يا تقصير بايد لباس خود را پاك نگهدارد، لذا اگر در كشتارگاه لباس احرام خون آلود شد، بايد در صورت امكان تطهير يا تعويض شود.

ولى اگر نشد ضررى به حج او نمى زند.

مسألۀ 254-- تمام شرايط ذبح شرعى حيوانات كه در توضيح المسائل بيان شده است، مثل رو به قبله بودن و ... در قربانى معتبر است و بايد رعايت شود، و اگر رعايت نشود قربانى حرام شده و كفايت نمى كند.

مسألۀ 255-- ذبح با كارد استيل صحيح است و اشكالى ندارد.

مسألۀ 256-- ذبح با چاقو و كاردى كه لبۀ آن

مناسك حج (فاضل)، ص: 382

مانند ارّه دندانه دارد، چنانچه عرفاً صدق چاقو يا كارد كند، اشكال ندارد. بلى اگر ذبح با آن موجب اذيت حيوان شود، كراهت دارد.

مسألۀ 257-- اگر بعد از قربانى

شك كرد كه آيا قربانى داراى شرايط لازم بود يا خير به شك خود اعتنا نكند.

شرايط صحت قربانى
اشاره

درصحت قربانى رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- وقت قربانى. 3- محل قربانى. 4- شرايط حيوان قربانى.

مناسك حج (فاضل)، ص: 383

نيت

مسألۀ 258-- ذبح از عبادات است و بايد با قصد اطاعت امر الهى انجام شود، و ريا مبطل آن است.

وقت قربانى

مسألۀ 259-- به احتياط واجب بايد در روز عيد قربانى كند و تأخير جايز نيست. و اگر به هر دليل تأخير شد در روزهاى بعد در ايام تشريق، و اگر نشد تا آخر ذى الحجه قربانى كند. و قربانى در شب كفايت نمى كند.

مسألۀ 260-- بنابر اقوى قربانى بايد بعد از رمى

مناسك حج (فاضل)، ص: 384

جمرۀ عقبه انجام شود.

مسألۀ 261-- اگر محرم اشتباهاً قربانى را قبل از سنگ زدن انجام دهد صحيح است، و لازم نيست اعاده كند.

محل قربانى

مسألۀ 262-- محل انجام قربانى در منى است، و قربانى در كشتارگاههاى فعلى كفايت مى كند.

شرايط حيوان قربانى
اشاره

مسألۀ 263-- در حيوان قربانى بايد شرايط زير مراعات شود: 1- نوع حيوان.

مناسك حج (فاضل)، ص: 385

2- سن حيوان. 3- سالم بودن حيوان. 4- ناقص نبودن حيوان. 5- پير نبودن حيوان. 6- لاغر نبودن حيوان.

نوع حيوان

مسألۀ 264-- قربانى بايد يكى از حيوانات زير باشد: 1- شتر. 2- گاو. 3- گوسفند. و غير از اين سه حيوان، حيوان ديگرى

مناسك حج (فاضل)، ص: 386

كفايت نمى كند. و گاوميش كه نوعى گاو است كفايت مى كند، ولى كراهت دارد.

سن حيوان

مسألۀ 265-- سن شتر بايد بيش از پنج سال باشد، و سن گاو بايد بيش از يك سال باشد، هر چند بهتر است كمتر از دو سال نباشد، سن بز هم مثل گاو است. و سن ميش به احتياط مستحب كمتر از يكسال نباشد.

مسألۀ 266-- اگر بعد از انجام قربانى متوجه شود كه سن حيوان به حد لازم نرسيده، بايد قربانى ديگرى ذبح كند.

سالم بودن حيوان

مناسك حج (فاضل)، ص: 387

مسألۀ 267-- بنابر احتياط واجب حيوان مريض كفايت نمى كند، لذا اگر حيوانى بيمارى كچلى يا بيماريهاى ديگر داشته باشد كفايت نمى كند.

مسألۀ 268-- اگر حيوانى را ذبح كرد و بعداً معلوم شد سالم نبوده، كفايت نمى كند، و بايد قربانى سالم ذبح كند.

ناقص نبودن حيوان

مسألۀ 269-- اگر حيوانى كور، لنگ، گوش بريده، دم بريده، شاخ شكسته، تخم تابيده، تخم كشيده يا تخم كوبيده باشد كفايت نمى كند. حتى اگر اين نواقص در اصل خلقت همراه او باشد.

مسألۀ 270-- اگر گوش حيوان شكاف داشته باشد

مناسك حج (فاضل)، ص: 388

يا سوراخ باشد اشكال ندارد، و همچنين اگر شاخ خارجى آن شكسته يا بريده باشد، ولى شاخ داخلى باقى باشد، كفايت مى كند.

مسألۀ 271-- اگر فقط حيوان خصى «1» يافت شود و حيوان سالم پيدا نشود، به احتياط واجب همان را ذبح كند و به همان اكتفا كند. هر چند بهتر است يك قربانى سالم نيز در بقيۀ ذى الحجه، و اگر نشد در سال آينده ذبح كند.

مسألۀ 272-- اگر حيوانى را ذبح كرد و بعداً معلوم شد ناقص بوده، كفايت نمى كند، و بايد قربانى تام الاجزاء ذبح كند.

______________________________

(1)- حيوان خصى يعنى حيوانى كه تخم تابيده، تخم كشيده يا تخم كوبيده باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 389

مسألۀ 273-- اگر معتقد بود كه حيوانى ناقص است، و از جهت جهل به مسأله ولى براى اطاعت امر خداى سبحان آن را قربانى كرد، و بعد معلوم شود تام الاجزاء والشرائط بوده، صحيح و كافى است.

پير نبودن حيوان

مسألۀ 274-- به احتياط واجب حيوان نبايد خيلى پير باشد.

لاغر نبودن حيوان

مسألۀ 275-- مراد از لاغر نبودن اين است كه گردۀ حيوان پيه داشته باشد، و احتياط آن است

مناسك حج (فاضل)، ص: 390

كه عرف آن را لاغر نداند.

مسألۀ 276-- اگر به گمان اينكه حيوانى لاغر نيست آن را ذبح كرد و بعد معلوم شد لاغر بوده، كفايت مى كند.

مسألۀ 277-- اگر حيوانى را براى اطاعت امر خدا رجاءاً ذبح كند و بعد معلوم شد كه لاغر نبوده، كفايت مى كند، اگرچه قبل از ذبح فكر مى كرده لاغر است يا توجهى به آن نداشته.

مسألۀ 278-- قبل از ذبح لازم است در مورد سن قربانى يا مؤمن بودن ذابح تحقيق كند، اما تحقيق در مورد ناقص يا بيمار بودن آن لازم نيست، هر چند در صورت احتمال نقص يا مرض تحقيق مطابق احتياط است.

وكالت در قربانى

مناسك حج (فاضل)، ص: 391

مسألۀ 279-- محرم مى تواند در قربانى به ديگرى وكالت دهد تا قربانى او را انجام دهد، حتى اگر خودش توانايى داشته باشد. و در اين فرض وكيل بايد نيت كند، و احتياطاً خود شخص هم نيت كند.

مسألۀ 280-- كسى كه حج نيابى بجا مى آورد مى تواند براى قربانى به فرد ديگرى وكالت بدهد. و در اين فرض ذابح و نايب بايد نيت قربانى حج منوب عنه را بكند.

مسألۀ 281-- بدون اخذ وكالت نمى توان قربانى ديگرى را ذبح كرد. اگرچه بداند او راضى است؛ بنابراين اگر كسى براى دوست يا همسر خود كه حتى مخارج حج او را عهده دار است، بدون اينكه از آنها وكالت بگيرد قربانى كند، كفايت نمى كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 392

اگرچه مطمئن است وقتى به او بگويد خوشحال مى شود.

مسألۀ 282-- احتياط واجب آن است كه وكيل مؤمن

باشد، اما ذابح كه فقط مأمور كشتن حيوان است لازم نيست مؤمن باشد، و در اين صورت اگر خود فرد يا وكيل مؤمن نيت قربانى و قصد قربت را بكند، و او فقط حيوان را ذبح كند، صحيح و مجزى است.

مسألۀ 283-- اگر دو يا چند نفر فردى را وكيل كنند تا براى آنها گوسفند بخرد و قربانى كند، آن فرد بايد معين كند كه هر گوسفند را براى چه كسى قربانى مى كند. و اگر جداگانه هر يك را مشخص نكند كفايت نمى كند و مجزى نيست.

مسألۀ 284-- در فرض سابق لازم نيست در

مناسك حج (فاضل)، ص: 393

موقع خريد هم هر گوسفند را با پول يك فرد مشخص بخرد، بلكه مى تواند تمام پولها را روى هم گذاشته و با پول مشترك چند گوسفند بخرد، و هر گوسفند را براى يك نفر ذبح كند.

مسألۀ 285-- كسى كه از طرف حجاج وكيل در قربانى شده اگر شك كند كه از طرف فلان شخص قربانى كرده يا خير، بايد بنا را بگذارد كه قربانى نكرده است.

مسألۀ 286-- وكالت دهنده بايد علم يا اطمينان پيدا كند كه وكيل قربانى را ذبح كرده، اگرچه به او خبر ندهد، و صرف گمان كفايت نمى كند.

مسألۀ 287-- اگر به ديگرى وكالت داد و بعد شك كرد كه آيا وكيل قربانى را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 394

مسألۀ 288-- اگر نايب قربانى را فراموش كند، حج منوب عنه صحيح است. ولى بايد قربانى را در همان سال تا آخر ذى الحجه، و اگر نشد سال آينده در منى انجام دهد.

مسألۀ 289-- اگر وكيل شرايط قربانى

را رعايت نكرد يا او را به صورت صحيح نكشت ضامن است، حتى اگر براى وكالت اجرت نگرفته باشد.

مسألۀ 290-- وكيل در قربانى نمى تواند به فرد ديگرى وكالت بدهد، مگر اينكه از موكل خود اجازه گرفته باشد.

مسألۀ 291-- وكيل مى تواند قبل از حلق يا تقصير، قربانى ديگرى را ذبح كند، و همچنين مى تواند قبل از ذبح قربانى خود، قربانى ديگرى را ذبح كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 395

بدل قربانى

مسألۀ 292-- اگر نتواند قربانى ذبح كند بايد به جاى آن به ترتيب زير ده روز روزه بگيرد: الف- سه روز در حج. ب- هفت روز بعد از مراجعت از حج.

مسألۀ 293-- عدم تمكن از قربانى به اين است كه قربانى يا پول آن را نداشته باشد، و چيزى هم نداشته باشد كه با فروش آن بتواند قربانى تهيه كند، و امكان قرض گرفتن هم نداشته باشد، يا تمكن از اداى قرض نداشته باشد.

مسألۀ 294-- فروش لباس و اسباب و لوازم سفر براى تهيۀ قربانى لازم نيست، همانطور كه كسب

مناسك حج (فاضل)، ص: 396

و كار براى تهيۀ آن واجب نيست، ولى اگر بدين وسيله قربانى تهيه كرد، كفايت مى كند.

مسألۀ 295-- سه روز روزه را بايد هفتم، هشتم و نهم ذى الحجه بعد از احرام عمره پى در پى بگيرد، و لازم نيست قصد اقامت كند، بلكه اگر مسافر هم باشد مى تواند بگيرد.

مسألۀ 296-- اگر بعد از سه روز روزه گرفتن تمكن از قربانى پيدا كرد لازم نيست قربانى كند، و همان روزه كفايت مى كند.

مسألۀ 297-- هفت روز بقيه را بايد بعد از مراجعت از سفر حج در وطن خود يا شهرستان ديگر پى در پى

روزه بگيرد، و نمى تواند اين هفت روز را در مكه يا هنگام مراجعت از سفر بگيرد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 397

مستحبات قربانى

مسألۀ 298-- مستحبات قربانى چند چيز است: 1- در صورت تمكن، قربانى شتر باشد، و در صورت نبودن آن گاو، و در صورت نبودن آن گوسفند باشد. 2- قربانى بسيار فربه باشد. 3- در صورت شتر يا گاو بودن آن از جنس ماده، و در صورت گوسفند يا بز بودن آن از جنس نر باشد. 4- شترى كه مى خواهند او را نحر كنند ايستاده و از سر دستها تا زانوى او را ببندند، و

مناسك حج (فاضل)، ص: 398

ذابح در طرف راست او بايستد، و كارد يا نيزه يا خنجر به گودال گردن او فرو برد، و در وقت ذبح يا نحر اين دعا را بخواند: «وَجَّهْتُ وَجْهِيَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّمٰاوٰاتِ وَ الْأَرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ مٰا أَنَا مِنَ الْمُشْرِكِينَ، إِنَّ صَلٰاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيٰايَ وَ مَمٰاتِي لِلّٰهِ رَبِّ الْعٰالَمِينَ، لٰا شَرِيكَ لَهُ، وَ بِذٰلِكَ أُمِرْتُ وَ أنَا مِنَ المُسْلِمِيْنَ، الَّلهُمَّ مِنْكَ وَ لَكَ بِسْمِ اللّٰهِ وَ اللّٰهُ أكْبَرُ، الَّلهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي». 5- خود حاجى قربانى را بكشد، و اگر نتواند دست خود را روى دست ذابح بگذارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 399

6- حلق يا تقصير

اشاره

مسألۀ 299-- بعد از قربانى محرم بايد حلق يا تقصير كند. يعنى يا سر خود را بتراشد، يا مقدارى از موى سر و صورت خود را كوتاه كند، اگر چه تراشيدن سر افضل است.

مسألۀ 300-- زنها نمى توانند سر خود را بتراشند، بلكه بايد مقدارى از موى خود را كوتاه كنند، و همينطور است حكم خنثى.

مسألۀ 301-- كسى كه موى خود را جمع كرده و گره زده است يا به هم بافته است، يا به وسيله اى

مناسك حج (فاضل)، ص: 400

به هم چسبانده است، بايد سر خود را بتراشد.

مسألۀ 302-- كسى كه سال اول حج او است مخير است كه سر خود را بتراشد، يا مقدارى از موى خود را كوتاه كند، هر چند احتياط مستحب در تراشيدن سر است.

مسألۀ 303-- كوتاه كردن موى سر و صورت با هر وسيله اى كه باشد كفايت مى كند، اما تراشيدن ريش يا كوتاه كردن موى زير بغل و عانه كفايت نمى كند. و احتياط مستحب است كه به گرفتن ناخن اكتفا نكند.

مسألۀ 304-- كسى كه وظيفۀ او حلق است و مطمئن است كه هنگام حلق سر او خونى مى شود تقصير كند، و احتياطاً بعد از تقصير سر را هم بتراشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 401

مسألۀ 305-- كسى كه سر مى تراشد به احتياط واجب بايد تمام سر را بتراشد، و تراشيدن قسمتى از سر كفايت نمى كند. بلى كسى كه مخير بين حلق يا تقصير است بعد از تراشيدن مقدارى از سر مى تواند تقصير را انتخاب كند، و با اين نيت مقدارى از موى خود را كوتاه كند و از احرام خارج شود.

مسألۀ 306-- كسى كه وظيفه اش فقط حلق است اگر تقصير كند مثل كسى است كه عمداً حلق نكرده، و در صورت علم براى كوتاه كردن مو در حال احرام كفاره هم بايد بدهد. و كسى كه وظيفه اش فقط تقصير است اگر حلق كند همين حكم را دارد.

مسألۀ 307-- انسان مى تواند خودش سر خود را

مناسك حج (فاضل)، ص: 402

بتراشد يا تقصير كند، همانطور كه مى تواند ديگرى را وكيل كند كه سر او را بتراشد يا موى او را كوتاه كند.

مسألۀ 308-- كسى كه مى خواهد سر بتراشد نمى تواند اوّل موى

خود را كوتاه كند و بعد بتراشد، بلكه بايد از ابتدا شروع به تراشيدن كند.

مسألۀ 309-- محرم تا وقتى خودش تقصير نكرده يا سر خود را نتراشيده است نمى تواند سر ديگرى را بتراشد يا او را تقصير كند. بلى گرفتن ناخن ديگرى در اين حال اشكالى ندارد.

مسألۀ 310-- بعد از تقصير يا حلق تمام محرمات احرام بجز همسر و بوى خوش حلال مى شود.

البته حرمت صيد و كندن گياهان حرم- همانگونه كه قبلًا بيان شد- از احكام حرم است،

مناسك حج (فاضل)، ص: 403

و ربطى به حال احرام و غير احرام ندارد.

شرايط صحت حلق يا تقصير
اشاره

درصحت حلق يا تقصير رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- وقت حلق يا تقصير. 3- محل حلق يا تقصير.

نيت

مسألۀ 311-- تراشيدن سر و كوتاه كردن مو عبادت است، و بايد براى اطاعت امر خداى

مناسك حج (فاضل)، ص: 404

سبحان انجام شود، و ريا موجب بطلان آن مى شود.

مسألۀ 312-- همانگونه كه در اعمال قبل گذشت، لازم نيست نيت را به زبان بگويد يا حتى به قلب خطور دهد، بلكه اگر مثل سايرين عمل را به عنوان وظيفۀ شرعى انجام دهد، و اصطلاحاً قصد ارتكازى داشته باشد، كافى است.

وقت حلق يا تقصير

مسألۀ 313-- حلق يا تقصير بايد بعد از قربانى در روز عيد انجام شود.

مسألۀ 314-- تأخير حلق يا تقصير تا آخر ايام

مناسك حج (فاضل)، ص: 405

تشريق (يازدهم، دوازدهم و سيزدهم ذى الحجه) مانعى ندارد و در شب هم كفايت مى كند.

مسألۀ 315-- احتياط آن است كه در روز عيد بعد از قربانى حلق يا تقصير كند. و اگر در روز عيد قربانى نكند حتى اگر عمداً تأخير بيندازد حلق يا تقصير هم نكند، و ترتيب را به احتياط واجب رعايت كند. يعنى هر وقت قربانى كرد، بعداز آن حلق يا تقصير كند.

مسألۀ 316-- اگر بعد از قربانى به هر جهت حلق يا تقصير نكرد يا آن را به صورت باطل بجا آورد، از احرام خارج نشده، و بايد محرمات احرام را رعايت كند، حتى اگر اعمال مكه را انجام داده باشد. لذا هر وقت كه باشد بايد خودش حلق يا

مناسك حج (فاضل)، ص: 406

تقصير را به طور صحيح بجا آورد، سپس اعمال مكه را اعاده كند، و اگر نمى تواند نايب بگيرد.

البته نسبت به محل حلق يا تقصير بايد طبق مسأله 928 عمل كند.

مسألۀ 317-- كسى كه براى قربانى نايب مى گيرد تا وقتى مطمئن

نشده كه وكيل قربانى كرده است نمى تواند حلق يا تقصير كند، و اگر با اطمينان به انجام قربانى حلق يا تقصير كرد و بعد معلوم شد كه وكيل در آن وقت قربانى نكرده بوده حلق كافى است. و حتى اعمال بعد از آن هم صحيح است، و لازم نيست اعاده كند.

مسألۀ 318-- كسى كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مى دارد نمى تواند بعد از سعىِ حج، حلق يا تقصير كند. بلكه بايد پس از قربانى حلق يا

مناسك حج (فاضل)، ص: 407

تقصير كند. و اگر انجام داد علاوه بر اينكه محرمات احرام بر او حلال نمى شود، بلكه در صورت علم و عمد كفاره هم دارد.

مسألۀ 319-- كسى كه به جاى قربانى روزه مى گيرد مى تواند در روز عيد بعد از رمى جمرۀ عقبه حلق يا تقصير كند.

محل حلق يا تقصير

مسألۀ 320-- بايد در منى حلق يا تقصير كند، و حلق يا تقصير در غير از منى كفايت نمى كند، بلى چنانچه به علت جهل قصورى يا غفلت و فراموشى در خارج از منى حلق يا تقصير كرده و امكان برگشت به منى نباشد، صحيح است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 408

مسألۀ 321-- حلق يا تقصير در كنار كشتارگاههاى فعلى چنانچه ثابت نشود، داخل منى است كفايت نمى كند، و اگر كسى در آنجا حلق يا تقصير كرد بايد در منى اعاده كند.

مسألۀ 322-- اگر به هر جهت در منى حلق يا تقصير نكرد و از آنجا خارج شد، بايد به منى برگردد و در آنجا حلق يا تقصير كند، و اگر برگشتن به منى ممكن نباشد هر جا هست حلق يا تقصير كند و موى خود را به منى بفرستد.

و اگر اعمال مكه را انجام داده، آنها را اعاده كند يا براى اعادۀ آنها نايب بگيرد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 409

مستحبات حلق يا تقصير

مسألۀ 323-- در حلق يا تقصير چند چيز مستحب است: 1- نيت حلق يا تقصير را به زبان آورد. 2- حلق را از طرف راست جلوى سر شروع كند. 3- اين دعا را بخواند: «أللَّهُمَّ أعْطِنِي بِكُلِّ شَعْرَةٍ نُوراً يَوْمَ الْقِيٰامَةِ». 4- موى سر خود را در منى در خيمۀ خود دفن كند. و اولىٰ اين است كه بعد از حلق از

مناسك حج (فاضل)، ص: 410

اطراف ريش و شارب خود گرفته و همچنين ناخنها را بگيرد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 411

7- طواف حج

مسألۀ 324-- طواف حج كه طواف زيارت نيز ناميده مى شود، مثل طواف عمرۀ تمتع است و احكام آن را دارد بجز نيت كه بايد با قصد طواف حج تمتع انجام دهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 412

8- نماز طواف حج

مسألۀ 325-- بعد از طواف حج واجب است دو ركعت نماز طواف حج بجا آورد. كه مثل نماز طواف عمرۀ تمتع است و احكام آن را دارد. مگر در نيت، كه در اينجا نيت نماز طواف حج تمتع مى كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 413

9- سعى

مسألۀ 326-- پس از نماز طواف، واجب است سعى بين صفا و مروه بجا آورد، همانگونه كه در عمرۀ تمتع انجام داده، و احكام آن را دارد، مگر در نيت كه بايد به قصد حج تمتع سعى كند.

مسألۀ 327-- بعد از سعى حج تمتع استعمال بوى خوش نيز بر شخص حلال مى شود، و تنها حرمت زن و شوهرى باقى مى ماند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 414

10- طواف نساء

مسألۀ 328-- بعد از سعى، حج واجب است طواف نساء انجام شود، كه از لحاظ احكام و شرايط همانند طواف عمره و حج مى باشد، بجز نيت كه بايد با قصد طواف نساء انجام شود.

مسألۀ 329-- لازم نيست طواف نساء را بعد از سعى فوراً بجا آورد، و تأخير آن مانعى ندارد. ولى تا آن را بجا نياورده بايد زن و شوهر از يكديگر اجتناب كنند.

مسألۀ 330-- طواف نساء اختصاص به مردان

مناسك حج (فاضل)، ص: 415

ندارد، بلكه بر زنان، كودكان و افراد خنثى نيز واجب است. و همچنين بر پيرمردان و پيرزنانى كه قادر به عمل زناشويى نيستند، و ازدواج هم نمى كنند واجب است طواف نساء بجا آورند.

مسألۀ 331-- زنان و كودكان نيز بايد نيت طواف نساء كنند و زنان تا طواف نساء نكرده اند مرد بر آنان حلال نمى شود، و كودكان اگر طواف نساء نكنند بعد از بلوغ نمى توانند ازدواج كنند.

مسألۀ 332-- اگر زن قصد طواف رجال بكند به گمان اينكه وظيفۀ او چنين است اشكال ندارد، و طواف او صحيح است.

مسألۀ 333-- مجنون را اگر محرم كرده اند بايد او را طواف نساء بدهند، والا بعد از خوب شدن همسر بر او حلال نمى شود.

________________________________________

لنكرانى، محمد فاضل موحدى، مناسك حج

(فاضل)، در يك جلد، انتشارات امير قلم، قم - ايران، دوازدهم، 1423 ه ق

مناسك حج (فاضل)؛ ص: 416

مناسك حج (فاضل)، ص: 416

مسألۀ 334-- پيش از بجا آوردن طواف نساء زن و مرد حق هيچگونه استمتاعى از يكديگر ندارند. حتى خواستگارى و عقد و شهادت بر عقد حرام است.

مسألۀ 335-- طواف نساء و نماز آن يك واجب تعبدى است و از اجزاء حج نيست. لذا ترك آن حتى اگر عمدى باشد موجب بطلان حج نمى شود. بلكه اثر وضعى آن يعنى حرمت همسرى باقى مى ماند.

مسألۀ 336-- اگر طواف نساء يا نماز آن را سهواً يا عمداً بجا نياورد بايد خودش بجا آورد و اگر به وطن بازگشته و امكان انجام آن توسط خودش نيست يا براى او مشقت دارد نايب بگيرد. و در صورت فوت وى ولى او نيابتاً انجام دهد يا

مناسك حج (فاضل)، ص: 417

استنابه كند.

مسألۀ 337-- اگر بعد از مراجعت شك كند كه آيا طواف نساء را انجام داده يا خير، بايستى خودش يا در صورت عدم امكان نايبش انجام دهد.

مخصوصاً اگر توجهى به وجوب طواف نساء نداشته است.

مسألۀ 338-- نايب بايد طواف نساء را به نيت منوب عنه بجا آورد، و اگر بجا نياورد ذمه نايب مشغول است، و علاوه بر اينكه همسر بر او حلال نمى شود بايد خودش يا نايبش تدارك كند.

و در صورت فوت وى بنابر احتياط ورثه بايد قضاى آن را بجا آورند، يا براى او استنابه كنند.

مسألۀ 339-- در عمرۀ تمتع طواف نساء واجب نيست، هر چند مطابق احتياط است، و اگر

مناسك حج (فاضل)، ص: 418

بخواهد احتياط كند، بايد قبل از تقصير طواف نساء

و نماز آن را بجا آورد.

مسألۀ 340-- كسى كه چندين عمرۀ مفرده بجا مى آورد، يا بعد از اعمال حج عمرۀ مفرده بجا مى آورد، بايد براى هر احرام يك طواف نساء بجا آورد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 419

11- نماز طواف نساء

اشاره

مسألۀ 341-- بعد از طواف نساء نماز طواف نساء واجب است. و احكامى كه در نماز طواف عمره و حج معتبر است در اين نماز هم معتبر است، بجز نيت. يعنى اين نماز را به قصد نماز طواف نساء بخواند.

مسألۀ 342-- بعد از نماز طواف نساء زن و مرد بر يكديگر حلال مى شوند، و چيزى از محرمات احرام باقى نمى ماند، بلى همانطور كه گذشت هيچ كس در حرم نمى تواند شكار كند يا درختان

مناسك حج (فاضل)، ص: 420

حرم را بكند.

مسألۀ 343-- بنابر آنچه گذشت محرمات احرام در سه مرحله از محرم برداشته مى شود: 1- بعد از حلق يا تقصير. 2- بعد از سعى. 3- بعد از نماز طواف نساء.

مسألۀ 344-- اگر از روى جهل به مسأله طواف عمره يا طواف حج را انجام ندهد و به وطن برگردد، واجب است يك شتر قربانى كند، حتى اگر با همسر نزديكى نكرده باشد، و حج را هم در سال بعد اعاده كند. اما كفاره در طواف عمره بنابر احتياط است.

مسألۀ 345-- اگر از روى فراموشى طواف عمره، حج يا نساء را بجا نياورد و بعد متوجه شود و

مناسك حج (فاضل)، ص: 421

دوباره فراموش كند و با همسر نزديكى كند بايد يك قربانى بدهد. و احتياط مستحب آن است كه يك شتر باشد. و اگر بطور كلى فراموش كند و يادش نيايد كفاره ندارد.

مسألۀ 346-- در فرض سابق

اگر مى تواند بايد خودش برگردد و طواف و نماز آن را بجا آورد، و در غير طواف نساء سعى را هم اعاده كند. و اگر نمى تواند برگردد يا مشقت دارد نايب بگيرد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 422

مستحبات طواف حج و نماز و سعى و طواف نساء

مسألۀ 347-- آنچه كه از مستحبات در طواف عمره و نماز آن و سعى ذكر شد اينجا نيز جارى است، و مستحب است شخصى كه بجهت طواف حج مى آيد، در روز عيد قربان بيايد، و بر درب مسجد بايستد و اين دعا را بخواند: «اللَّهُمَّ اعِنّي علَىٰ نُسُكِكَ، وَ سَلِّمْني لَهُ وَ سَلِّمْهُ لِي، أَسْأَلُكَ مَسْألَةَ الْعَلِيلِ الذَّلِيلِ، الْمُعْتَرِفِ بِذَنْبِهِ، أنْ تَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي، وَ أنْ تُرْجِعَنِى بِحاجَتَي، الَّلهُمَّ

مناسك حج (فاضل)، ص: 423

إنَّي عَبدُكُ، وَالْبَلَدُ بَلَدُكَ، وَالبَيْتُ بَيْتُكَ، جِئتُ أَطْلُبُ رَحْمَتَكَ، وَ أؤُمُّ طاعَتَكَ، مُتَّبِعاً لأمْرِكَ، راضِياًبِقَدَرِكَ، أَسْأَلُكَ مَسْألَةَ الْمُضْطَرِّ إلَيْكَ، الْمُطِيعِ لِأمْرِكَ، الْمُشْفِقِ مِنْ عَذابِكَ، الْخائِفِ لِعُقُوبَتِكَ، أنْ تُبَلِّغَنِي عَفْوكَ، وَتُجِيرَنِي مِنَ النَّارِ بِرَحْمَتِكَ». پس به نزد حجرالأسود بيايد و استلام كند، و آن را ببوسد، و اگر بوسيدن ممكن نشد دست به حجر ماليده و دست خود را ببوسد، و اگر آن هم ممكن نشد مقابل حجر ايستاده و تكبير بگويد، و بعد آنچه در طواف عمره بجا آورده بود بجا آورد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 424

اعمال مكه و احكام تقديم آن بر وقوفين

مسألۀ 348-- همانگونه كه در ابتداى احكام حج تمتع بيان شد پنج عمل زير، يعنى: 1- طواف حج، 2- نماز طواف حج، 3- سعى، 4- طواف نساء، 5- نماز طواف نساء. محل انجام آن در مكه است، و بايد بعد از

مناسك حج (فاضل)، ص: 425

اعمال روز عيد انجام شود. و تقديم آن جايز نيست، مگر براى بعضى از افراد كه در مسألۀ 962 مى آيد.

مسألۀ 349-- اگر به جهت جهل يا سهو و فراموشى اعمال مكه را قبل از حلق يا تقصير انجام داد بايد بعد از حلق يا تقصير در منى اعمال مكه

را اعاده كند، و اگر از بازگشت به منى معذور بود همانجا كه هست حلق يا تقصير كند و موى خود را به منى بفرستد، و اعمال مكه را اعاده كند. و اگر از روى علم و عمد بوده است علاوه بر آن بايد يك گوسفند هم ذبح كند.

مسألۀ 350-- مستحب است در روز دهم بعد از انجام اعمال منى براى اعمال مكه به مكه بروند، و اعمال مكه را بايد به ترتيب مذكور

مناسك حج (فاضل)، ص: 426

انجام دهند. و اگر اين ترتيب رعايت نشود بايد به گونه اى بجا آورد تا ترتيب حاصل شود.

مسألۀ 351-- اگر به جهت جهل يا از روى غفلت و فراموشى اين ترتيب رعايت نشود، صحيح است، هر چند احتياط در اعاده است.

مسألۀ 352-- اگر سعى را بر طواف حج يا طواف نساء را بر سعى مقدم داشت بايد بعد از طواف حج و نماز آن، سعى را و بعد از سعى طواف نساء را بجا آورد تا ترتيب حاصل شود.

مسألۀ 353-- وقت اعمال مكه تا روز آخر ذى الحجه وسعت دارد. ولى بهتر است هر چه زودتر بعد از اعمال منى انجام شود.

مسألۀ 354-- انجام طواف مستحبى بعد از اعمال روز عيد و قبل از انجام اعمال مكه مانعى ندارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 427

مسألۀ 355-- خارج شدن از مكه قبل از انجام اعمال مكه مانعى ندارد.

مسألۀ 356-- افراد زير مى توانند اعمال مكه را قبل از وقوف در عرفات و مشعر و اعمال منى انجام دهند: 1- زنهايى كه مى ترسند هنگام بازگشت از منى حائض يا نفسا شده، و امكان ماندن در مكه تا پاك شدن را نداشته باشند.

2- سالمندان يا بيمارانى كه به جهت ازدحام بعد از بازگشت نتوانند طواف كنند. 3- كسانى كه مى دانند به جهتى بعد از اعمال منى تا آخر ذى الحجه نمى توانند اعمال مكه را انجام دهند.

مسألۀ 357-- تشخيص عذر اين افراد با خود

مناسك حج (فاضل)، ص: 428

افراد است، لذا نمى توانند به قول ديگران اكتفا كنند، بلى اگر از قول روحانى يا مدير كاروان يا فرد ديگرى اطمينان پيدا كنند مى توانند طبق اطمينان خود عمل كنند.

مسألۀ 358-- ازدحام جمعيت و مشقت در طواف مجوز مقدم داشتن اعمال مكه بر وقوفين نيست، همينطور كسى كه با تخت روان طواف مى كند نمى تواند به جهت ارزانى تخت روان قبلًا اعمال خود را انجام دهد.

مسألۀ 359-- كسى كه مى داند بعد از مراجعت از منى قدرت بر طواف ندارد و بايد او را با تخت طواف دهند و نمى تواند تا وقت خلوت در مكه بماند، اما قبل از وقوفين خودش مى تواند در مطاف طواف كند، تقديم طواف جايز و صحيح

مناسك حج (فاضل)، ص: 429

است، ولى احتياط مستحب جمع بين طواف قبل و اطافه بعد از مراجعت است.

مسألۀ 360-- نايب هم اگر از اين افراد باشد مى تواند اعمال مكه را بر وقوفين و اعمال منى مقدم بدارد. و به حج يا نيابت او ضرر نمى زند.

مسألۀ 361-- همانگونه كه گذشت اين افراد بايد بعد از محرم شدن به احرام حج تمتع اعمال مكه را انجام دهند. و انجام اعمال قبل از احرام حج صحيح نيست.

مسألۀ 362-- اگر اعمال مكه را بدون احرام انجام دهد، كفايت نمى كند. و بايد بعد از وقوفين و اعمال منى يا قبل از آن با احرام اعاده كند.

مسألۀ

363-- تقديم اعمال مكه بر وقوفين و اعمال منى بر اين افراد واجب نيست بلكه جايز

مناسك حج (فاضل)، ص: 430

است، لذا اين افراد اگر نتوانند اعمال مكه را مثل سايرين در وقت اختيارى آن انجام دهند مى توانند نايب بگيرند.

مسألۀ 364-- كسى كه اعمال مكه را بر وقوفين و اعمال منى مقدم مى دارد بايد تمام پنج عمل را قبلًا انجام دهد، و نمى تواند طوافها را انجام دهد و سعى را بعد بجا آورد يا طواف نساء را بعد انجام دهد.

مسألۀ 365-- زنى كه مى خواهد اعمال مكه را بر وقوفين مقدم بدارد اگر نتواند همۀ اعمال را انجام دهد، مثلًا بعد از سعى حيض شود احتياط آن است كه مجدداً همۀ اعمال را بعد از پاك شدن اعاده كند، و اگر فرصت نكرد بايد نايب بگيرد، و نايب بايد تمام آن اعمال را بعد از

مناسك حج (فاضل)، ص: 431

اعمال روز عيد بجا آورد.

مسألۀ 366-- در موارد ضرورى تقديم طواف نساء و نماز آن بر سعى اشكالى ندارد، مثلًا اگر زن بترسد كه بعد از سعى حيض شود مى تواند قبل از سعى طواف نساء و نماز آن را بجا آورد، هر چند احتياط اين است كه در اين فرض هم نايب بگيرد تا بعد از سعى طواف نساء او را انجام دهد.

مسألۀ 367-- كسى كه اعمال حج را بر وقوفين مقدم مى دارد نمى تواند بعد از سعى حج، حلق يا تقصير كند، بلكه حلق يا تقصير حج را بايد روز عيد در منى انجام دهد، و اگر انجام داد علاوه بر اينكه محرمات احرام بر او حلال نمى شود، بلكه در صورت علم و عمد كفاره

هم دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 432

مسألۀ 368-- اگر بعد از بازگشت از منى متوجه شوند كه امكان اعادۀ اعمال مكه براى آنها وجود دارد، لازم نيست اعاده كنند مگر در مورد گروه چهارم كه بايد در صورت كشف خلاف اعمال را اعاده كنند، هر چه اعادۀ اعمال براى سه گروه اول نيز مطابق احتياط است.

مسألۀ 369-- احكام نيابت در اعمال مكه مثل نيابت در اعمال عمره است. اما نيابت گرفتن در اعمال مكه بشرطى صحيح است كه مطمئن باشد تا آخرين زمان ممكن اقامت خودش نتواند انجام دهد.

مسألۀ 370-- كسى كه مجاز است اعمال مكه را بر وقوفين مقدم بدارد، در صورت انجام آن اعمال تمام محرمات احرام در يك مرحله بعد از

مناسك حج (فاضل)، ص: 433

حلق يا تقصير از وى برداشته مى شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 434

12- ماندن در منى

اشاره

مسألۀ 371-- واجب است شب يازدهم و دوازدهم ذى الحجه در منى بماند. كه اين ماندن را «بيتوته» مى گويند.

مسألۀ 372-- گروههاى زير علاوه بر شب يازدهم و دوازدهم شب سيزدهم را نيز بايد در منى بمانند:

1-- كسى كه در حال احرام صيد كرده باشد، و اگر صيد را گرفته باشد و نكشته باشد به احتياط واجب بايد شب سيزدهم نيز بماند. و خوردن

مناسك حج (فاضل)، ص: 435

گوشت صيد يا نشان دادن صيد اين حكم را ندارد.

2-- زن يا مردى كه قبل از انجام طواف نساء با هم نزديكى كرده باشند، حتى اگر در احرام عمرۀ تمتع نزديكى كرده باشند، ولى ساير استمتاعات اين حكم را ندارد.

3-- كسى كه روز دوازدهم از منى كوچ نكند و تا غروب در منى ماند، اما اگر روز

دوازدهم از منى كوچ كند، ولى براى كارى به منى برگردد و تا غروب بماند اين حكم را ندارد.

مسألۀ 373-- بر افراد زير واجب نيست شبهاى يازدهم و دوازدهم در منى بمانند:

1-- بيماران و پرستاران آنها، و كسانى كه به هر جهت ماندن آنها در منى برايشان مشقت

مناسك حج (فاضل)، ص: 436

داشته باشد.

2-- كسانى كه بترسند اگر در منى بمانند اموال آنها در معرض خطر قرار مى گيرد.

3-- كسانى كه شب را تا صبح در مكه بيدار و به عبادت مشغول باشند.

مسألۀ 374-- فردى كه عبادت در مكه را انتخاب مى كند بايد از مغرب تا طلوع فجر بيدار و مشغول عبادت باشد. و اگر مقدارى از آن را بخوابد كفايت نمى كند، بلى چرت زدن به مقدار كم و كارهاى ضرورى از قبيل خوردن، آشاميدن، تطهير و تجديد وضو مانعى ندارد.

مسألۀ 375-- عبادت در خارج از مكه حتى در بين راه مكه و منى كفايت نمى كند.

مسألۀ 376-- شخص مى تواند مقدارى از اول

مناسك حج (فاضل)، ص: 437

شب را در منى بيتوته كند و قبل از نيمه شب- مثلًا ساعت 10 شب- به مكه بيايد و تا صبح مشغول عبادت شود، و همچنين مى تواند مقدارى از اول شب را در مكه عبادت كند و بقيۀ آن را برگردد به منى و بيتوته كند.

مسألۀ 377-- منظور از عبادت مطلق عبادت است كه گذشته از نماز، و خواندن قرآن، و ذكر، و دعا، شامل نگاه كردن به كعبه، برآوردن حاجات مؤمنين، و ارشاد و موعظه و ... نيز مى شود.

مسألۀ 378-- منتظر ماندن براى تمام شدن اعمال همراهان، عبادت محسوب نمى شود. لذا اين افراد يا بايد مشغول ذكر

شوند، يا براى بيتوته به منى بروند.

مسألۀ 379-- كسى كه ماندن در منى را ترك كند

مناسك حج (فاضل)، ص: 438

براى هر شب بايد يك گوسفند كفاره بدهد، و فرقى نمى كند كه عالم باشد يا جاهل، از روى فراموشى باشد يا عذر، اما ثبوت كفاره در غير عالم عامد بنابر احتياط است.

مسألۀ 380-- كفارۀ ترك بيتوته بر گروه اول و دوم مسألۀ 979 نيز واجب است، ولى بر گروه سوّم واجب نيست.

مسألۀ 381-- اين كفاره شرايط قربانى را ندارد، و ذبح آن محل خاصى ندارد، هر چند به احتياط مستحب در منى ذبح شود.

شرايط صحت بيتوته
اشاره

درصحت بيتوته رعايت اين موارد لازم است:

مناسك حج (فاضل)، ص: 439

1- نيت. 2- وقت بيتوته. 3- محل بيتوته.

نيت

مسألۀ 382-- ماندن در منى عبادت است و بايد با قصد قربت انجام شود، و ريا موجب بطلان آن مى شود.

مسألۀ 383-- كسى كه تمام مدت بيتوته را در منى بوده، ولى نمى دانست كه اين ماندن جزء اعمال و مناسك حج او است و بايد با قصد قربت انجام شود، لذا هيچ توجهى به اين جهت نداشت، كفاره بر او نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 440

مسألۀ 384-- در فرض سابق اگر مثلًا ساعت 10 شب متوجه شد و نيت كرد، كفاره بر او نيست، اگرچه نيمۀ دوم شب را در منى نماند.

وقت بيتوته

مسألۀ 385-- مقدار واجب ماندن در منى نيمى از شب است. يعنى از غروب آفتاب تا نصف شب، و بعيد نيست كه از نيمه شب تا طلوع آفتاب نيز كفايت كند.

مسألۀ 386-- ماندن مقدارى از نيمۀ اول شب و مقدارى از نيمۀ دوم شب- اگر چه مقدار ساعت آن مجموعاً به مقدار يك نيمۀ شب يا بيشتر باشد كفايت نمى كند، و اگر در مكه مشغول

مناسك حج (فاضل)، ص: 441

عبادت نبوده، به احتياط واجب بايد كفاره بدهد.

مسألۀ 387-- نيمۀ شب را بنابر اقوى بايد از غروب تا طلوع آفتاب حساب كنند، و احتياط در اين است كه از مغرب حساب كنند.

مسألۀ 388-- شخص مى تواند بعد از بيتوتۀ نيمۀ اول شب از منى خارج شود، و كسى كه نيمۀ اول شب را در منى نبوده واجب است براى درك نيمۀ دوم شب به منى بيايد.

مسألۀ 389-- اگر بيتوته در تمام وقت براى زنها و بيماران و ضعفا حرج و مشقت داشته باشد، به مقدارى كه مى توانند بيتوته كنند و كفايت مى كند، و اگر تمام

نيمۀ اول شب يا نيمۀ دوم شب را بيتوته نكردند و در مكه نيز مشغول عبادت نشدند، بنابر احتياط واجب بايد كفاره

مناسك حج (فاضل)، ص: 442

بدهند.

محل بيتوته

مسألۀ 390-- بيتوته حتماً بايد در منى باشد، و اگر در غير از منى- حتى زمينهاى متصل به منى- بيتوته كند حكم ترك عمدى بيتوته را دارد، كه بايد براى هر شب يك گوسفند كفاره بدهد.

مسألۀ 391-- در فرض سابق فرقى نمى كند كه شخص عالم به حكم و موضوع باشد يا جاهل، حتى اگر با اعتقاد به اينكه محلى منى است در آنجا بيتوته كند، و بعد معلوم شود كه منى نبوده بايد كفاره بدهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 443

مستحبات منى

مسألۀ 392-- در منى چند چيز مستحب است: 1- روز يازدهم و دوازدهم و سيزدهم را در منى بماند، و حتى بجهت طواف مستحب از منى بيرون نرود. 2- تكبير گفتن در منى بعد از پانزده نماز و در غير منى بعد از ده نماز كه اول آنها نماز ظهر روز عيد است مستحب مى باشد، و بعضى آنرا واجب دانسته اند، و بهتر در كيفيت تكبير آن است كه بگويد: «اللّٰهُ أكْبَرُ اللّٰهُ أكْبَرُ، لٰا إلهَ إلّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ

مناسك حج (فاضل)، ص: 444

أكْبَرُ، اللّٰهُ أكْبَرُ وَلِلّٰهِ الْحَمْدُ، اللّٰهُ أكْبَرُ عَلىٰ ما هَدانَا، اللّٰهُ أكْبَرُ عَلىٰ ما رَزَقَنا مِنْ بَهِيمَةِ الْأَنْعامِ، وَالْحَمْدُللّٰهِ عَلىٰ مٰا أبْلٰانٰا». 3- مستحب است مادامى كه در منى اقامت دارد نمازهاى واجب و مستحب را در مسجد خيف بجا آورد. 4- در حديث است كه صد ركعت نماز در مسجد خيف با عبادت هفتاد سال برابر است، و هر كس در آنجا صد مرتبه «سُبْحانَ اللّٰهِ» بگويد ثواب آن برابر ثواب بنده آزاد كردن است، و هر كس در آنجا صد مرتبه «لٰا الٰه إلّا اللّٰهُ» بگويد ثواب آن برابر است با ثواب

كسى كه إحياء نفس كرده باشد، و هر كس در آنجا صد مرتبه «الْحَمْدُ

مناسك حج (فاضل)، ص: 445

للّٰهِ» بگويد ثواب آن برابر است با ثواب خراج عراقين كه در راه خدا صدقه بدهد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 446

13- رمى جمرات سه گانه

اشاره

مسألۀ 393-- واجب است در روز يازدهم و دوازدهم ذى الحجه به هر يك از جمرات سه گانه (جمرۀ اولىٰ و جمرۀ وُسطىٰ و جمرهُ عقبه) هفت سنگ بزند.

مسألۀ 394-- اشخاصى كه واجب است شب سيزدهم را در منى بمانند، واجب است روز سيزدهم نيز به جمرات سه گانه سنگ بزند.

مسألۀ 395-- رمى روز يازدهم و دوازدهم متوقف بر اعمال روز عيد نيست، بنابراين كسى كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 447

قربانى و تقصير يا حلق هم نكرده است در روز يازدهم و دوازدهم مى تواند رمى جمرات را انجام دهد.

مسألۀ 396-- اگر عمداً سنگ زدن به جمرات را ترك كند اگرچه معصيت كرده است، اما به حج او ضرر نمى زند.

مسألۀ 397-- كسى كه قدرت انجام رمى ولو در بعضى از اوقات روز را داشته باشد، و بر اثر تسامح به ديگرى نيابت بدهد، مثل كسى است كه عمداً رمى را ترك كرده است.

مسألۀ 398-- بايد به هر يك از جمرات سه گانه هفت سنگ بزند كه شرايط و كيفيت آن در احكام رمى روز عيد گذشت.

مسألۀ 399-- همانگونه كه قضاى رمى جمرات

مناسك حج (فاضل)، ص: 448

لازم است، قضاى رمى يكى يا دوتا از آنها نيز لازم است.

مسألۀ 400-- اگر بعد از خروج از منى در مكه يادش آمد كه رمى جمرات يا بعضى از آن را انجام نداده يا به نحو صحيح انجام نداده در صورت امكان

بايد برگردد و بجا آورد، و اگر ممكن نباشد نايب بگيرد، و اگر بعد از ايام تشريق «1» متوجه شد، بنابر احتياط واجب طبق آنچه در همين مسأله گذشت قضا كند، و در سال بعد نيز خودش يا نايبش در ايام تشريق قضا كند.

اما اگر بعد از خروج از مكه يادش آمد بنابر

______________________________

(1)- روزهاى 11، 12 و 13 ذى الحجه را ايام تشريق مى گويند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 449

احتياط واجب در سال بعد خودش يا نايبش در ايام تشريق قضا كند.

مسألۀ 401-- اگر بعد از شك يا بى دليل قصد كند كه از اوّل رمى را شروع كند، اگر مجموعاً هفت سنگ يا بيشتر بزند كافى است و اين قصد اثرى ندارد و اشكالى ايجاد نمى كند.

مسألۀ 402-- اگر بعد از گذشتن روزى كه رمى در آن واجب بوده، شك كند كه رمى كرده است يا نه، به آن اعتنا نكند.

مسألۀ 403-- اگر بعد از رمى شك كند كه صحيح واقع شده يا خير، به آن اعتنا نكند.

مسألۀ 404-- اگر شخص در حال مأيوس بودن از رفع عذر نايب گرفت يا نايب بعد از مأيوس شدن شخص از رفع عذر رمى كرده باشد و بعد از رمى

مناسك حج (فاضل)، ص: 450

عذر برطرف شد، اعاده لازم نيست، والّا لازم است خود فرد رمى را اعاده كند.

مسألۀ 405-- زنى كه مى داند اگر بخواهد خود رمى انجام دهد در اثر فشار جمعيت قاعدگى او شروع مى شود و از اين جهت به مشقت مى افتد، مى تواند نايب بگيرد.

مسألۀ 406-- كسى كه از يك يا چند نفر نايب شده براى رمى جمره، لازم نيست اوّل رمى جمرات سه گانۀ خودش

را تمام كند بعد براى منوب عنه رمى كند، بلكه مى تواند قبل از تمام شدن رمى خود براى آنها رمى كند.

شرايط صحت رمى جمرات سه گانه
اشاره

مناسك حج (فاضل)، ص: 451

درصحت رمى جمرات سه گانه رعايت اين موارد لازم است: 1- نيت. 2- وقت رمى. 3- ترتيب.

نيت

مسألۀ 407-- رمى جمرات سه گانه در روزهاى يازدهم و دوازدهم از عبادات است، و بايد با قصد قربت انجام شود، و ريا موجب بطلان آن است.

وقت رمى

مناسك حج (فاضل)، ص: 452

مسألۀ 408-- رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم نيز بايد در روز انجام شود و كسى كه از رمى در روز معذور است مى تواند شب رمى كند.

مسألۀ 409-- زنها و بيماران و سالمندان نيز چنانچه در روز معذور باشند، مى توانند شب رمى كنند. و جواز رمى اين افراد در شب عيد حتى بدون اينكه در روز معذور باشند اختصاص به رمى روز عيد دارد.

مسألۀ 410-- در موارد جواز رمى در شب فرقى نمى كند كه شب قبل رمى كنند يا شب بعد. و حتى مى توانند رمى دو روز را در يك شب انجام دهند، يعنى: رمى روز يازدهم و دوازدهم را در شب دوازدهم انجام دهند.

مسألۀ 411-- كسى كه رمى در روز را ترك كرد

مناسك حج (فاضل)، ص: 453

بايد روز بعد قضاى آن را به جا آورد، و رمى در شب كفايت نمى كند.

مسألۀ 412-- كسى كه از رمى در روز معذور باشد، امّا بتواند شب رمى كند، بايد در شب رمى كند، و نمى تواند نايب بگيرد و چنين كسى نمى تواند نايب ديگرى شود.

ترتيب

مسألۀ 413-- واجب است جمرات سه گانه را به ترتيب رمى كند، يعنى اول جمرۀ اولىٰ، بعد جمرۀ وُسطىٰ و بعد از آن جمرۀ عقبه را رمى كند.

مسألۀ 414-- اگر ترتيب مذكور به هر جهت رعايت نشود، بايد به گونه اى انجام دهد كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 454

ترتيب حاصل شود. و فرقى نمى كند كه عالم باشد يا جاهل يا از روى فراموشى و اشتباه باشد.

و اگر روز بعد متوجه شود بايد به ترتيب قضا كند.

مسألۀ 415-- اگر بعد از زدن چهار سنگ آن جمره را رها كند

از لحاظ ترتيب مثل كسى است كه آن جمره را رمى كرده و فقط لازم است كه هفت سنگ را تكميل كند، و اگر از روى علم و عمد و بدون عذر اين كار را كرده به احتياط واجب رمى را اعاده كند.

مسألۀ 416-- اگر رمى يكى از روزها را ترك يا فراموش كند، واجب است در روز بعد اول قضاى روز گذشته را بجا آورد و بعد رمى آن روز را انجام دهد، و همچنين است اگر رمى دو روز را ترك يا فراموش كرده باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 455

مسألۀ 417-- اگر روز بعد يادش آمد كه بعضى از جمرات را بيشتر از چهار سنگ و كمتر از هفت سنگ زده به احتياط واجب بايد اول كسرى آنها را تكميل، و سپس رمى آن روز را انجام دهد.

مسألۀ 418-- اگر رمى جمرۀ عقبه را در روز عيد غلط انجام دهد و روز دوازدهم يا سيزدهم متوجه شود بايد رمى جمرۀ عقبه را قضا كند، و قضاى رمى جمرات سه گانه در روزهاى يازدهم يا دوازدهم لازم نيست.

مسألۀ 419-- اگر بعد از رمى جمرات سه گانه يقين كند كه به يكى از جمرات كمتر از چهار سنگ زده يا اصلًا رمى نكرده بعيد نيست اگر فقط كسرى جمره آخرى را جبران كند يا آن را اعاده كند كافى باشد، هر چند احتياط آن است كه

مناسك حج (فاضل)، ص: 456

هر سه را به ترتيب اعاده كند.

مسألۀ 420-- اگر بعد از رمى جمرات سه گانه يقين پيدا كرد يك يا دو يا سه سنگ به يكى از جمرات كمتر زده است، بايد به مقدارى

كه مى داند كم زده به هر سه جمره بزند.

مسألۀ 421-- اگر بعد از ايام تشريق يادش آمد كه يك روز را يا يكى از جمرات را رمى نكرده و نداند كدام روز است، به احتياط واجب بايد سه روز را با مراعات ترتيب و طبق مسألۀ 1006 قضا كند.

مسألۀ 422-- اگر وقتى مشغول رمى جمرۀ عقبه است در رمى جمرۀ اولى و وسطى يا در صحت آن شك كند، به شك خود اعتنا نكند.

مسألۀ 423-- اگر بعد از گذشتن روزى كه بايد

مناسك حج (فاضل)، ص: 457

رمى كند، يقين كند يكى از جمرات را رمى نكرده بايد فقط رمى جمرۀ عقبه را قضا كند و كافى است، هر چند احتياط در قضاى رمى هر سه جمره است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 458

كوچ كردن از منى

مسألۀ 424-- خروج از منى در روز دوازدهم پس از پايان اعمال بايد بعدازظهر صورت گيرد، و جايز نيست قبل از ظهر از منى خارج شود، ولى كسانى كه روز سيزدهم از منى خارج مى شوند مى توانند قبل از ظهر از منى خارج شوند.

مسألۀ 425-- كسى كه شب دوازدهم يا صبح دوازدهم به هر علتى از منى خارج شود به احتياط واجب بايد قبل از ظهر به منى برگشته و بعدازظهر از منى خارج شود، حتى اگر از معذورينى باشد كه رمى آن روز را شب انجام

مناسك حج (فاضل)، ص: 459

داده باشد.

مسألۀ 426-- كسى كه بعد از نيمه شب دوازدهم براى انجام اعمال مكه به مكه مى رود بايد روز دوازدهم قبل از ظهر به منى برگردد و ظهر را در منى درك كند، اگرچه قصد داشته باشد رمى آن روز را

عصر انجام دهد.

مسألۀ 427-- در فرض سابق اگر عصر به منى برگشت، لازم است مقدارى در منى توقف كند، بطورى كه كوچ بعد از بودن در منى صدق كند. و صرف مرور كفايت نمى كند.

مسألۀ 428-- كسى كه روز دوازدهم از منى خارج شد، و قصد داشت براى كوچ كردن قبل از ظهر به منى برگردد، و نتوانست يا عمداً برنگشت. اگر چه در صورت عمد معصيت كرده، ولى چيزى بر

مناسك حج (فاضل)، ص: 460

او نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 461

مصدود و محصور

اشاره

مسألۀ 429-- كسى كه احرام بست واجب است اعمال عمره يا حج را تمام كند، و اگر مصدود يا محصور شد احكام خاصى دارد كه دراين قسمت بيان مى شود.

مسألۀ 430-- به كسى كه براى عمره يا حج محرم شود و سپس از انجام اعمال وى جلوگيرى شود «مصدود» مى گويند. و اگر در اثر بيمارى قادر به انجام اعمال نشود وى را «محصور» مى گويند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 462

احكام مصدود

مسألۀ 431-- اگر بعد از احرام توسط مأمورين يا دشمن از ورود وى به مكه جلوگيرى شود، مى تواند در همان محل يك شتر يا گاو يا گوسفند قربانى كند و از احرام خارج شود. و احتياط واجب آن است كه به نيت تحليل قربانى كند. و به احتياط واجب تقصير هم بكند.

مسألۀ 432-- حتى اگر بعد از ورود به مكه او را از انجام مناسك حج و طواف و سعى منع كردند، حكم مسألۀ قبل را دارد. و همينطور اگر بعد از احرام حج او را از وقوفين منع كنند.

مسألۀ 433-- كسى كه مصدود مى شود حتى با

مناسك حج (فاضل)، ص: 463

اميد به برطرف شدن مانع مى تواند طبق احكام مصدود عمل كند، و از احرام خارج شود.

مسألۀ 434-- اگر حج بر مصدود مستقر شده باشد يا سال ديگر استطاعت داشته باشد بايد به حج برود، و اعمال مصدود از حجةالاسلام كفايت نمى كند.

احكام محصور

مسألۀ 435-- اگر بعد از احرام عمرۀ مفرده به جهت بيمارى نتوانست وارد مكه شود و اعمال عمره را انجام دهد مخير است كه در همان محلى كه بيمار شده قربانى كند يا يك قربانى به مكه بفرستد، ولى اگر بعد از احرام عمرۀ تمتع

مناسك حج (فاضل)، ص: 464

بيمار شود به احتياط واجب بايد به وسيلۀ شخص امينى پول قربانى يا خود قربانى را به مكه بفرستد و قرار بگذارد در وقت معينى قربانى را در مكه ذبح كند، و بعد از زمان موعود خودش تقصير كند، و به احتياط مستحب نايب در ذبح به قصد تحليل منوب عنه ذبح كند. كه در اين صورت تمام محرمات احرام به غير

از همسر بر او حلال مى شود.

مسألۀ 436-- اگر بعد از احرام حج به گونه اى بيمار شود كه نتواند به عرفات و مشعر برود، به احتياط واجب قربانى يا پول آن را به منى بفرستد تا در روز عيد در منى به نيابت او ذبح شود، و بعد از آن خودش تقصير كند، كه در اين صورت نيز محرمات احرام بر او حلال مى شود

مناسك حج (فاضل)، ص: 465

به جز همسر.

مسألۀ 437-- همسر بر محصور حلال نمى شود، مگر اينكه خودش اعمال حج را انجام دهد و طواف نساء بكند. و اگر به طور كلى نتوانست اعمال را خودش انجام دهد بعيد نيست بتواند نايب بگيرد تا با انجام اعمال توسط نايب، همسر هم بر او حلال شود. و اگر حج استحبابى بوده است بعيد نيست بتواند نايب بگيرد، ولى به احتياط واجب در صورت امكان بايد خودش اعمال را انجام دهد.

مسألۀ 438-- شخصى كه سكته كند و قدرت هيچ گونه حركتى را نداشته باشد حكم محصور را دارد.

مسألۀ 439-- كسى كه بيمار نباشد ولى به جهت

مناسك حج (فاضل)، ص: 466

ديگرى بعد از احرام نتواند به مكه برود، مثلًا بر اثر تصادف مجروح يا مصدوم شود ظاهراً حكم بيمار را دارد. و احتياط مستحب اين است كه منتظر بماند تا خوب شود، و اگر به حج هم نرسد با عمرۀ مفرده از احرام خارج شود، و حج را در سال بعد اگر مستقر بوده يا استطاعت باقى باشد، اعاده كند.

مسألۀ 440-- اگر پس از احرام مانعى غير از مصدود و محصور شدن همچون گم كردن راه، تلف شدن هزينه راه، خرابى مسير يا مركب، گرما

يا سرماى سخت و ... پيش آيد كه نتواند عمره يا حج خود را تمام كند، حكم مسألۀ قبل را دارد.

مسألۀ 441-- اگر بعد از اينكه قربانى را فرستاد حالش خوب شد و توانايى رفتن به مكه را يافت،

مناسك حج (فاضل)، ص: 467

به مكه برود و اعمال را انجام دهد. و اگر وقت تنگ بود حج او بدل به إفراد مى شود و بعد يك عمرۀ مفرده انجام دهد، ولى اگر به طور كلى به حج نرسد بايد عمرۀ مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود. و حج واجب خود را در صورت استقرار يا بقاى استطاعت، در سال آينده انجام دهد.

مسألۀ 442-- مصدود نيز در اين مسأله حكم محصور را دارد. يعنى اگر بعد از ذبح قربانى در محل مانع برطرف شد، بايد طبق مسألۀ قبل عمل كند.

مسألۀ 443-- در فرض سابق اگر هدى را فرستاد و در روز موعود هدى ذبح نشد يا نايب طواف نساء را بجا نياورد، و اين شخص به خيال انجام

مناسك حج (فاضل)، ص: 468

آن اعمال محل شد و با همسر خود نزديكى كرد معصيت نكرده و كفاره هم ندارد، اما پس از اينكه متوجه شد، اگر ذبح انجام نشده بايد از همه محرمات احرام اجتناب كند، و اگر طواف نساء انجام نشده از همسر خود اجتناب كند. و بايد هدى يا پول را بفرستد و مواعده كند تا هدى انجام شود و همچنين است طواف نساء.

مسألۀ 444-- اگر بيمار يا مصدوم محرم شود و بتواند اعمال عمره و حج را- حتى با استنابه در طواف و سعى- انجام دهد، احرام و حج او صحيح است.

مسألۀ

445-- اگر با احرام عمرۀ تمتع وارد مكه شد، ولى نتواند اعمال عمره را انجام دهد و حج هم از او فوت شود، به همان احرامى كه بسته

مناسك حج (فاضل)، ص: 469

عمرۀ مفرده بجا آورد تا از احرام خارج شود.

مسألۀ 446-- اگر شخص عاقل بعد از احرام مجنون شود احرام او باطل شده، و اطرافيان او وظيفه اى نسبت به او ندارند. و اگر بعداً بهبودى حاصل شد به احتياط مستحب عمرۀ مفرده انجام دهد يا استنابه كند.

احكام بيهوش

مسألۀ 447-- اگر بعد از احرام عمره يا حج بيهوش شود، مسأله چند صورت دارد: بعد از احرام عمره بيهوش شود و:

1-- هنگامى به هوش آيد كه بتواند اعمال عمره را انجام داده و وقوف ركنى عرفات را درك

مناسك حج (فاضل)، ص: 470

كند، در اين صورت بايد اعمال عمره را انجام دهد، و سپس اعمال حج را بجا آورد، و عمره و حج او صحيح است.

2-- هنگامى به هوش آيد كه اگر بخواهد اعمال عمره را انجام دهد وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، در اين صورت حج او بدل به إفراد مى شود.

3-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از او فوت شده ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، اين صورت نيز حكم صورت قبل را دارد.

4-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر نيز از او فوت شده است، در اين صورت حج او باطل است و بايد با عمرۀ مفرده از احرام

مناسك حج (فاضل)، ص: 471

خارج شود، و چنانچه حج بر او مستقر بوده يا در صورت بقاى استطاعت در سال آينده حج بجا آورد. اگر

بعد از عمرۀ تمتع و قبل از احرام حج بيهوش شود و:

5-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى عرفات را درك كند، در اين صورت واجب است به مكه برگردد و محرم شود، و اگر امكان نداشت يا وقت تنگ بود، همانجا محرم شود، و اعمال او صحيح است.

6-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى عرفات از او فوت شده، ولى وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، اين فرض حكم فرض سابق را دارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 472

7-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از اوفوت شده، ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، اين فرض نيز حكم فرض پنجم را دارد.

8-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر از او فوت شده، در اين صورت حج او باطل است. و اگر بعد از احرام حج بيهوش شود و:

9-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، در اين صورت حج او صحيح است.

10-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از او فوت شده ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، در اين صورت نيز حج او صحيح است.

مناسك حج (فاضل)، ص: 473

11-- هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر نيز از او فوت شده است، در اين صورت طبق فرض چهارم عمل كند.

12-- بعد از درك وقوف عرفات بيهوش شود، و بعد از فوت وقوف اختيارى مشعر به هوش آيد، و وقوف اضطرارى روزانۀ مشعر را درك كند، در اين صورت حج او صحيح است.

13-- بعد از درك وقوف عرفات بيهوش شود و پس از فوت وقوف مشعر به هوش آيد، كه در اين

صورت به احتياط واجب بايد حج را تمام كرده و سال بعد اعاده كند.

14-- بعد از وقوفين بيهوش شود، در اين فرض در صورت يأس از بهبودى رمى روز عيد را براى او انجام دهند. و چنانچه قبل از پايان

مناسك حج (فاضل)، ص: 474

ذى حجه به هوش آمد، خودش در ماه ذى حجه قربانى كند، و حلق را طبق مسأله 928 انجام دهد و اعمال بعد را بجا آورد. و اگر خودش نمى تواند نايب بگيرد. و رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم در سال بعد انجام شود.

15-- بعد از وقوفين بيهوش شود و بعد از ذى حجه به هوش آيد، در اين صورت رمى روز عيد را براى او انجام دهند، و پس بهبودى چنانچه خودش مى تواند اعمال را انجام دهد، و اگر نمى تواند استنابه كند. دراين فرض قربانى و رمى روزهاى يازدهم ودوازدهم در سال بعد انجام شود، و حلق نيز طبق مسأله 921 انجام شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 475

احكام كفارات

مسألۀ 448-- احتياط اين است كه كفارۀ محرمات احرام عمره در مكه ذبح شود، و كفارۀ محرمات احرام حج در منى. ولى در شرايط فعلى كه گوشت آن مصرف فقراى مؤمن نمى شود، جايز بلكه مطابق احتياط است كه هر دو مورد را در وطن ذبح كنند، و به مصرف فقراى مؤمن برسانند.

مسألۀ 449-- حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود لازم نيست داراى شرايط قربانى باشد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 476

مسألۀ 450-- مصرف كفارات فقرا و مساكين هستند. و احتياط اين است كه خود كفاره دهنده از آن نخورد. و اگر خورد بنابر احتياط واجب قيمت آن مقدار را كه خورده صدقه بدهد، و

نزديكان او نيز اگر فقير نيستند از آن نخورند.

مسألۀ 451-- كفاره را بايد به مؤمن غيرسيد بدهند، بلى اگر كفاره دهنده سيد باشد مى تواند كفاره را به سيد فقير بدهد.

مسألۀ 452-- فرزندان و كسانى كه نفقۀ آنها بر كفاره دهنده واجب است هر چند خود آنها و كفاره دهنده فقير باشند نمى توانند از گوشت كفاره مصرف كنند.

مسألۀ 453-- پوست و كله و پاچۀ حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود نيز بايد به مصرف فقرا

مناسك حج (فاضل)، ص: 477

برسد. لذا نمى توان آنها را به عنوان اجرت به ذابح داد، بلى اگر ذابح فقير باشد مى توان به عنوان مصرف به او داد.

مسألۀ 454-- جايز نيست حيوان زنده را به عنوان كفاره به فقير بدهند. بلكه بايد ذبح كنند وآن را به صورت خام بين فقرا تقسيم كنند، يا بپزند و آنها را اطعام كنند.

مسألۀ 455-- پرداختن پول كفاره به فقرا يا خريدن گوشت به مقدار كفاره و توزيع آن بين فقرا كفايت نمى كند، بلكه بايد كفاره ذبح و بين فقرا تقسيم شود.

مناسك حج (فاضل)، ص: 478

متفرقات

مسألۀ 456-- بر مؤمنين مستحب است در نماز جماعت اهل سنت شركت كنند، و فضيلت نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى را از دست ندهند. و جايز نيست هنگام نماز جماعت از مسجد خارج شوند، يا مشغول كار ديگرى شوند.

مسألۀ 457-- اگر در نماز جماعت به صورتى شركت كند كه حتى شرايطى را كه اهل سنت لازم مى دانند رعايت نشود بايد نماز خود را اعاده

مناسك حج (فاضل)، ص: 479

كند.

مسألۀ 458-- در مسجدالحرام كه نماز جماعت به صورت استداره اى برگزار مى شود مؤمنين بايد جايى بايستند كه

عرفاً پشت سر امام قرار گيرند.

بنابر اين اگر در غير مورد تقيه روبرو يا دو طرف امام قرار گيرند بايد نماز خود را اعاده كنند.

مسألۀ 459-- چون در طبقۀ بالاى مسجدالحرام و پشت بام مسجدالنبى اتصال براى نماز جماعت برقرار نيست، لذا هنگام نماز اختياراً به آنجا نروند. ولى اگر چنانچه هنگام اقامۀ جماعت اتفاقاً آنجا بودند همانجا اقتدا كنند، و نماز صحيح است.

مسألۀ 460-- اقامۀ جماعت در هتلها و منازل اگر خلاف تقيه مداراتى باشد، جايز نيست.

مناسك حج (فاضل)، ص: 480

مسألۀ 461-- سجده بر انواع سنگها كه در مسجدالحرام و مسجدالنبى به كار رفته است، جايز است.

مسألۀ 462-- سجده كردن روى فرشهاى مسجدالنبى مانعى ندارد، ولى اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود، بايد به جايى برود كه بتواند به جايى كه سجده بر او صحيح است سجده كند.

مسألۀ 463-- شخصى كه براى خواندن نماز وارد مسجد شود و ببيند جماعت اهل سنت تمام شده ولى هنوز صفها به هم نخورده است، مستحب است براى نمازش اذان و اقامه بگويد و همچنين است، اگر بعد از خواندن جماعت با آنها بخواهد نماز را احتياطاً اعاده كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 481

مسألۀ 464-- اگر امر دائر شود بين خواندن نماز فرادىٰ در مسجدالحرام بدون شرايط صحت، و نماز فرادىٰ در منزل و هتل با كليه شرايط صحت، چنانچه تقيه اقتضا نكند بايد در منزل و هتل با تمام شرايط نماز بخواند.

مسألۀ 465-- سجده بر حصيرهايى كه فعلًا در بازار وجود دارد هر چند با نخ دوخته شده، صحيح است.

مسألۀ 466-- سجده كردن بر مهر، حصير، باد بزن، كاغذ و

امثال آن در مسجد مكه و مدينه چنانچه موجب انگشت نما شدن و سبب وهن و اتهام به شيعيان شود جايز نيست.

مسألۀ 467-- در داخل حجر اسماعيل خواندن نماز واجب يا مستحب اشكال ندارد، چون حجر

مناسك حج (فاضل)، ص: 482

داخل بيت نمى باشد.

مسألۀ 468-- كسى كه در مكه قصد اقامه كرده و سپس به عرفات و مشعر و منى مى رود و حدود سه تا چهار شبانه روز در آنجا مى ماند، چنانچه ده روز اقامت وى قبل از رفتن به عرفات انجام مى شود، نماز او در مواضع مذكور تمام، و پس از مراجعت در مكه نيز تمام است- اگر چه بخواهد كمتر از ده روز در مكه بماند-. والّا نماز در آن مواضع شكسته است. و در مكه چنانچه بخواهد كمتر از ده روز بماند مخير بين قصر و اتمام است.

مسألۀ 469-- اطراف مكه و محله هاى جديدالاحداث آن اگر عرفاً جزء مكه محسوب شود، قصد اقامه در آنها صحيح است، و رفت و

مناسك حج (فاضل)، ص: 483

آمد از آنجا به مسجدالحرام مضر به قصد اقامت نيست، و احرام حج از آنجا كفايت مى كند، اما اگر خارج از حدود مكه منزل كنند كه عرفاً آنجا جزء محله هاى مكه محسوب نشود بلكه دو محل باشد، در اين صورت قصد اقامت در دو محل محقق نمى شود، واحرام حج از آنجا كفايت نمى كند، و نماز در آنجا از جهت تخيير بين قصر و اتمام حكم مكه را ندارد.

مسألۀ 470-- مسافرى كه در مكه و مدينه مخير بين قصر و اتمام است، اگر تمام را اختيار كند در اين صورت نيز نوافل نهاريه ساقط است.

مسألۀ 471-- استفاده از قرص

يا تزريق آمپول براى جلوگيرى از عادت ماهانه در ايام حج، چنانچه براى بانوان ضرر نداشته باشد، مانعى

مناسك حج (فاضل)، ص: 484

ندارد.

مسألۀ 472-- برداشتن قرآن از مسجدالحرام و مسجدالنبى و ساير مساجد جايز نيست، و اگر كسى بردارد ضامن است، و بايد آن را برگرداند.

مسألۀ 473-- اگر در حرم چيزى پيدا كرد به احتياط واجب آن را برندارد، و اگر برداشت احكام لقطه را دارد، و بايد طبق مسألۀ بعد عمل كند.

مسألۀ 474-- لقطه اى را كه از حرم برداشته اگر كمتر از يك درهم باشد مى تواند قصد تملك آن را بكند، ولى اگر بدون قصد تملك نگاه داشت و در نگهدارى آن كوتاهى كرد و تلف شدن ضامن است. و اگر آن را تملك كرد و قبل از تلف صاحبش پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند.

مسألۀ 475-- اگر ارزش لقطه يك درهم يا بيشتر

مناسك حج (فاضل)، ص: 485

باشد نمى تواند آن را تملك كند، بلكه تا يكسال اعلان كند، و اگر صاحبش پيدا نشد مى تواند آن را براى صاحبش نگهدارد، يا اينكه از طرف صاحبش به فقير صدقه بدهد. ولى اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد، بايد عوضش را به او بدهد.

مسألۀ 476-- هنگام نظافت حرمين شريفين مشاهده مى شود مأموران حرم كفشهاى فراوانى را كه صاحبان آن معلوم نيست جمع آورى كرده و دور مى ريزند، برداشتن آنها چنانچه شخص بداند صاحبان كفش از آن اعراض كرده اند، يا راضى هستند، اشكالى ندارد. والّا برداشتن آنها محل اشكال است.

مسألۀ 477-- برداشتن ريگ و سنگ از صفا و

مناسك حج (فاضل)، ص: 486

مروه جايز نيست و بايد برگرداند. و

از عرفات و مشعر و منى اشكالى ندارد، ولى بطور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.

مسألۀ 478-- بر مؤمنين لازم است از انجام امورى كه موجب وهن مذهب و بى احترامى و تحقير شيعيان، پيشوايان دين، اهل بيت عصمت و طهارت و ائمه اطهار عليهم السلام مى شود، و بيگانگان آن را براى حقانيت خويش و سركوب شيعه دستاويز قرار مى دهند جداً بپرهيزند. و اگر برخى از مردم عوام از روى غفلت مرتكب آن مى شوند دوستانه با آرامش و مهربانى آنها را نصيحت و ارشاد كنند. بعضى از آن امور عبارتند از: دست كشيدن يا بوسيدن ضريح پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله و دربهاى حرم مطهر، متبرك كردن

مناسك حج (فاضل)، ص: 487

اشياء و لوازم همراه به ضريح پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله يا نرده هاى بقيع، انداختن عريضه يا پول داخل ضريح يا قبرستان بقيع، نماز خواندن در داخل يا كنار بقيع و قبرستان ابوطالب، دخيل بستن به نرده هاى بقيع، برداشتن خاك از بقيع يا ساير اماكن متبركۀ مكه و مدينه.

مسألۀ 479-- روزه گرفتن در ايام تشريق (يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذى الحجه) براى كسانى كه در منى هستند جايز نيست، و روزه گرفتن در عيد قربان بر همۀ مسلمانان حرام است.

مسألۀ 480-- مسافر مى تواند براى خواستن حاجت در مدينۀ منوره سه روز روزه مستحبى بگيرد، اگر چه روزه قضاى واجب به گردن او باشد. و لازم نيست پى در پى يا در روزهاى

مناسك حج (فاضل)، ص: 488

معينى باشد. اما افضل بلكه احتياط مستحب اين است كه روزهاى چهارشنبه و پنجشنبه و جمعه باشد.

مسألۀ 481--

چنانچه رؤيت هلال ذى حجه نزد اهل سنت ثابت شد بر شيعيان لازم است تبعيت كنند، خصوصاً در صورت عدم علم به خلاف.

مسألۀ 482-- تبديل پول مثل تومان به ريال يا دلار اگر خلاف مقررات جمهورى اسلامى ايران نباشد با تراضى طرفين اشكالى ندارد.

مناسك حج (فاضل)، ص: 489

موارد بطلان عمره و حج يا عدم كفايت آن

مواردى كه موجب بطلان عمره و حج يا عدم كفايت آن است، در مسائل ذيل مطرح شده است: 67، 69، 71، 96، 134، 162، 163، 176، 177، 179، 181، 182، 183، 185، 187،

مناسك حج (فاضل)، ص: 490

188، 195، 201، 242، 243، 251، 300، 301، 479، 499، 523، 622، 660، 661، 673، 721، 724، 726، 735، 738، 742، 744، 749، 763، 764، 767، 769، 784، 790، 792، 797، 803، 808، 809، 811، 857، 1040، 1045، 1046، 1047، 1048، 1052، 1053

مناسك حج (فاضل)، ص: 491

[زيارات مراقد مشرفه در مدينه]

زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله وكيفيّت آن

اشاره

آداب زيارت كسى كه مى خواهد به زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله يا ائمه هدى عليهم السلام مشرّف شود مستحب است غسل كند، و لباسهاى پاك و پاكيزه بر تن كند، و قدمها را كوتاه بردارد، و با وقار و آرامش به طرف قبر رسول خدا صلى الله عليه و آله يا قبور ائمۀ بقيع عليهم السلام حركت كند، و در وقت رفتن به اين اماكن مقدّس زبان خود را به ذكر و صلوات مشغول كند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 492

اذن دخول

«اللَّهُمَّ إِنِّي وَقَفْتُ عَلَى بَابٍ مِنْ أَبْوَابِ بُيُوتِ نَبِيِّكَ صَلَوَاتُكَ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ قَدْ مَنَعْتَ النَّاسَ أَنْ يَدْخُلُوا إِلَّا بِإِذْنِهِ فَقُلْتَ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لٰا تَدْخُلُوا بُيُوتَ النَّبِيِّ إِلّٰا أَنْ يُؤْذَنَ لَكُمْ اللَّهُمَّ إِنِّي أَعْتَقِدُ حُرْمَةَ صَاحِبِ هَذَا الْمَشْهَدِ الشَّرِيفِ فِي غَيْبَتِهِ كَمَا أَعْتَقِدُهَا فِي حَضْرَتِهِ وَ أَعْلَمُ أَنَّ رَسُولَكَ وَ خُلَفَاءَكَ عَلَيْهِمُ السَّلَامُ أَحْيَاءٌ عِنْدَكَ يُرْزَقُونَ يَرَوْنَ مَقَامِي وَ يَسْمَعُونَ كَلَامِي وَ يَرُدُّونَ سَلَامِي وَ أَنَّكَ حَجَبْتَ عَنْ سَمْعِي كَلَامَهُمْ وَ فَتَحْتَ بَابَ فَهْمِي بِلَذِيذِ مُنَاجَاتِهِمْ وَ إِنِّي أَسْتَأْذِنُكَ يَا رَبِّ أَوَّلًا وَ أَسْتَأْذِنُ رَسُولَكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ ثَانِياً وَ أَسْتَأْذِنُ خَلِيفَتَكَ الْإِمَامَ الْمَفْرُوضَ عَلَيَّ طَاعَتُهُ الْحُجَّةَ بْنَ الْحَسَنِ الْمَهْدِىَّ وَ الْمَلَائِكَةَ الْمُوَكَّلِينَ بِهَذِهِ الْبُقْعَةِ الْمُبَارَكَةِ ثَالِثاً أَ أَدْخُلُ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا حُجَّةَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا مَلَائِكَةَ اللَّهِ الْمُقَرَّبِينَ الْمُقِيمِينَ فِي هَذَا الْمَشْهَدِ فَأْذَنْ لِي يَا مَوْلَايَ فِي الدُّخُولِ أَفْضَلَ مَا أَذِنْتَ لِأَحَدٍ

مناسك حج (فاضل)، ص: 493

مِنْ أَوْلِيَائِكَ فَإِنْ لَمْ أَكُنْ أَهْلًا لِذَلِكَ فَأَنْتَ أَهْلٌ لِذَلِكَ پس داخل شو و بگو بِسْمِ اللَّهِ وَ بِاللَّهِ وَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَلَى مِلَّةِ

رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ اللَّهُمَّ اغْفِرْ لِي وَ ارْحَمْنِي وَ تُبْ عَلَيَّ إِنَّكَ أَنْتَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ

مناسك حج (فاضل)، ص: 495

زيارت پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا نَبِيَّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا مُحَمَّدَ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا خَاتَمَ النَّبِيِّينَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ الرِّسَالَةَ وَ أَقَمْتَ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ مُخْلِصاً حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ فَصَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَيْكَ وَ رَحْمَتُهُ وَ عَلَى أَهْلِ بَيْتِكَ الطَّاهِرِينَ» پس رو به قبله كه دوش چپ به جانب قبر باشد و دوش راست به جانب منبر بايست، و بگو:

أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ رَسُولُ اللَّهِ وَ أَنَّكَ مُحَمَّدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ بَلَّغْتَ رِسَالاتِ رَبِّكَ وَ نَصَحْتَ لِأُمَّتِكَ وَ جَاهَدْتَ فِي سَبِيلِ اللَّهِ وَ عَبَدْتَ اللَّهَ حَتَّى أَتَاكَ الْيَقِينُ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ أَدَّيْتَ الَّذِي عَلَيْكَ مِنَ الْحَقِّ وَ أَنَّكَ قَدْ رَؤُفْتَ بِالْمُؤْمِنِينَ وَ غَلُظْتَ عَلَى الْكَافِرِينَ فَبَلَّغَ اللَّهُ بِكَ أَفْضَلَ شَرَفِ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اسْتَنْقَذَنَا بِكَ مِنَ الشِّرْكِ وَ الضَّلَالَةِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ صَلَوَاتِكَ وَ صَلَوَاتِ مَلَائِكَتِكَ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَنْبِيَائِكَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِبَادِكَ الصَّالِحِينَ وَ أَهْلِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرَضِينَ وَ مَنْ سَبَّحَ لَكَ يَا رَبَّ الْعَالَمِينَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 496

مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ عَلَى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَ رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ أَمِينِكَ وَ نَجِيِّكَ وَ حَبِيبِكَ وَ صَفِيِّكَ وَ خَاصَّتِكَ وَ صَفْوَتِكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ اللَّهُمَّ أَعْطِهِ الدَّرَجَةَ الرَّفِيعَةَ وَ آتِهِ الْوَسِيلَةَ مِنَ الْجَنَّةِ وَ ابْعَثْهُ مَقَاماً مَحْمُوداً

يَغْبِطُهُ بِهِ الْأَوَّلُونَ وَ الْآخِرُونَ اللَّهُمَّ إِنَّكَ قُلْتَ وَ لَوْ أَنَّهُمْ إِذْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ جٰاؤُكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللّٰهَ وَ اسْتَغْفَرَ لَهُمُ؟ الرَّسُولُ؟ لَوَجَدُوا اللّٰهَ تَوّٰاباً رَحِيماً وَ إِنِّي أَتَيْتُكَ مُسْتَغْفِراً تَائِباً مِنْ ذُنُوبِي وَ إِنِّي أَتَوَجَّهُ بِكَ إِلَى اللَّهِ رَبِّي وَ رَبِّكَ لِيَغْفِرَ لِي ذُنُوبِي.»

مناسك حج (فاضل)، ص: 497

سپس حاجت خود را بخواه، كه إن شاءاللَّه برآورده مى شود. روايت است كه حضرت صادق عليه السلام به نزد حضرت رسول خدا صلى الله عليه و آله آمد و دست مبارك خود را بر قبر گذاشت و گفت:

«أَسْأَلُ اللَّهَ الَّذِي اجْتَبَاكَ وَ اخْتَارَكَ وَ هَدَاكَ وَ هَدَى بِكَ أَنْ يُصَلِّيَ عَلَيْكَ پس فرمود إِنَّ اللّٰهَ وَ مَلٰائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى؟ النَّبِيِّ؟ يٰا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَ سَلِّمُوا تَسْلِيماً».

زيارت رسول خدا صلى الله عليه و آله هنگام وداع

زمانى كه خواستى از مدينه كوچ كنى، پس از انجام همه كارهايت غسل كن و به طرف قبر پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله برو و آنچه را در اول ورود انجام داده اى، انجام بده و بگو:

«السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا رَسُولَ اللَّهِ أَسْتَوْدِعُكَ اللَّهَ وَ أَسْتَرْعِيكَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكَ السَّلَامَ آمَنْتُ بِاللَّهِ وَ بِمَا جِئْتَ بِهِ وَ دَلَلْتَ عَلَيْهِ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنِّي لِزِيَارَةِ قَبْرِ نَبِيِّكَ فَإِنْ تَوَفَّيْتَنِي قَبْلَ ذَلِكَ فَإِنِّي أَشْهَدُ فِي مَمَاتِي عَلَى مَا شَهِدْتُ عَلَيْهِ فِي حَيَاتِي أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُكَ وَ رَسُولُكَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 501

زيارت حضرت فاطمه زهرا عليها السلام

در محل دفن آن حضرت اختلاف است: 1- بعضى گفته اند قبر آن حضرت در روضه كه مابين قبر پيامبر خدا صلى الله عليه و آله و منبر آن حضرت مى باشد. و در روايت آمده از امام صادق عليه السلام كه پيامبر فرمودند: «بين قبر من و منبر من باغى از باغهاى بهشت است». «1» 2- بعضى ديگر گفته اند كه آن حضرت در خانۀ خودشان دفن شدند. 3- و برخى روايت كرده اند كه آن حضرت در

______________________________

(1)- كافى، ج 4، باب (المنبر والروضه ومقام النبى صلى الله عليه و آله) ح 10.

مناسك حج (فاضل)، ص: 502

بقيع دفن شدند. و كسى كه آن معظّمه را زيارت كند در اين سه موضع افضل است. و چون ايستادى در اين مواضع از براى زيارت آن مظلومه، بگو:

«يَا مُمْتَحَنَةُ امْتَحَنَكِ اللَّهُ الَّذِي خَلَقَكِ قَبْلَ أَنْ يَخْلُقَكِ فَوَجَدَكِ لِمَا امْتَحَنَكِ صَابِرَةً وَ زَعَمْنَا أَنَّا لَكِ أَوْلِيَاءُ وَ مُصَدِّقُونَ وَ صَابِرُونَ لِكُلِّ مَا أَتَانَا بِهِ أَبُوكِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ

وَ آلِهِ وَ أَتَى [أَتَانَا] بِهِ وَصِيُّهُ فَإِنَّا نَسْأَلُكِ إِنْ كُنَّا صَدَّقْنَاكِ إِلَّا أَلْحَقْتِنَا بِتَصْدِيقِنَا لَهُمَا لِنُبَشِّرَ أَنْفُسَنَا بِأَنَّا قَدْ طَهُرْنَا بِوِلَايَتِكِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ حَبِيبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 503

خَلِيلِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ صَفِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَمِينِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ خَلْقِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ أَفْضَلِ أَنْبِيَاءِ اللَّهِ وَ رُسُلِهِ وَ مَلَائِكَتِهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا بِنْتَ خَيْرِ الْبَرِيَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا سَيِّدَةَ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ مِنَ الْأَوَّلِينَ وَ الْآخِرِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا زَوْجَةَ وَلِيِّ اللَّهِ وَ خَيْرِ الْخَلْقِ بَعْدَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا أُمَّ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ سَيِّدَيْ شَبَابِ أَهْلِ الْجَنَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الشَّهِيدَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرَّضِيَّةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْفَاضِلَةُ الزَّكِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْحَوْرَاءُ الْإِنْسِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُحَدَّثَةُ الْعَلِيمَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمَظْلُومَةُ الْمَغْصُوبَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْمُضْطَهَدَةُ الْمَقْهُورَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا فَاطِمَةُ بِنْتَ رَسُولِ اللَّهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى بَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّكِ وَ أَنَّ مَنْ سَرَّكِ فَقَدْ سَرَّ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ جَفَاكِ فَقَدْ جَفَا رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ آذَاكِ فَقَدْ

مناسك حج (فاضل)، ص: 504

آذَى رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ وَصَلَكِ فَقَدْ وَصَلَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ مَنْ قَطَعَكِ فَقَدْ قَطَعَ رَسُولَ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ لِأَنَّكِ بَضْعَةٌ

مِنْهُ وَ رُوحُهُ الَّذِي بَيْنَ جَنْبَيْهِ كَمَا قَالَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ أُشْهِدُ اللَّهَ وَ رُسُلَهُ وَ مَلَائِكَتَهُ أَنِّي رَاضٍ عَمَّنْ رَضِيتِ عَنْهُ سَاخِطٌ عَلَى مَنْ سَخِطْتِ عَلَيْهِ مُتَبَرِّئٌ مِمَّنْ تَبَرَّأْتِ مِنْهُ مُوَالٍ لِمَنْ وَالَيْتِ مُعَادٍ لِمَنْ عَادَيْتِ مُبْغِضٌ لِمَنْ أَبْغَضْتِ مُحِبٌّ لِمَنْ أَحْبَبْتِ وَ كَفَى بِاللَّهِ شَهِيداً وَ حَسِيباً وَ جَازِياً وَ مُثِيباً.

مناسك حج (فاضل)، ص: 507

زيارت ائمّۀ بقيع عليهم السلام

ائمه بقيع عبارتند از: 1- حضرت امام حسن مجتبى عليه السلام. 2- امام زين العابدين عليه السلام. 3- امام محمد باقر عليه السلام. 4- امام جعفر صادق عليه السلام. چون خواستى زيارت كنى اين بزرگواران را آنچه در آداب زيارات ذكر شد بجا آور، و بگو: يَا مَوَالِيَّ يَا أَبْنَاءَ رَسُولِ اللَّهِ عَبْدُكُمْ وَ ابْنُ أَمَتِكُمُ الذَّلِيلُ بَيْنَ أَيْدِيكُمْ وَ الْمُضْعِفُ [الْمُضْعَفُ] فِي عُلُوِّ قَدْرِكُمْ وَ الْمُعْتَرِفُ بِحَقِّكُمْ جَاءَكُمْ مُسْتَجِيراً بِكُمْ قَاصِداً إِلَى حَرَمِكُمْ مُتَقَرِّباً إِلَى مَقَامِكُمْ مُتَوَسِّلًا إِلَى اللَّهِ تَعَالَى بِكُمْ أَ أَدْخُلُ يَا مَوَالِيَّ أَ أَدْخُلُ يَا أَوْلِيَاءَ اللَّهِ أَ أَدْخُلُ يَا مَلَائِكَةَ اللَّهِ الْمُحْدِقِينَ بِهَذَا الْحَرَمِ الْمُقِيمِينَ بِهَذَا الْمَشْهَدِ و بعد از خشوع و خضوع و رقت داخل شو و پاى راست را مقدم دار و بگو اللَّهُ أَكْبَرُ كَبِيراً وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ كَثِيراً وَ سُبْحَانَ اللَّهِ بُكْرَةً وَ أَصِيلًا وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الْفَرْدِ الصَّمَدِ الْمَاجِدِ الْأَحَدِ الْمُتَفَضِّلِ الْمَنَّانِ الْمُتَطَوِّلِ الْحَنَّانِ الَّذِي مَنَّ بِطَوْلِهِ وَ سَهَّلَ زِيَارَةَ سَادَاتِي بِإِحْسَانِهِ وَ لَمْ يَجْعَلْنِي عَنْ زِيَارَتِهِمْ مَمْنُوعاً بَلْ تَطَوَّلَ وَ مَنَحَ پس نزديك قبور مقدسه ايشان برو و پشت به قبله و رو به قبر ايشان

مناسك حج (فاضل)، ص: 508

كن و بگو السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَى السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ التَّقْوَى السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا

الْحُجَجُ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَيُّهَا الْقُوَّامُ فِي الْبَرِيَّةِ بِالْقِسْطِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ الصَّفْوَةِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ آلَ رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَهْلَ النَّجْوَى أَشْهَدُ أَنَّكُمْ قَدْ بَلَّغْتُمْ وَ نَصَحْتُمْ وَ صَبَرْتُمْ فِي ذَاتِ اللَّهِ وَ كُذِّبْتُمْ وَ أُسِي ءَ إِلَيْكُمْ فَغَفَرْتُمْ وَ أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمُهْتَدُونَ وَ أَنَّ طَاعَتَكُمْ مَفْرُوضَةٌ وَ أَنَّ قَوْلَكُمُ الصِّدْقُ وَ أَنَّكُمْ دَعَوْتُمْ فَلَمْ تُجَابُوا وَ أَمَرْتُمْ فَلَمْ تُطَاعُوا وَ أَنَّكُمْ دَعَائِمُ الدِّينِ وَ أَرْكَانُ الْأَرْضِ لَمْ تَزَالُوا بِعَيْنِ اللَّهِ يَنْسَخُكُمْ مِنْ أَصْلَابِ كُلِّ مُطَهَّرٍ وَ يَنْقُلُكُمْ مِنْ أَرْحَامِ الْمُطَهَّرَاتِ لَمْ تُدَنِّسْكُمُ الْجَاهِلِيَّةُ الْجَهْلَاءُ وَ لَمْ تَشْرَكْ فِيكُمْ فِتَنُ الْأَهْوَاءِ طِبْتُمْ وَ طَابَ مَنْبِتُكُمْ مَنَّ بِكُمْ عَلَيْنَا دَيَّانُ الدِّينِ فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ جَعَلَ صَلَاتَنَا عَلَيْكُمْ رَحْمَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا إِذِ اخْتَارَكُمُ اللَّهُ لَنَا وَ طَيَّبَ خَلْقَنَا بِمَا مَنَّ عَلَيْنَا مِنْ وِلَايَتِكُمْ وَ كُنَّا عِنْدَهُ مُسَمِّينَ بِعِلْمِكُمْ مُعْتَرِفِينَ بِتَصْدِيقِنَا إِيَّاكُمْ وَ هَذَا مَقَامُ مَنْ أَسْرَفَ وَ أَخْطَأَ وَ اسْتَكَانَ وَ أَقَرَّ بِمَا جَنَى وَ رَجَا بِمَقَامِهِ الْخَلَاصَ وَ أَنْ يَسْتَنْقِذَهُ بِكُمْ مُسْتَنْقِذُ الْهَلْكَى مِنَ الرَّدَى فَكُونُوا لِي شُفَعَاءَ فَقَدْ وَفَدْتُ إِلَيْكُمْ إِذْ رَغِبَ عَنْكُمْ أَهْلُ الدُّنْيَا وَ اتَّخَذُوا آيَاتِ اللَّهِ هُزُواً وَ اسْتَكْبَرُوا عَنْهَا يَا مَنْ هُوَ قَائِمٌ لَا يَسْهُو وَ دَائِمٌ لَا يَلْهُو وَ مُحِيطٌ بِكُلِّ شَيْ ءٍ لَكَ الْمَنُّ بِمَا وَفَّقْتَنِي وَ عَرَّفْتَنِي بِمَا أَقَمْتَنِي عَلَيْهِ إِذْ صَدَّ عَنْهُ عِبَادُكَ وَ جَهِلُوا مَعْرِفَتَهُ وَ اسْتَخَفُّوا بِحَقِّهِ وَ مَالُوا إِلَى سِوَاهُ فَكَانَتِ الْمِنَّةُ مِنْكَ عَلَيَّ مَعَ أَقْوَامٍ خَصَصْتَهُمْ بِمَا خَصَصْتَنِي بِهِ فَلَكَ الْحَمْدُ إِذْ كُنْتُ عِنْدَكَ فِي مَقَامِي هَذَا مَذْكُوراً مَكْتُوباً فَلَا تَحْرِمْنِي مَا رَجَوْتُ وَ لَا تُخَيِّبْنِي فِيمَا دَعَوْتُ بِحُرْمَةِ

مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 513

زيارت ابراهيم فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله

ابراهيم فرزند رسول خدا صلى الله عليه و آله بود از ماريه قبطيه، كه پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله به او خيلى علاقه داشت تا اينكه در حدود دوسالگى از دنيا رفت و در قبرستان بقيع دفن شد. زيارت آن حضرت بدين نحو است.

السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى حَبِيبِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى صَفِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى نَجِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ سَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ وَ خَاتَمِ الْمُرْسَلِينَ وَ خِيَرَةِ اللَّهِ مِنْ خَلْقِهِ فِي أَرْضِهِ وَ سَمَائِهِ السَّلَامُ عَلَى جَمِيعِ أَنْبِيَائِهِ وَ رُسُلِهِ السَّلَامُ عَلَى الشُّهَدَاءِ وَ السُّعَدَاءِ وَ الصَّالِحِينَ السَّلَامُ عَلَيْنَا وَ عَلَى عِبَادِ اللَّهِ الصَّالِحِينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الرُّوحُ الزَّاكِيَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا النَّفْسُ الشَّرِيفَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا السُّلَالَةُ الطَّاهِرَةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا النَّسَمَةُ الزَّاكِيَةُ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ خَيْرِ الْوَرَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ النَّبِيِّ الْمُجْتَبَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمَبْعُوثِ إِلَى كَافَّةِ الْوَرَى السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْبَشِيرِ النَّذِيرِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ السِّرَاجِ الْمُنِيرِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمُؤَيَّدِ بِالْقُرْآنِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الْمُرْسَلِ إِلَى الْإِنْسِ وَ الْجَانِّ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ صَاحِبِ الرَّايَةِ وَ الْعَلَامَةِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ الشَّفِيعِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ مَنْ حَبَاهُ اللَّهُ بِالْكَرَامَةِ السَّلَامُ عَلَيْكَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدِ اخْتَارَ اللَّهُ لَكَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 514

دَارَ إِنْعَامِهِ قَبْلَ أَنْ يَكْتُبَ عَلَيْكَ أَحْكَامَهُ أَوْ يُكَلِّفَكَ حَلَالَهُ وَ حَرَامَهُ فَنَقَلَكَ إِلَيْهِ طَيِّباً زَاكِياً مَرْضِيّاً طَاهِراً مِنْ كُلِّ نَجَسٍ مُقَدَّساً مِنْ كُلِّ دَنَسٍ

وَ بَوَّأَكَ جَنَّةَ الْمَأْوَى وَ رَفَعَكَ إِلَى الدَّرَجَاتِ الْعُلَى وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ صَلَاةً تَقَرُّ بِهَا عَيْنُ رَسُولِهِ وَ تُبَلِّغُهُ أَكْبَرَ مَأْمُولِهِ اللَّهُمَّ اجْعَلْ أَفْضَلَ صَلَوَاتِكَ وَ أَزْكَاهَا وَ أَنْمَى بَرَكَاتِكَ وَ أَوْفَاهَا عَلَى رَسُولِكَ وَ نَبِيِّكَ وَ خِيَرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ عَلَى مَنْ نَسَلَ مِنْ أَوْلَادِهِ الطَّيِّبِينَ وَ عَلَى مَنْ خَلَّفَ مِنْ عِتْرَتِهِ الطَّاهِرِينَ بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ صَفِيِّكَ وَ إِبْرَاهِيمَ نَجْلِ نَبِيِّكَ أَنْ تَجْعَلَ سَعْيِي بِهِمْ مَشْكُوراً وَ ذَنْبِي بِهِمْ مَغْفُوراً وَ حَيَاتِي بِهِمْ سَعِيدَةً وَ عَاقِبَتِي بِهِمْ حَمِيدَةً وَ حَوَائِجِي بِهِمْ مَقْضِيَّةً وَ أَفْعَالِي بِهِمْ مَرْضِيَّةً وَ أُمُورِي بِهِمْ مَسْعُودَةً وَ شُئُونِي بِهِمْ مَحْمُودَةً اللَّهُمَّ وَ أَحْسِنْ لِيَ التَّوْفِيقَ وَ نَفِّسْ عَنِّي كُلَّ هَمٍّ وَ ضِيقٍ اللَّهُمَّ جَنِّبْنِي عِقَابَكَ وَ امْنَحْنِي ثَوَابَكَ وَ أَسْكِنِّي جِنَانَكَ وَ ارْزُقْنِي رِضْوَانَكَ وَ أَمَانَكَ وَ أَشْرِكْ لِي فِي صَالِحِ دُعَائِي وَالِدَيَّ وَ وُلْدِي وَ جَمِيعَ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ الْأَحْيَاءَ مِنْهُمْ وَ الْأَمْوَاتَ إِنَّكَ وَلِيُّ الْبَاقِيَاتِ الصَّالِحَاتِ آمِينَ رَبَّ الْعَالَمِينَ.

پس از خواندن زيارت حاجات خود را طلب كن.

مناسك حج (فاضل)، ص: 518

زيارت فاطمه بنت اسد

(مادر حضرت اميرالمؤمنين على عليه السلام) السَّلَامُ عَلَى نَبِيِّ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى رَسُولِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْأَوَّلِينَ السَّلَامُ عَلَى مُحَمَّدٍ سَيِّدِ الْآخِرِينَ السَّلَامُ عَلَى مَنْ بَعَثَهُ اللَّهُ رَحْمَةً لِلْعَالَمِينَ السَّلَامُ عَلَيْكَ أَيُّهَا النَّبِيُّ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى فَاطِمَةَ بِنْتِ أَسَدٍ الْهَاشِمِيَّةِ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الصِّدِّيقَةُ الْمَرْضِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا التَّقِيَّةُ النَّقِيَّةُ السَّلَامُ عَلَيْكِ أَيَّتُهَا الْكَرِيمَةُ الرَّضِيَّةُ [الْمَرْضِيَّةُ] السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا كَافِلَةَ مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا وَالِدَةَ سَيِّدِ الْوَصِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ

مناسك حج (فاضل)، ص:

519

يَا مَنْ ظَهَرَتْ شَفَقَتُهَا عَلَى رَسُولِ اللَّهِ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ السَّلَامُ عَلَيْكِ يَا مَنْ تَرْبِيَتُهَا لِوَلِيِّ اللَّهِ الْأَمِينِ السَّلَامُ عَلَيْكِ وَ عَلَى رُوحِكِ وَ بَدَنِكِ الطَّاهِرِ السَّلَامُ عَلَيْكِ وَ عَلَى وَلَدِكِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنَّكِ أَحْسَنْتِ الْكَفَالَةَ وَ أَدَّيْتِ الْأَمَانَةَ وَ اجْتَهَدْتِ فِي مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ بَالَغْتِ فِي حِفْظِ رَسُولِ اللَّهِ عَارِفَةً بِحَقِّهِ مُؤْمِنَةً بِصِدْقِهِ مُعْتَرِفَةً بِنُبُوَّتِهِ مُسْتَبْصِرَةً بِنِعْمَتِهِ كَافِلَةً بِتَرْبِيَتِهِ مُشْفِقَةً عَلَى نَفْسِهِ وَاقِفَةً عَلَى خِدْمَتِهِ مُخْتَارَةً رِضَاهُ [مُؤْثِرَةً هَوَاهُ] وَ أَشْهَدُ أَنَّكِ مَضَيْتِ عَلَى الْإِيمَانِ وَ التَّمَسُّكِ بِأَشْرَفِ الْأَدْيَانِ رَاضِيَةً مَرْضِيَّةً طَاهِرَةً زَكِيَّةً تَقِيَّةً نَقِيَّةً فَرَضِيَ اللَّهُ عَنْكِ وَ أَرْضَاكِ وَ جَعَلَ الْجَنَّةَ مَنْزِلَكِ وَ مَأْوَاكِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ انْفَعْنِي بِزِيَارَتِهَا وَ ثَبِّتْنِي عَلَى مَحَبَّتِهَا وَ لَا تَحْرِمْنِي شَفَاعَتَهَا وَ شَفَاعَةَ الْأَئِمَّةِ مِنْ ذُرِّيَّتِهَا وَ ارْزُقْنِي مُرَافَقَتَهَا وَ احْشُرْنِي مَعَهَا وَ مَعَ أَوْلَادِهَا الطَّاهِرِينَ اللَّهُمَّ لَا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ زِيَارَتِي إِيَّاهَا وَ ارْزُقْنِي الْعَوْدَ إِلَيْهَا أَبَداً مَا أَبْقَيْتَنِي وَ إِذَا تَوَفَّيْتَنِي فَاحْشُرْنِي فِي زُمْرَتِهَا وَ أَدْخِلْنِي فِي شَفَاعَتِهَا بِرَحْمَتِكَ يَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِينَ اللَّهُمَّ بِحَقِّهَا عِنْدَكَ وَ مَنْزِلَتِهَا لَدَيْكَ اغْفِرْ لِي وَ لِوَالِدَيَّ وَ لِجَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ وَ آتِنٰا فِي الدُّنْيٰا حَسَنَةً وَ فِي الْآخِرَةِ حَسَنَةً وَ قِنٰا بِرَحْمَتِكَ عَذٰابَ النّٰارِ

مناسك حج (فاضل)، ص: 522

زيارت ائمه بقيع عليهم السلام هنگام وداع

«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ أَئِمَّةَ الْهُدَى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَسْتَوْدِعُكُمُ اللَّهَ وَ أَقْرَأُ عَلَيْكُمُ السَّلَامُ آمَنَّا بِاللَّهِ وَ بِالرَّسُولِ وَ بِمَا جِئْتُمْ بِهِ وَ دَلَلْتُمْ عَلَيْهِ اللَّهُمَّ فَاكْتُبْنَا مَعَ الشَّاهِدِينَ».

پس بسيار دعا كن واز خدا بخواه كه بار ديگر تو را به زيارت ايشان برگرداند.

مناسك حج (فاضل)، ص: 523

زيارت جامعۀ كبيره

«أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ؟ مُحَمَّداً؟ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ».

با حال غسل داخل حرم شو، و پس از گفتن صد مرتبه «اللِّهُ اكْبَرُ» بگو:

«السَّلَامُ عَلَيْكُمْ يَا أَهْلَ بَيْتِ النُّبُوَّةِ وَ مَوْضِعَ الرِّسَالَةِ وَ مُخْتَلَفَ الْمَلَائِكَةِ وَ مَهْبِطَ الْوَحْيِ وَ مَعْدِنَ الرَّحْمَةِ وَ خُزَّانَ الْعِلْمِ وَ مُنْتَهَى الْحِلْمِ وَ أُصُولَ الْكَرَمِ وَ قَادَةَ الْأُمَمِ وَ أَوْلِيَاءَ النِّعَمِ وَ عَنَاصِرَ الْأَبْرَارِ وَ دَعَائِمَ الْأَخْيَارِ وَ سَاسَةَ الْعِبَادِ وَ أَرْكَانَ الْبِلَادِ وَ أَبْوَابَ الْإِيمَانِ وَ أُمَنَاءَ الرَّحْمَنِ وَ سُلَالَةَ النَّبِيِّينَ وَ صَفْوَةَ الْمُرْسَلِينَ وَ عِتْرَةَ خِيَرَةِ رَبِّ الْعَالَمِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى أَئِمَّةِ الْهُدَى وَ مَصَابِيحِ الدُّجَى وَ أَعْلَامِ التُّقَى وَ ذَوِي النُّهَى وَ أُولِي الْحِجَى وَ كَهْفِ الْوَرَى وَ وَرَثَةِ الْأَنْبِيَاءِ وَ الْمَثَلِ الْأَعْلَى وَ الدَّعْوَةِ الْحُسْنَى وَ حُجَجِ اللَّهِ عَلَى أَهْلِ الدُّنْيَا وَ الْآخِرَةِ وَ الْأُولَى وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى مَحَالِّ مَعْرِفَةِ اللَّهِ وَ مَسَاكِنِ بَرَكَةِ اللَّهِ وَ مَعَادِنِ حِكْمَةِ اللَّهِ وَ حَفَظَةِ سِرِّ اللَّهِ وَ حَمَلَةِ كِتَابِ اللَّهِ وَ أَوْصِيَاءِ نَبِيِّ اللَّهِ وَ ذُرِّيَّةِ

مناسك حج (فاضل)، ص: 524

رَسُولِ اللَّهِ صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى الدُّعَاةِ إِلَى اللَّهِ وَ الْأَدِلَّاءِ عَلَى مَرْضَاةِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَوْفِرِينَ فِي أَمْرِ اللَّهِ وَ

التَّامِّينَ فِي مَحَبَّةِ اللَّهِ وَ الْمُخْلِصِينَ فِي تَوْحِيدِ اللَّهِ وَ الْمُظْهِرِينَ لِأَمْرِ اللَّهِ وَ نَهْيِهِ وَ عِبَادِهِ الْمُكْرَمِينَ الَّذِينَ لٰا يَسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ يَعْمَلُونَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَى الْأَئِمَّةِ الدُّعَاةِ وَ الْقَادَةِ الْهُدَاةِ وَ السَّادَةِ الْوُلَاةِ وَ الذَّادَةِ الْحُمَاةِ وَ أَهْلِ الذِّكْرِ وَ أُولِي الْأَمْرِ وَ بَقِيَّةِ اللَّهِ وَ خِيَرَتِهِ وَ حِزْبِهِ وَ عَيْبَةِ عِلْمِهِ وَ حُجَّتِهِ وَ صِرَاطِهِ وَ نُورِهِ وَ بُرْهَانِهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ أَشْهَدُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَحْدَهُ لَا شَرِيكَ لَهُ كَمَا شَهِدَ اللَّهُ لِنَفْسِهِ وَ شَهِدَتْ لَهُ مَلَائِكَتُهُ وَ أُولُو الْعِلْمِ مِنْ خَلْقِهِ لٰا إِلٰهَ إِلّٰا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ وَ أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ الْمُنْتَجَبُ وَ رَسُولُهُ الْمُرْتَضَى أَرْسَلَهُ بِالْهُدىٰ وَ دِينِ الْحَقِّ لِيُظْهِرَهُ عَلَى الدِّينِ كُلِّهِ وَ لَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ وَ أَشْهَدُ أَنَّكُمُ الْأَئِمَّةُ الرَّاشِدُونَ الْمَهْدِيُّونَ الْمَعْصُومُونَ الْمُكَرَّمُونَ الْمُقَرَّبُونَ الْمُتَّقُونَ الصَّادِقُونَ الْمُصْطَفَوْنَ الْمُطِيعُونَ لِلَّهِ الْقَوَّامُونَ بِأَمْرِهِ الْعَامِلُونَ بِإِرَادَتِهِ الْفَائِزُونَ بِكَرَامَتِهِ اصْطَفَاكُمْ بِعِلْمِهِ وَ ارْتَضَاكُمْ لِغَيْبِهِ وَ اخْتَارَكُمْ لِسِرِّهِ وَ اجْتَبَاكُمْ بِقُدْرَتِهِ وَ أَعَزَّكُمْ بِهُدَاهُ وَ خَصَّكُمْ بِبُرْهَانِهِ وَ انْتَجَبَكُمْ لِنُورِهِ وَ أَيَّدَكُمْ بِرُوحِهِ وَ رَضِيَكُمْ خُلَفَاءَ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَجاً عَلَى بَرِيَّتِهِ وَ أَنْصَاراً لِدِينِهِ وَ حَفَظَةً لِسِرِّهِ وَ خَزَنَةً لِعِلْمِهِ وَ مُسْتَوْدَعاً لِحِكْمَتِهِ وَ تَرَاجِمَةً لِوَحْيِهِ وَ أَرْكَاناً لِتَوْحِيدِهِ وَ شُهَدَاءَ عَلَى خَلْقِهِ وَ أَعْلَاماً لِعِبَادِهِ وَ مَنَاراً فِي بِلَادِهِ وَ أَدِلَّاءَ عَلَى صِرَاطِهِ عَصَمَكُمُ اللَّهُ مِنَ الزَّلَلِ وَ آمَنَكُمْ مِنَ الْفِتَنِ وَ طَهَّرَكُمْ مِنَ الدَّنَسِ وَ أَذْهَبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ وَ طَهَّرَكُمْ تَطْهِيراً فَعَظَّمْتُمْ جَلَالَهُ وَ أَكْبَرْتُمْ شَأْنَهُ وَ مَجَّدْتُمْ كَرَمَهُ وَ أَدَمْتُمْ ذِكْرَهُ وَ وَكَّدْتُمْ مِيثَاقَهُ وَ أَحْكَمْتُمْ عَقْدَ طَاعَتِهِ وَ نَصَحْتُمْ لَهُ فِي السِّرِّ وَ الْعَلَانِيَةِ وَ دَعَوْتُمْ

إِلَى

مناسك حج (فاضل)، ص: 526

سَبِيلِهِ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ بَذَلْتُمْ أَنْفُسَكُمْ فِي مَرْضَاتِهِ وَ صَبَرْتُمْ عَلَى مَا أَصَابَكُمْ فِي جَنْبِهِ وَ أَقَمْتُمُ الصَّلَاةَ وَ آتَيْتُمُ الزَّكَاةَ وَ أَمَرْتُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَيْتُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ جَاهَدْتُمْ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ حَتَّى أَعْلَنْتُمْ دَعْوَتَهُ وَ بَيَّنْتُمْ فَرَائِضَهُ وَ أَقَمْتُمْ حُدُودَهُ وَ نَشَرْتُمْ شَرَائِعَ أَحْكَامِهِ وَ سَنَنْتُمْ سُنَّتَهُ وَ صِرْتُمْ فِي ذَلِكَ مِنْهُ إِلَى الرِّضَا وَ سَلَّمْتُمْ لَهُ الْقَضَاءَ وَ صَدَّقْتُمْ مِنْ رُسُلِهِ مَنْ مَضَى فَالرَّاغِبُ عَنْكُمْ مَارِقٌ وَ اللَّازِمُ لَكُمْ لَاحِقٌ وَ الْمُقَصِّرُ فِي حَقِّكُمْ زَاهِقٌ وَ الْحَقُّ مَعَكُمْ وَ فِيكُمْ وَ مِنْكُمْ وَ إِلَيْكُمْ وَ أَنْتُمْ أَهْلُهُ وَ مَعْدِنُهُ وَ مِيرَاثُ النُّبُوَّةِ عِنْدَكُمْ وَ إِيَابُ الْخَلْقِ إِلَيْكُمْ وَ حِسَابُهُمْ عَلَيْكُمْ وَ فَصْلُ الْخِطَابِ عِنْدَكُمْ وَ آيَاتُ اللَّهِ لَدَيْكُمْ وَ عَزَائِمُهُ فِيكُمْ وَ نُورُهُ وَ بُرْهَانُهُ عِنْدَكُمْ وَ أَمْرُهُ إِلَيْكُمْ مَنْ وَالاكُمْ فَقَدْ وَالَى اللَّهَ وَ مَنْ عَادَاكُمْ فَقَدْ عَادَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ وَ مَنِ اعْتَصَمَ بِكُمْ فَقَدِ اعْتَصَمَ بِاللَّهِ أَنْتُمْ السَّبِيلُ الْأَعْظَمُ وَ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ وَ شُهَدَاءُ دَارِ الْفَنَاءِ وَ شُفَعَاءُ دَارِ الْبَقَاءِ وَ الرَّحْمَةُ الْمَوْصُولَةُ وَ الْآيَةُ الْمَخْزُونَةُ وَ الْأَمَانَةُ الْمَحْفُوظَةُ وَ الْبَابُ الْمُبْتَلَى بِهِ النَّاسُ مَنْ أَتَاكُمْ فَقَدْ نَجَا وَ مَنْ لَمْ يَأْتِكُمْ فَقَدْ هَلَكَ إِلَى اللَّهِ تَدْعُونَ وَ عَلَيْهِ تَدُلُّونَ وَ بِهِ تُؤْمِنُونَ وَ لَهُ تُسَلِّمُونَ وَ بِأَمْرِهِ تَعْمَلُونَ وَ إِلَى سَبِيلِهِ تُرْشِدُونَ وَ بِقَوْلِهِ تَحْكُمُونَ سَعِدَ وَ اللَّهِ مَنْ وَالاكُمْ وَ هَلَكَ مَنْ عَادَاكُمْ وَ خَابَ مَنْ جَحَدَكُمْ وَ ذَلَّ مَنْ فَارَقَكُمْ وَ فَازَ مَنْ تَمَسَّكَ بِكُمْ وَ أَمِنَ مَنْ لَجَأَ إِلَيْكُمْ وَ سَلِمَ مَنْ صَدَّقَكُمْ وَ هُدِيَ مَنِ

اعْتَصَمَ بِكُمْ مَنِ اتَّبَعَكُمْ فَالْجَنَّةُ مَأْوَاهُ وَ مَنْ خَالَفَكُمْ فَالنَّارُ مَثْوَاهُ وَ مَنْ جَحَدَكُمْ كَافِرٌ وَ مَنْ حَارَبَكُمْ مُشْرِكٌ وَ مَنْ رَدَّ عَلَيْكُمْ فِي أَسْفَلِ دَرْكٍ مِنَ الْجَحِيمِ أَشْهَدُ أَنَّ هَذَا سَابِقٌ لَكُمْ فِيمَا مَضَى وَ جَارٍ لَكُمْ فِيمَا بَقِيَ وَ أَنَّ أَرْوَاحَكُمْ وَ نُورَكُمْ وَ طِينَتَكُمْ وَاحِدَةٌ طَابَتْ وَ طَهُرَتْ بَعْضُهَا مِنْ بَعْضٍ خَلَقَكُمُ اللَّهُ أَنْوَاراً فَجَعَلَكُمْ بِعَرْشِهِ مُحْدِقِينَ حَتَّى مَنَّ عَلَيْنَا بِكُمْ

مناسك حج (فاضل)، ص: 527

فَجَعَلَكُمْ فِي بُيُوتٍ أَذِنَ اللّٰهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فِيهَا اسْمُهُ وَ جَعَلَ صَلَوَاتِنَا عَلَيْكُمْ وَ مَا خَصَّنَا بِهِ مِنْ وَلَايَتِكُمْ طِيباً لِخَلْقِنَا وَ طَهَارَةً لِأَنْفُسِنَا وَ تَزْكِيَةً لَنَا وَ كَفَّارَةً لِذُنُوبِنَا فَكُنَّا عِنْدَهُ مُسَلِّمِينَ بِفَضْلِكُمْ وَ مَعْرُوفِينَ بِتَصْدِيقِنَا إِيَّاكُمْ فَبَلَغَ اللَّهُ بِكُمْ أَشْرَفَ مَحَلِّ الْمُكَرَّمِينَ وَ أَعْلَى مَنَازِلِ الْمُقَرَّبِينَ وَ أَرْفَعَ دَرَجَاتِ الْمُرْسَلِينَ حَيْثُ لَا يَلْحَقُهُ لَاحِقٌ وَ لَا يَفُوقُهُ فَائِقٌ وَ لَا يَسْبِقُهُ سَابِقٌ وَ لَا يَطْمَعُ فِي إِدْرَاكِهِ طَامِعٌ حَتَّى لَا يَبْقَى مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَ لَا نَبِيٌّ مُرْسَلٌ وَ لَا صِدِّيقٌ وَ لَا شَهِيدٌ وَ لَا عَالِمٌ وَ لَا جَاهِلٌ وَ لَا دَنِيٌّ وَ لَا فَاضِلٌ وَ لَا مُؤْمِنٌ صَالِحٌ وَ لَا فَاجِرٌ طَالِحٌ وَ لَا جَبَّارٌ عَنِيدٌ وَ لَا شَيْطَانٌ مَرِيدٌ وَ لَا خَلْقٌ فِيمَا بَيْنَ ذَلِكَ شَهِيدٌ إِلَّا عَرَّفَهُمْ جَلَالَةَ أَمْرِكُمْ وَ عِظَمَ خَطَرِكُمْ وَ كِبَرَ شَأْنِكُمْ وَ تَمَامَ نُورِكُمْ وَ صِدْقَ مَقَاعِدِكُمْ وَ ثَبَاتَ مَقَامِكُمْ وَ شَرَفَ مَحَلِّكُمْ وَ مَنْزِلَتِكُمْ عِنْدَهُ وَ كَرَامَتَكُمْ عَلَيْهِ وَ خَاصَّتَكُمْ لَدَيْهِ وَ قُرْبَ مَنْزِلَتِكُمْ مِنْهُ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ أَهْلِي وَ مَالِي وَ أُسْرَتِي أُشْهِدُ اللَّهَ وَ أُشْهِدُكُمْ أَنِّي مُؤْمِنٌ بِكُمْ وَ بِمَا آمَنْتُمْ بِهِ كَافِرٌ بِعَدُوِّكُمْ وَ بِمَا كَفَرْتُمْ بِهِ مُسْتَبْصِرٌ بِشَأْنِكُمْ

وَ بِضَلَالَةِ مَنْ خَالَفَكُمْ مُوَالٍ لَكُمْ وَ لِأَوْلِيَائِكُمْ مُبْغِضٌ لِأَعْدَائِكُمْ وَ مُعَادٍ لَهُمْ سِلْمٌ لِمَنْ سَالَمَكُمْ وَ حَرْبٌ لِمَنْ حَارَبَكُمْ مُحَقِّقٌ لِمَا حَقَّقْتُمْ مُبْطِلٌ لِمَا أَبْطَلْتُمْ مُطِيعٌ لَكُمْ عَارِفٌ بِحَقِّكُمْ مُقِرٌّ بِفَضْلِكُمْ مُحْتَمِلٌ لِعِلْمِكُمْ مُحْتَجِبٌ بِذِمَّتِكُمْ مُعْتَرِفٌ بِكُمْ مُؤْمِنٌ بِإِيَابِكُمْ مُصَدِّقٌ بِرَجْعَتِكُمْ مُنْتَظِرٌ لِأَمْرِكُمْ مُرْتَقِبٌ لِدَوْلَتِكُمْ آخِذٌ بِقَوْلِكُمْ عَامِلٌ بِأَمْرِكُمْ مُسْتَجِيرٌ بِكُمْ زَائِرٌ لَكُمْ عَائِذٌ بِكُمْ لَائِذٌ بِقُبُورِكُمْ مُسْتَشْفِعٌ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ بِكُمْ وَ مُتَقَرِّبٌ بِكُمْ إِلَيْهِ وَ مُقَدِّمُكُمْ أَمَامَ طَلِبَتِي وَ حَوَائِجِي وَ إِرَادَتِي فِي كُلِّ أَحْوَالِي وَ أُمُورِي مُؤْمِنٌ بِسِرِّكُمْ وَ عَلَانِيَتِكُمْ وَ شَاهِدِكُمْ وَ غَائِبِكُمْ وَ أَوَّلِكُمْ وَ آخِرِكُمْ وَ مُفَوِّضٌ فِي ذَلِكَ كُلِّهِ إِلَيْكُمْ وَ مُسَلِّمٌ فِيهِ مَعَكُمْ وَ قَلْبِي لَكُمْ مُسَلِّمٌ وَ رَأْيِي لَكُمْ

مناسك حج (فاضل)، ص: 528

تَبَعٌ وَ نُصْرَتِي لَكُمْ مُعَدَّةٌ حَتَّى يُحْيِيَ اللَّهُ تَعَالَى دِينَهُ بِكُمْ وَ يَرُدَّكُمْ فِي أَيَّامِهِ وَ يُظْهِرَكُمْ لِعَدْلِهِ وَ يُمَكِّنَكُمْ فِي أَرْضِهِ فَمَعَكُمْ مَعَكُمْ لَا مَعَ عَدُوِّكُمْ آمَنْتُ بِكُمْ وَ تَوَلَّيْتُ آخِرَكُمْ بِمَا تَوَلَّيْتُ بِهِ أَوَّلَكُمْ وَ بَرِئْتُ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ مِنْ أَعْدَائِكُمْ وَ مِنَ الْجِبْتِ وَ الطَّاغُوتِ وَ الشَّيَاطِينِ وَ حِزْبِهِمُ الظَّالِمِينَ لَكُمْ وَ الْجَاحِدِينَ لِحَقِّكُمْ وَ الْمَارِقِينَ مِنْ وَلَايَتِكُمْ وَ الْغَاصِبِينَ لِإِرْثِكُمْ وَ الشَّاكِّينَ فِيكُمْ وَ الْمُنْحَرِفِينَ عَنْكُمْ وَ مِنْ كُلِّ وَلِيجَةٍ دُونَكُمْ وَ كُلِّ مُطَاعٍ سِوَاكُمْ وَ مِنَ الْأَئِمَّةِ الَّذِينَ يَدْعُونَ إِلَى النَّارِ فَثَبَّتَنِيَ اللَّهُ أَبَداً مَا حَيِيتُ عَلَى مُوَالاتِكُمْ وَ مَحَبَّتِكُمْ وَ دِينِكُمْ وَ وَفَّقَنِي لِطَاعَتِكُمْ وَ رَزَقَنِي شَفَاعَتَكُمْ وَ جَعَلَنِي مِنْ خِيَارِ مَوَالِيكُمُ التَّابِعِينَ لِمَا دَعَوْتُمْ إِلَيْهِ وَ جَعَلَنِي مِمَّنْ يَقْتَصُّ آثَارَكُمْ وَ يَسْلُكُ سَبِيلَكُمْ وَ يَهْتَدِي بِهُدَاكُمْ وَ يُحْشَرُ فِي زُمْرَتِكُمْ وَ يَكُرُّ فِي رَجْعَتِكُمْ وَ يُمَلَّكُ فِي دَوْلَتِكُمْ وَ يُشَرَّفُ

فِي عَافِيَتِكُمْ وَ يُمَكَّنُ فِي أَيَّامِكُمْ وَ تَقَرُّ عَيْنُهُ غَداً بِرُؤْيَتِكُمْ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي مَنْ أَرَادَ اللَّهَ بَدَأَ بِكُمْ وَ مَنْ وَحَّدَهُ قَبِلَ عَنْكُمْ وَ مَنْ قَصَدَهُ تَوَجَّهَ بِكُمْ مَوَالِيَّ لَا أُحْصِي ثَنَاءَكُمْ وَ لَا أَبْلُغُ مِنَ الْمَدْحِ كُنْهَكُمْ وَ مِنَ الْوَصْفِ قَدْرَكُمْ وَ أَنْتُمْ نُورُ الْأَخْيَارِ وَ هُدَاةُ الْأَبْرَارِ وَ حُجَجُ الْجَبَّارِ بِكُمْ فَتَحَ اللَّهُ وَ بِكُمْ يَخْتِمُ وَ بِكُمْ يُنَزِّلُ الْغَيْثَ وَ بِكُمْ يُمْسِكُ السَّمٰاءَ أَنْ تَقَعَ عَلَى الْأَرْضِ إِلّٰا بِإِذْنِهِ وَ بِكُمْ يُنَفِّسُ الْهَمَّ وَ بِكُمْ يَكْشِفُ الضُّرَّ وَ عِنْدَكُمْ مَا نَزَلَتْ بِهِ رُسُلُهُ وَ هَبَطَتْ بِهِ مَلَائِكَتُهُ وَ إِلَى جَدِّكُمْ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِينُ (و اگر زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام باشد بجاى وَ إِلَى جَدِّكُمْ بگو:

وَ إِلَى أَخِيكَ بُعِثَ الرُّوحُ الْأَمِينُ آتَاكُمُ اللَّهُ مَا لَمْ يُؤْتِ أَحَداً مِنَ الْعَالَمِينَ طَأْطَأَ كُلُّ شَرِيفٍ لِشَرَفِكُمْ وَ بَخَعَ كُلُّ مُتَكَبِّرٍ لِطَاعَتِكُمْ وَ خَضَعَ كُلُّ جَبَّارٍ لِفَضْلِكُمْ وَ ذَلَّ كُلُّ شَيْ ءٍ لَكُمْ وَ أَشْرَقَتِ الْأَرْضُ بِنُورِكُمْ وَ فَازَ الْفَائِزُونَ بِوَلَايَتِكُمْ بِكُمْ يُسْلَكُ إِلَى الرِّضْوَانِ وَ عَلَى مَنْ جَحَدَ وَلَايَتَكُمْ غَضَبُ الرَّحْمَنِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 529

أُمِّي وَ نَفْسِي وَ أَهْلِي وَ مَالِي ذِكْرُكُمْ فِي الذَّاكِرِينَ وَ أَسْمَاؤُكُمْ فِي الْأَسْمَاءِ وَ أَجْسَادُكُمْ فِي الْأَجْسَادِ وَ أَرْوَاحُكُمْ فِي الْأَرْوَاحِ وَ أَنْفُسُكُمْ فِي النُّفُوسِ وَ آثَارُكُمْ فِي الْآثَارِ وَ قُبُورُكُمْ فِي الْقُبُورِ فَمَا أَحْلَى أَسْمَاءَكُمْ وَ أَكْرَمَ أَنْفُسَكُمْ وَ أَعْظَمَ شَأْنَكُمْ وَ أَجَلَّ خَطَرَكُمْ وَ أَوْفَى عَهْدَكُمْ وَ أَصْدَقَ وَعْدَكُمْ كَلَامُكُمْ نُورٌ وَ أَمْرُكُمْ رُشْدٌ وَ وَصِيَّتُكُمُ التَّقْوَى وَ فِعْلُكُمُ الْخَيْرُ وَ عَادَتُكُمُ الْإِحْسَانُ وَ سَجِيَّتُكُمُ الْكَرَمُ وَ شَأْنُكُمُ الْحَقُّ وَ الصِّدْقُ وَ الرِّفْقُ وَ قَوْلُكُمْ حُكْمٌ وَ

حَتْمٌ وَ رَأْيُكُمْ عِلْمٌ وَ حِلْمٌ وَ حَزْمٌ إِنْ ذُكِرَ الْخَيْرُ كُنْتُمْ أَوَّلَهُ وَ أَصْلَهُ وَ فَرْعَهُ وَ مَعْدِنَهُ وَ مَأْوَاهُ وَ مُنْتَهَاهُ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي كَيْفَ أَصِفُ حُسْنَ ثَنَائِكُمْ وَ أُحْصِي جَمِيلَ بَلَائِكُمْ وَ بِكُمْ أَخْرَجَنَا اللَّهُ مِنَ الذُّلِّ وَ فَرَّجَ عَنَّا غَمَرَاتِ الْكُرُوبِ وَ أَنْقَذَنَا بِكُمْ مِنْ شَفَا جُرُفِ الْهَلَكَاتِ وَ مِنَ النَّارِ بِأَبِي أَنْتُمْ وَ أُمِّي وَ نَفْسِي بِمُوَالاتِكُمْ عَلَّمَنَا اللَّهُ مَعَالِمَ دِينِنَا وَ أَصْلَحَ مَا كَانَ فَسَدَ مِنْ دُنْيَانَا وَ بِمُوَالاتِكُمْ تَمَّتِ الْكَلِمَةُ وَ عَظُمَتِ النِّعْمَةُ وَ ائْتَلَفَتِ الْفُرْقَةُ وَ بِمُوَالاتِكُمْ تُقْبَلُ الطَّاعَةُ الْمُفْتَرَضَةُ وَ لَكُمُ الْمَوَدَّةُ الْوَاجِبَةُ وَ الدَّرَجَاتُ الرَّفِيعَةُ وَ الْمَقَامُ الْمَحْمُودُ وَ الْمَكَانُ الْمَعْلُومُ عِنْدَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الْجَاهُ الْعَظِيمُ وَ الشَّأْنُ الْكَبِيرُ وَ الشَّفَاعَةُ الْمَقْبُولَةُ رَبَّنٰا آمَنّٰا بِمٰا أَنْزَلْتَ وَ اتَّبَعْنَا الرَّسُولَ فَاكْتُبْنٰا مَعَ الشّٰاهِدِينَ رَبَّنٰا لٰا تُزِغْ قُلُوبَنٰا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنٰا وَ هَبْ لَنٰا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهّٰابُ سُبْحٰانَ رَبِّنٰا إِنْ كٰانَ وَعْدُ رَبِّنٰا لَمَفْعُولًا يَا وَلِيَّ اللَّهِ إِنَّ بَيْنِي وَ بَيْنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ ذُنُوباً لَا يَأْتِي عَلَيْهَا إِلَّا رِضَاكُمْ فَبِحَقِّ مَنِ ائْتَمَنَكُمْ عَلَى سِرِّهِ وَ اسْتَرْعَاكُمْ أَمْرَ خَلْقِهِ وَ قَرَنَ طَاعَتَكُمْ بِطَاعَتِهِ لَمَّا اسْتَوْهَبْتُمْ ذُنُوبِي وَ كُنْتُمْ شُفَعَائِي فَإِنِّي لَكُمْ مُطِيعٌ مَنْ أَطَاعَكُمْ فَقَدْ أَطَاعَ اللَّهَ وَ مَنْ عَصَاكُمْ فَقَدْ عَصَى اللَّهَ وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ وَ مَنْ أَبْغَضَكُمْ فَقَدْ أَبْغَضَ اللَّهَ اللَّهُمَّ إِنِّي لَوْ وَجَدْتُ شُفَعَاءَ أَقْرَبَ إِلَيْكَ مِنْ مُحَمَّدٍ وَ أَهْلِ بَيْتِهِ الْأَخْيَارِ الْأَئِمَّةِ

مناسك حج (فاضل)، ص: 530

الْأَبْرَارِ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعَائِي فَبِحَقِّهِمُ الَّذِي أَوْجَبْتَ لَهُمْ عَلَيْكَ أَسْأَلُكَ أَنْ تُدْخِلَنِي فِي جُمْلَةِ الْعَارِفِينَ بِهِمْ وَ بِحَقِّهِمْ وَ فِي زُمْرَةِ الْمَرْحُومِينَ بِشَفَاعَتِهِمْ إِنَّكَ

أَرْحَمُ الرَّاحِمِينَ وَ صَلَّى اللَّهُ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّاهِرِينَ وَ سَلَّمَ تَسْلِيماً كَثِيراً وَ حَسْبُنَا اللّٰهُ وَ نِعْمَ الْوَكِيلُ».

مناسك حج (فاضل)، ص: 543

زيارت امين اللّٰه

از حضرت امام محمد باقر عليه السلام به سندهاى معتبر روايت شده كه امام زين العابدين عليه السلام به زيارت اميرالمؤمنين عليه السلام آمد، و نزد قبر آن حضرت ايستاد و گريست، و فرمود:

السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ وَ بَرَكَاتُهُ السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا أَمِينَ اللَّهِ فِي أَرْضِهِ وَ حُجَّتَهُ عَلَى عِبَادِهِ أَشْهَدُ أَنَّكَ جَاهَدْتَ فِي اللَّهِ حَقَّ جِهَادِهِ وَ عَمِلْتَ بِكِتَابِهِ وَ اتَّبَعْتَ سُنَنَ نَبِيِّهِ ص حَتَّى دَعَاكَ اللَّهُ إِلَى جِوَارِهِ وَ قَبَضَكَ إِلَيْهِ بِاخْتِيَارِهِ وَ أَلْزَمَ أَعْدَاءَكَ الْحُجَّةَ فِي قَتْلِهِمْ إِيَّاكَ مَعَ مَا لَكَ مِنَ الْحُجَجِ الْبَالِغَةِ عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ اللَّهُمَّ فَاجْعَلْ نَفْسِي مُطْمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ رَاضِيَةً بِقَضَائِكَ مُولَعَةً بِذِكْرِكَ وَ دُعَائِكَ مُحِبَّةً لِصَفْوَةِ أَوْلِيَائِكَ مَحْبُوبَةً فِي أَرْضِكَ وَ سَمَائِكَ صَابِرَةً عَلَى نُزُولِ بَلَائِكَ شَاكِرَةً لِفَوَاضِلِ نَعْمَائِكَ ذَاكِرَةً لِسَوَابِغِ آلَائِكَ مُشْتَاقَةً إِلَى فَرْحَةِ لِقَائِكَ مُتَزَوِّدَةً التَّقْوَى لِيَوْمِ جَزَائِكَ مُسْتَنَّةً بِسُنَنِ أَوْلِيَائِكَ مُفَارِقَةً لِأَخْلَاقِ أَعْدَائِكَ مَشْغُولَةً عَنِ الدُّنْيَا بِحَمْدِكَ وَ ثَنَائِكَ- پس پهلوى روى مبارك خود را بر قبر گذاشت و گفت:

اللَّهُمَّ إِنَّ قُلُوبَ الْمُخْبِتِينَ إِلَيْكَ وَالِهَةٌ وَ سُبُلَ الرَّاغِبِينَ إِلَيْكَ شَارِعَةٌ وَ أَعْلَامَ الْقَاصِدِينَ إِلَيْكَ وَاضِحَةٌ وَ أَفْئِدَةَ الْعَارِفِينَ مِنْكَ فَازِعَةٌ وَ أَصْوَاتَ الدَّاعِينَ إِلَيْكَ صَاعِدَةٌ وَ أَبْوَابَ الْإِجَابَةِ لَهُمْ مُفَتَّحَةٌ وَ دَعْوَةَ مَنْ نَاجَاكَ مُسْتَجَابَةٌ وَ تَوْبَةَ مَنْ أَنَابَ إِلَيْكَ مَقْبُولَةٌ وَ عَبْرَةَ مَنْ بَكَى مِنْ خَوْفِكَ مَرْحُومَةٌ وَ الْإِغَاثَةَ لِمَنِ اسْتَغَاثَ بِكَ مَوْجُودَةٌ وَ الْإِعَانَةَ لِمَنِ اسْتَعَانَ بِكَ مَبْذُولَةٌ وَ عِدَاتِكَ لِعِبَادِكَ مُنْجَزَةٌ وَ زَلَلَ مَنِ اسْتَقَالَكَ مُقَالَةٌ وَ أَعْمَالَ الْعَامِلِينَ لَدَيْكَ مَحْفُوظَةٌ وَ أَرْزَاقَ

الْخَلَائِقِ مِنْ لَدُنْكَ نَازِلَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِيدِ إِلَيْهِمْ وَاصِلَةٌ وَ ذُنُوبَ الْمُسْتَغْفِرِينَ مَغْفُورَةٌ وَ حَوَائِجَ خَلْقِكَ عِنْدَكَ مَقْضِيَّةٌ وَ جَوَائِزَ السَّائِلِينَ عِنْدَكَ مُوَفَّرَةٌ وَ عَوَائِدَ الْمَزِيدِ مُتَوَاتِرَةٌ وَ مَوَائِدَ الْمُسْتَطْعِمِينَ مُعَدَّةٌ وَ مَنَاهِلَ الظِّمَاءِ لَدَيْكَ مُتْرَعَةٌ اللَّهُمَّ فَاسْتَجِبْ دُعَائِي وَ اقْبَلْ ثَنَائِي وَ أَعْطِنِي جَزَائِي وَ اجْمَعْ بَيْنِي وَ بَيْنَ أَوْلِيَائِي بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ عَلِيٍّ وَ

مناسك حج (فاضل)، ص: 544

فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ ع- إِنَّكَ وَلِيُّ نَعْمَائِي وَ مُنْتَهَى مُنَايَ وَ غَايَةُ رَجَائِي فِي مُنْقَلَبِي وَ مَثْوَايَ در كامل الزيارة بعد از اين زيارت اين فقرات نيز مسطور است:

أَنْتَ إِلَهِي وَ سَيِّدِي وَ مَوْلَايَ اغْفِرْ لِأَوْلِيَائِنَا وَ كُفَّ عَنَّا أَعْدَاءَنَا وَ اشْغَلْهُمْ عَنْ أَذَانَا وَ أَظْهِرْ كَلِمَةَ الْحَقِّ وَ اجْعَلْهَا الْعُلْيَا وَ أَدْحِضْ كَلِمَةَ الْبَاطِلِ وَ اجْعَلْهَا السُّفْلَى إِنَّكَ عَلىٰ كُلِّ شَيْ ءٍ قَدِيرٌ».

پس حضرت امام محمّد باقر عليه السلام فرمود:

«كه هر كس از شيعيان ما اين زيارت و دعا را نزد قبر اميرالمؤمنين عليه السلام يا نزد قبر يكى از

مناسك حج (فاضل)، ص: 548

ائمه عليهم السلام بخواند البته خداوند سبحان اين زيارت و دعاى او را در نامه اى از نور بالا برد، و مهر حضرت محمد صلى الله عليه و آله را بر آن بزند، و چنين محفوظ باشد تا به قائم آل محمد عليهم السلام تسليم كنند، پس صاحبش را به بشارت و تحيّت و كرامت استقبال نمايد ان شاءاللّٰه تعالى.

________________________________________

لنكرانى، محمد فاضل موحدى، مناسك حج (فاضل)، در يك جلد، انتشارات امير قلم، قم - ايران، دوازدهم، 1423 ه ق

درباره مركز

بسمه تعالی
جَاهِدُواْ بِأَمْوَالِكُمْ وَأَنفُسِكُمْ فِي سَبِيلِ اللّهِ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَّكُمْ إِن كُنتُمْ تَعْلَمُونَ
با اموال و جان های خود، در راه خدا جهاد نمایید، این برای شما بهتر است اگر بدانید.
(توبه : 41)
چند سالی است كه مركز تحقيقات رايانه‌ای قائمیه موفق به توليد نرم‌افزارهای تلفن همراه، كتاب‌خانه‌های ديجيتالی و عرضه آن به صورت رایگان شده است. اين مركز كاملا مردمی بوده و با هدايا و نذورات و موقوفات و تخصيص سهم مبارك امام عليه السلام پشتيباني مي‌شود. براي خدمت رسانی بيشتر شما هم می توانيد در هر كجا كه هستيد به جمع افراد خیرانديش مركز بپيونديد.
آیا می‌دانید هر پولی لایق خرج شدن در راه اهلبیت علیهم السلام نیست؟
و هر شخصی این توفیق را نخواهد داشت؟
به شما تبریک میگوییم.
شماره کارت :
6104-3388-0008-7732
شماره حساب بانک ملت :
9586839652
شماره حساب شبا :
IR390120020000009586839652
به نام : ( موسسه تحقیقات رایانه ای قائمیه)
مبالغ هدیه خود را واریز نمایید.
آدرس دفتر مرکزی:
اصفهان -خیابان عبدالرزاق - بازارچه حاج محمد جعفر آباده ای - کوچه شهید محمد حسن توکلی -پلاک 129/34- طبقه اول
وب سایت: www.ghbook.ir
ایمیل: Info@ghbook.ir
تلفن دفتر مرکزی: 03134490125
دفتر تهران: 88318722 ـ 021
بازرگانی و فروش: 09132000109
امور کاربران: 09132000109